چرا هند باید با طالبان گفتگو کند؟ 

خلیل‌زاد به خوبی می‌داند که هند یک دوست استراتژیک برای افغانستان است

نماینده ویژه آمریکا در افغانستان، زلمی خلیل‌زاد. -Jim WATSON / AFP

زلمی خلیل‌زاد، نماینده ویژه دولت آمریکا در امور صلح افغانستان، به تازگی به کشور هند رفته است و از مقامات آن کشور خواسته است تا در روند صلح افغانستان نقش فعال‌تری بازی کند. 

خلیل‌زاد که دور دیگری از سفر‌های خود به کشور‌های منطقه را آغازکرده است، پس از سفر به قطر و پاکستان به دهلی نو رفت و در آنجا با مقامات هند در مورد روند صلح افغانستان گفت و‌گو کرد.

رسانه‌های هندی گزارش داده‌اند که خلیل‌زاد در دیدار‌هایش با مقام‌های هندی گفته است که این کشور نگرانی‌های خود را در مورد هراس‌افکنی باید مستقیما با طالبان در میان بگذارد. او گفته است که از گفت‌وگو میان هند و طالبان استقبال خواهد شد. خلیل‌زاد همچنان گفته است که روابط افغانستان و هند تاریخی است و بسیار اهمیت دارد که طالبان و هند با هم گفت‌وگو کنند. 

این نخستین بار است که مقام‌های آمریکایی نیاز به حضور هند را در روند صلح افغانستان مطرح می‌کنند. تا پیش از این، هند در اکثر مذاکرات صلح در مورد افغانستان غایب بزرگ بود. 

اما چه چیزی آمریکا را واداشته است تا هند را در نیز در روند صلح افغانستان دخیل سازد؟ 

کشور هند از همان آغاز حضور طالبان در افغانستان در دهه ۹۰ میلادی، نگران استفاده ابزاری از این گروه به نفع منافع منطقه‌ای پاکستان بود. هند به خوبی می‌دانست که طالبان به نحوی نیروی نیابتی پاکستان هستند که اهداف استراتژیک آن کشور، به‌خصوص دسترسی پاکستان به آسیای میانه را از طریق افغانستان میسر می‌سازند.

Read More

This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)

این نیرو‌ها همچنین از ظرفیت ضربه زدن به منافع هندوستان، چه در داخل خاک آن کشور و چه در کشور‌های منطقه، برخوردارند. در دوران سلطه طالبان در بیشتر نقاط افغانستان، گروه‌های تروریستی ضددولتی هندوستان رسما در داخل خاک افغانستان پایگاه داشتند و می‌توانستند آموزش‌های لازم را برای حمله به منافع هند در افغانستان به دست بیاورند. به همین دلیل، دولت هند در آن زمان از دولت برهان‌الدین ربانی حمایت می‌کرد. 

پس از سقوط طالبان نیز هندوستان یکی از دولت‌هایی بود که کمک‌های فراوانی برای بازسازی افغانستان در اختیار آن کشور قرار داد. تلاش هند مبتنی بر این بود که با تقویت ساختارهای زیربنا‌یی در افغانستان، نگذارد تا این کشور بار دیگر به ورطه افراط‌گرایی سقوط کند. این راهبرد برای پاکستان که به شدت روند تحول اوضاع را در افغانستان زیر نظر داشت، سنگین تمام شد.

پاکستان با آن که در ظاهر امر در نبرد با تروریسم قرار گرفت، اما عملا طالبان را دوباره مسلح کرد و به سنگر‌های افغانستان بازگرداند. راهبرد استراتژیک پاکستان حکم می‌کرد که افغانستان باید کاملا تحت نفوذ آن کشور باشد. سیاست‌های ضعیف کرزی در قبال کشور‌های منطقه، به تردید پاکستان در مورد نقش هند در افغانستان افزود.

با روی کار آمدن اشرف غنی، دولت او در قدم اول سیاست دوری از هند و نزدیکی با پاکستان را در پیش گرفت. بیشتر پروژه‌هایی که توسط هند تامین مالی می‌شد، در تعلیق قرار گرفت. بر عکس کرزی که نیرو‌های نظامی را برای آموزش به هند می‌فرستاد، اشرف غنی آن نیرو‌ها را به پاکستان فرستاد. او خود مستقیما به راولپندی رفت و با راحیل شریف، رئیس ستاد ارتش پاکستان، گفت‌وگو کرد.

دیدگاه غنی این بود که با دوری از هند، پاکستان زمینه مذاکره میان دولت افغانستان و طالبان را میسر خواهد ساخت و به آوردن ثبات در افغانستان کمک خواهد کرد. اما آن آرزو، همچنان آرزو باقی ماند.

پاکستان که در ظاهر امر خود را با حکومت غنی نزدیک نشان می‌داد، در عمل تلاش بیشتری برای سقوط دولت او در پیش گرفت. تنش‌ها بیشتر شد و حملات انتحاری افزایشی قابل ملاحظه یافت. غنی ناگزیر دوباره به سوی هند دست دراز کرد و آن راهبرد تا امروز نیز ادامه دارد. 

خلیل‌زاد به خوبی می‌داند که هند یک دوست استراتژیک برای افغانستان است و تا زمانی که نگرانی‌های این کشور در مورد رشد تروریسم در منطقه (که هند از آن سخت لطمه دیده است) کاهش نیابد، ثبات واقعی در افغانستان ممکن نخواهد بود و احتمال می‌رود که هند در تقابل با طالبان، از گروه‌های ضدطالبان یا حتی داعش، حمایت کند.

به همین دلیل، تلاش خلیل‌زاد متمرکز بر این است که قبل از شروع مذاکرات بین دولت افغانستان و طالبان، توافق کشور‌های منطقه را جلب کند و در کنار آن، این کشور‌ها نیز ضمانت‌های لازم را برای تهدید نشدن کشورشان از سوی طالبان به دست آورند. گذر زمان نشان خواهد داد که خلیل‌زاد تا چه حدی  در این عرصه موفق خواهد بود. 

بیشتر از