نگاه حقارت بار به زن توسط روحانیون حاکم در نظام ایران

از ابتدای انقلاب ۵۷، راه رشد زنان مسدود شده است

عکس آرشیوی از نمایندگان زن در مجلس شورای اسلامی-عکس از قدس‌آنلاین

سمیه محمودی، نماینده مردم شهرضا و دهاقان در مصاحبه‌ای از نگاه ضد‌زن اعضای هیات رئیسه مجلس پرده برداشت. بنا به گفته‌های خانم محمودی، پس از آنکه نمایندگان زن متقاضی عضویت در هیات رئیسه کمیسیون‌ها شدند، با این پاسخ رو به رو شدند: «‌زن باید بچه‌داری کند و به امورات خانه رسیدگی کند.» این نماینده مجلس در ادامه صحبت‌هایش با انتقاد از نظرات هیات رئیسه گفت: «زمانی می توانیم طرح‌هایی در جهت تحکیم بنیان خانواده و ارتقاء جایگاه زن را به تصویب برسانیم که نگاه سنتی مجلس نسبت به خانم‌ها تغییر کند.» پس از انتشار این اظهارات، بسیاری از نیروهای تندرو به او حمله کردند. نهایتا و در حالی که صحت خبر از سوی خبرگزاری‌ها تایید شده است، خانم محمودی روز گذشته در نامه‌ای، ادعای خود را پس گرفت. این خبر همچنین در حساب کاربری توییتر منتسب به وی نیز منتشر شد.

اگرچه تکذیبیه او نیز از سوی افکار عمومی چندان مورد اقبال قرار نگرفت. این موضوع با توجه به تاریخ ۴۱ ساله گذشته و وضوح نگاه حاکمیت به زنان، کاملا قابل درک است.

با این حال بیان چنین صحبت‌هایی از سوی اعضای هیات رئیسه مجلس جدید که عصاره نیروهای تندروی حاکم بر کشور است، دور از ذهن نیست.

پیش‌تر نیز رئیس اسبق اطلاعات صراحتا گفته بود: «کار شایسته زن خانه داری است.» البته تمام این سخنان در راستای سیاست کلی بیان می‌شود که آیت‌الله خامنه‌ای ریل آن را گذاشته است. رهبر جمهوری اسلامی در ۱۳ شهریور سال ۱۳۹۵ با ابلاغ «سیاست‌های کلی خانواده» و با تعریف نقش «مادری، همسری و خانه‌داری» برای زنان، از سران قوا خواست تا از این ایده «ایرانی-اسلامی»، حمایت کنند. او در ادامه مسئولیت اقتصادی خانواده را بر عهده مردان گذاشت. اگرچه این نخستین بار نبود که رهبر جمهوری اسلامی چنین مواضعی اتخاذ کرده است. پیشتر نیز او بارها در سخنرانی‌های مختلف با حمایت از خانه‌داری زنان، سعی کرده تا عدم گشایش راه برای حضور زنان در پست‌های کلان مدیریتی را توجیه کند. او پیش از نوروز سال ۱۳۹۶ نیز در دیداری که با مداحان داشت به صراحت اولویت زنان را خانه داری بیان کرد. وی در این‌باره گفت: « فریفتگان غافل، خانه‌داری زن را تحقیر می‌کنند، درحالی‌که خانه‌داری یعنی تربیت انسان، و تولید والاترین محصول و متاع عالم وجود یعنی بشر.» رهبر جمهوری اسلامی در همان دیدار و در ادامه با انتقاد از تلاش‌های برابری طلبانه زنان، افزود: « امروز اندیشمندان غربی و افرادی که مسائلی همچون برابری جنسیتی را دنبال می‌کردند، از کار خود به ‌دلیل مفاسد ناشی از آن پشیمان هستند. امیدواریم منظور کسانی که در داخل کشور، چنین مباحثی را مطرح می‌کنند، همان مفهوم نادرست غربی نباشد.»

Read More

This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)

نگاه به زن از ابتدای انقلاب ۱۳۵۷ تغییر کرد و پروژه حذف زنان از عرصه تصمیم‌گیری شکل گرفت. به نحوی که در مجلس خبرگان قانون اساسی تنها یک زن، حضور داشت. بدیهی است که در شرایط عدم حضور زنان، قوانین لازم برای تامین حقوق آنها تصویب نمی‌شود. به هر روی این رویه همچنان ادامه یافت و در سایر مجالس مانند مجلس خبرگان و مجلس شورای اسلامی نیز، حضور زنان به شدت کمرنگ بود. این نگاه تبعیض آمیز در تمامی انتخابات ریاست جمهوری نیز وجود داشته است. به نحوی که از ابتدای انقلاب ۵۷ تا امروز، حتی یک زن نتوانسته از فیلتر شورای نگهبان رد و کاندید ریاست جمهوری شود. در دوره محمد خاتمی، زمانی که او قصد داشت یک وزیر زن به مجلس معرفی کند، بیت رهبر جمهوری اسلامی با مخالفت خود، مانع این کار شد. نهایتا در دوره محمود احمدی‌نژاد نخستین و تنها زن وزیر تاریخ جمهوری اسلامی وارد کابینه شد. اگرچه در دوران پیش از انقلاب، ایران تجربه حضور ۲ زن در کابینه را داشت. با این حال روند حذف زنان از عرصه تصمیم گیری همچنان ادامه دارد.

در ساختار ایدئولوژیک حکومت فعلی ایران که برگرفته از فقه سنتی است، زن اجازه حضور در چنین موقعیت‌هایی را ندارد. در سیاست حاکم، تعریف مشخصی مبتنی بر فقه وجود دارد و خارج از آن، حضور زن اساسا قابل پذیرش نیست. از این رو حضور زنان در سیاست و تغییر قوانین موجود، همیشه با سدی به نام «فقه» رو به رو می‌شوند. بدیهی است که به دلیل فیلترهایی که در دست قشر سنتی سیاستمداران حاکم قرار دارد، امکان حضور سیاسی زنان پیشرو و روشن‌فکر به منظور تغییر قوانین نیز امکان پذیر نیست. جمهوری اسلامی نشان داده که در طول تاریخش سر موضوع زن به هیچ عنوان کوتاه نمی‌آید. حتی اعظم طالقانی، فرزند  محمود طالقانی و فائزه هاشمی فرزند اکبر هاشمی نیز نتوانستند خود را به سطحی بالاتر از مجلس تحمیل کنند. به عبارت دیگر در این موضوع بر خلاف سایر موضوعات در حاکمیت جمهوری اسلامی، حتی رانت و عضویت در الیگارشی نیز، کمکی به رد شدن از سد سنت نمی‌کند.

این نگاه حقارت بار به زن توسط روحانیون حاکم در نظام ایران در حالی است که زنان در جامعه بین‌الملل نمونه‌های بسیار موفقی داشته‌اند. نمونه بارز این موفقیت آنگلا مرکل است که طی دوران صدارت خود بر آلمان، این کشور را به لحاظ اقتصادی و سیاسی، به عنوان کشوری قدرتمند در جهان مطرح کرد. در نیوزلند، سوئد، ایتالیا، اوکراین، برزیل، آرژانتین و حتی کشور اسلامی پاکستان، زنان نقش پررنگ و تاثیر گذاری بازی کردند. در کشور اسلامی امارات متحده عربی نیز ۹ زن در کابینه ۳۱ نفری حضور دارند. از قضا دوران مدیریت آنها بسیار موفقیت آمیز بوده و از مردان هم‌رده خود، بهتر و قوی‌تر عمل کرده‌اند. در ایران نیز علیرغم اینکه زنان در عرصه سیاست با سد تحجر مواجه می‌شوند، اما هر کدام که فرصت حضور در جهان آزاد را داشته‌اند، در عرصه‌های اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی و سیاسی به موفقیت‌های بسیاری دست یافته‌اند. این موضوع به خوبی نشان می‌دهد که جامعه زنان ایران از پتانسیل بسیار خوبی برخوردار است.

افکار عمومی در ایران دیگر حذف نیمی از جامعه را بر‌نمی‌تابد. از این رو تغییرات حتی اگر از سوی حاکمان پذیرفته هم نشود، توسط جامعه به آنها تحمیل خواهد شد.

بیشتر از