سیاه‌ها و آبی‌ها؛ جان یک سیاه چقدر ارزش دارد؟

نگاهی به کتاب «سیاه و آبی: روایت یک پلیس از خشونت، نژادپرستی و بی‌عدالتی در آمریکا»

قتل جورج فلوید،شهروند آفریقایی-آمریکایی تبار، به دست پلیس در شهر مینیاپولیس اعتراضات گسترده را در سراسر آمریکا به همراه داشت-REUTERS/Lucas Jackson

قتل فجیع جورج فلوید در زیر دست و پای پلیس مینه‌سوتا، به شورش‌های بی‌ٔسابقه در سه دهه گذشته در آمریکا دامن زده است. موضعگیری‌های مختلف در برابر این رویداد هم متاثر از دیدگاه‌های سیاسی و حزبی بوده است. بر اساس اطلاعات مرکز نظرسنجی پیو، بیشتر از ۸۶ درصد دموکرات‌ها باور دارند که برخورد پلیس و دستگاه قضایی با سیاهپوستان در مقایسه با سفیدپوستان، ناعادلانه است. اما، این رقم در میان جمهوری‌خواهان به کمتر از ۴۳ درصد می‌رسد. به همین خاطر، لیبرال‌ها و چپ‌ها عمدتاً سیاهپوستان خشمگین در خیابان‌ها را «معترض» می‌خوانند و جمهوری‌خواهان و محافظه‌کاران آنان را «غارتگران و قانون شکنان».

در کشورهای دموکراتیک پیشرفته، این حجم از خشونت پلیس علیه شهروندان رنگین‌پوست بی‌سابقه است. هر بار پس از نشر ویدیوی کشته شدن یک سیاهپوست به دست پلیس، اعتراضات گسترده خیابانی توام باخشونت و غارت نیز راه می‌افتد. متیو هورس، پلیس پیشین فدرال آمریکا، در کتاب جدید خود دلایل این خشونت‌ها را نژادپرستی، فساد پلیس، نظام ناعادلانه اقتصادی و آموزشی ذکر می‌کند. او که ۲۸ سال در رده‌های مختلف دستگاه پلیس امریکا کار کرده است، با مهارت توانسته است شرحی نفسگیر و رقت‌انگیز از برخورد پلیس با سیاهان به دست دهد. کتاب او مملو از ده‌ها مثال و داستان سیاهپوستان جوانی است که به دلایل پیش پا افتاده از سوی پلیس متوقف شده و به قتل رسیده‌اند. از نظر پلیس، هر سیاهپوستی خلافکار بالفطره است. بسیاری از سیاه‌پوستان در موارد مختلف، از جمله یک بار یک استاد دانشگاه ‌هاروارد و یک سناتور سیاهپوست، و حتا خود هورس، در محلات سفیدنشین از سوی پلیس متوقف شده و مورد بازجویی قرار گرفته‌اند. همچنین، بارها پیش آمده است که پلیس‌های سیاهپوست لباس‌شخصی مورد آزار و اذیت پلیس‌های سفید قرار گرفته‌اند و برخی از آنان جان خود را هم از دست داده‌اند.

هورس می‌گوید که اعتماد مقامات و شهروندان سفیدپوست به پلیس بالاست و این موضوع خود را در فیلم‌ها و سریال‌های عامه پسند به خوبی نمایش می‌دهد. اما، وی با ذکر پرونده‌های فراوان، نژادپرستی، فساد، خلافکاری، دروغگویی و ماستمالی پلیس را به نمایش می‌گذارد.

از جمله، یکی پلیس شیکاگو است که از نظر هورس «نماد نژادپرستی، خشونت و فساد بوده... و هرازچندگاهی گند پلیس این شهر بالا زده است.» او داستان رونالد واتس، گروهبان اداره پلیس شیکاگو را نقل می‌کند که از کسبه‌ و فروشنده‌های موادمخدر پول می‌گرفت و اگر کسی از این کار سرباز می‌زد، برایش پرونده می‌ساخت. قضات و دادستان‌ها هم اظهارات گروهبان واتس و دیگر پلیس‌های فاسد را گوش می‌کردند و حکم زندان صادر می‌کردند.

هورس بارها در کتاب خود نشان می‌دهد که مقامات ارشد سیاسی، پلیس و دادستانی شهرهای سیاهپوست‌نشینی چون شیکاگو، میسوری و نئواورلینز، خلافکاری‌ها و پنهان‌کاری ماموران پلیس را می‌پوشانند، و پلیس‌های فاسد و نژادپرست را از اداره اخراج نمی‌کنند. چنانچه، شهردار و مقامات پلیس شیکاگو به خوبی آگاه بودند که لکوان مکدونالد، جوان ۱۷ساله سیاهپوست، به دست سه پلیس به قتل رسیده و ماموران در مورد این رویداد دروغ گفته‌اند. شخص شهردار، راحم امانوئل، رئیس دفتر پیشین باراک اوباما، برای یک سال ویدیوی قتل مکدونالد به دست پلیس را از عموم مخفی کرد تا مبادا اعتبارش در جریان انتخابات ۲۰۱۴ شهرداری لطمه ببیند.

سیاهپوستان از آن رو به پلیس بی اعتمادند و از ماموران فاسد به مقامات بالاتر نیروی انتظامی  شکایت نمی‌کنند که به گفته هورس، «شکایات سیاهان و لاتین تبارها غالباً نادیده گرفته می‌شود... اما اگر یک سفیدپوست از یک مامور پلیس شکایت کند، شانس بررسی آن خیلی بالاست.»

هورس به گزارش سال ۲۰۱۶ «انجمن بین‌المللی روسای پلیس»، بزرگترین سازمان مدیریت نیروی پلیس در آمریکا، اشاره می‌کند که در آن از اقلیت‌های نژادی به خاطر «نقش تاریخی پلیس در اجرای سیاست‌های نژادپرستانه و تبعیض‌آمیز» معذرت خواسته شده بود.

Read More

This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)

هورس باور دارد که تقصیر خشونت پلیس علیه سیاهان را نباید تنها به گردن ماموران انداخت. مقامات ایالتی و سرمایه‌گذاران از پلیس می‌خواهند که سطح جرایم را به هر قیمتی در «محلات مشخص» کاهش بخشند. دیدگاه‌های نژادی و تبعیض‌آمیز ماموران پلیس و دادستانی در برابر سیاهان هم ریشه در محل زندگی و کارشان دارد.

در بخش‌هایی از جامعه آمریکا، به ویژه در میان محافظه‌کاران سفید، خشونت و جنایات در مناطق سیاهپوست‌نشین به «فرهنگ سیاهپوستان» نسبت داده می‌شود. اما نویسنده باور دارد که فقر، بیکاری، فقدان پیشرفت، مدارس بی‌کیفیت و خانواده‌های از هم پاشیده، عوامل جرایم و خشونت در این محلات سیاه است. 

متیو هورس از ایدی جانسون، رئیس اداره پلیس شیکاگو نقل می‌کند که مقامات «رابطه میان فقر و جرایم را درک می‌کنند و باید به مشکلات ریشه‌ای چون نظام بد آموزشی و نبودِ امکان اشتغال رسیدگی شود.» 

اما، نقش تبعیض و بی‌عدالتی دستگاه قضایی و پلیس همچنان عامل پررنگ است. یک نمونه حیرت‌انگیز، جریمه‌های بیخودی پلیس است که ماموران برای راننده‌ها و مردم عادی صادر می‌کنند. هدف از این کار، جبران کمبود بودجه پلیس و شهرداری در شهرهای فقیر و بی‌امکاناتی چون فرگوسن و سنت لوییس است. بسیاری از این شهروندان توان مالی پرداخت جریمه‌ها را ندارند و به زندان می‌افتند. دادستان و قاضی نیز برای افزایش امکانات و دستمزدهای خود، با پلیس همکاری می‌کنند. قربانیان اصلی این اخاذی‌های «قانونی»، سیاهپوستان و لاتین‌تبارها هستند.

البته، کسانی هم بر این باورند که خشونت پلیس علیه اقلیت‌های نژادی و قومی الزاماً انگیزه‌های نژادپرستانه ندارد. چنانچه، یک تحقیق دانشگاه مریلند در سال ۲۰۱۵ با بررسی ۹۱۷ پرونده نشان داد که احتمال قتل سیاهان و لاتین‌تبارها به دست ماموران سیاهپوست و لاتین‌تبار افزایش یافته است.

از این مورد، این حرف متیو هورس در خور توجه است که «اشتباهات در ادارات پلیس به خاطر چند مامور بد و فاسد رخ نمی‌دهد. ما باید به[تغییر] رویه‌ها و سیاست‌های پلیسی توجه کنیم که برای این ادارات، مقدسند.»

مشخصات کتاب:

متیو هورس و ران‌هارس/سیاه و آبی: روایت یک پلیس از خشونت، نژادپرستی و بی‌عدالتی در آمریکا/ انتشارات هچت/ ۲۵۶ صفحه/ ۲۰۱۸.

بیشتر از کتاب