معضلات آموزش مجازی در ایران

شبکه‌ای که شاد نیست

برنامه آموزشی شاد- عکس از مرضیه نورعلی، ایرنا

کسی فکرش را نمی‌کرد که فاصله‌گذاری، این عبارت منحصر به هنرهای نمایشی، روزی پای به واقعیت بگذارد و انسان‌ها را به رعایت آن وادار کند. «برتولت برشت»، نویسنده و کارگردان آلمانی، با ابداع نظریه فاصله‌گذاری*، برخلاف نام آن، به نزدیکی انسان‌ها به صحنه تئاتر می‌اندیشید. در این روزها و در این صحنه‌ نمایش واقعی، این فاصله‌گذاری اما معنایی جز دوری ندارد و نزدیکی انسان‌ها را بنا به تمهیدات بهداشتی موکول به گذر از روزگار کرونایی کرده است. 

بحران شیوع کرونا سبب شد تا مشاغل و فعالیت‌های اداری و اقتصادی در اغلب کشورها، تعلیق و دورکاری اجباری به عنوان شگردی جهت ادامه امور در نظر گرفته شود. این فاصله‌گذاری نوین، به مرور به مبحث آموزش نیز کشیده شد و نگرانی از ادامه تحصیل بیش از یک میلیارد و پانصد میلیون دانش‌آموز سراسر جهان، سبب شد تا ترفند تدریس مجازی به عنوان تنها راه چاره برای جبران این خلاء استفاده شود. تدریسی که همچنان که از نامش پیداست، نیازمند ابزاری است که از آن طریق بتوان از سخنان معلم بهره گرفت، و نبود این امکان معنایی جز دوری و بازماندن از تحصیل ندارد.

تعامل در بحران

خلاءهای آموزشی ناشی از بحران کرونا و تعطیلی مدارس که از اسفندماه گذشته ادامه داشت، مسئولان آموزش و پرورش در ایران را برآن داشت تا چاره‌ای جهت جبران کلاس‌های متروک بیندیشند. ابتدا تلویزیون برای این جبران مافات در نظر گرفته شد. شبکه‌ چهار و کانال آموزش و همچنین برخی از شبکه‌های استانی، در این مدت توانستند برخی از این دروس را پوشش دهند. با این حال، نواقص این سیستم آموزشی خیلی زود آشکار شد و وزیر آموزش و پرورش در مصاحبه‌ای، آموزش تلویزیونی را تعاملی ندانست و آن را مشروط به داشتن ۱۲ کانال آموزشی دانست، زیرا با داشتن ۲۵۰ عنوان کلاس درس و ۱۰۰۰ کتاب، این امکان که تمام دروس از رسانه ملی دنبال شود، وجود نخواهد داشت. وی تعامل را شرط آموزش از راه دور دانست و اعلام کرد که نیاز به شبکه‌ای جامعتر است.

جدا از مسئله تعامل، آنچه از دیده‌ها پنهان ماند، خانوارهایی بودند که در نقاطی از ایران از داشتن تلویزیون محروم بودند و یا در نقاط کوری بودند که هنوز پس از گذشت چهار دهه از انقلاب،  قادر به دریافت امواج شبکه‌های تلویزیون ملی نیستند. این اقلیت، صدایی نداشت و این نداری، دیده نشد و از این رو، فاز دوم آموزش از راه دور وارد مرحله‌ای شد که به اینترنت منتهی می‌شد و نام «شاد» داشت و باز هم از تعامل مورد نظر فاصله داشت.

شادی برای نخبه‎ ها 

سنگ بنای شبکه‌‌ای برای دانش‌آموزان، در سال ۱۳۹۴ گذاشته شد. حمیدرضا کفاش، معاون پرورشی آموزش وپرورش، یک سال بعد به شکل رسمی این پروژه را نرم‌افزاری با عنوان «شاد» یا «شبکه اجتماعی دانش‌آموزان» نامید که البته به دانش‌آموزان نخبه مختص می‌شد. این طرح در نهایت منتهی به طرح تلویزیونی تعاملی به نام «سینا» شد که چند ماه پس از اجرایی شدن، تعطیل شد و درنهایت رو به فراموشی رفت. 

Read More

This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)

در اسفندماه ۱۳۹۸ و با طولانی شدن تعطیلات دانش‌آموزان، راه‌اندازی این شبکه به عنوان تنها راهکار جبران اختلال آموزشی ۱۴ میلیون دانش‌آموز پایه اول تا ششم ابتدایی قلمداد شد. این شبکه‌ از همان روزهای نخسیتن، مخالفانی به خود دید و باعث شد تا بحث جنبه «طبقاتی» آموزش، این بار به شکل عریان‌تری به میان آید. بحثی که پیشتر، پای عکس‌ها و فیلم‌های دانش‌آموزانِ نشسته در کپرها و کلاس‌های فاقد استانداردهای رایج دیده می‌شد، این بار محدود به مناطق محروم نشد و به طبقه متوسط نیز کشیده شد. 

نداشتن گوشی هوشمند یا غیاب اینترنت در برخی خانه‌ها، از اولین معضلات این شکل از آموزش عنوان شد، والبته خیلی زود محسن حاجی میرزایی بدان پاسخ داد. وی در مصاحبه‌ای اعلام کرد که «۷۰درصد دانش‌آموزان به اینترنت و تلفن همراه دسترسی دارند.» هر چند یک روز بعد وی سخنان خود را تکذیب کرد، اما در آمار تازه‌ای که ارائه داد، اعلام کرد که تنها «۹.۶ درصد دانش‌آموزان به اینترنت دسترسی ندارند.» شبکه شاد در حالی با این آمارها به کار خود ادامه می‌دهد که خانواده‌هایی که فرزندشان به اینترنت و گوشی همراه دسترسی ندارند، در این رکود کرونایی به دنبال چاره‌ای برای عقب نماندن فرزندانشان از ادامه تحصیل هستند. 

مصائب یک خانواده شاد

آنچه افتخار ملی و نقطه عطفی در تاریخ آموزش وپرورش دانسته می‌شود، باعث درد و رنجی مضاعف در روزهای کرونایی برای خانواده‌ها‌ شده است. دیگر نمی‌توان گفت تنها خانواده‌های بی‌بضاعت در مناطق محروم دچار دردسر شده‌اند. اغلب خانواده‌ها برای تهیه گوشی و نیز بسته‌های تماس اینترنتی برای فرزندانشان، یا دست به دامان قرض و وام شده‌اند، یا به راه‌های اشتراکی اندیشیده‌اند تا کودکان با استفاده از گوشی پدر یا مادر یا نزدیکان خود بتوانند وارد «کلاس درس» مجازی‌شان شوند. از مشکلات این اشتراکی بودن، در دسترس نبودن همیشگی نزدیکان است. 

«شبکه شاد» برای بسیاری جز  ناشادی ارمغان دیگری نداشته است- عکس از  ایرنا

در این بین، معلمانی هستند که با امکانات شخصی خود سعی می‌کنند فقدان این ابزار را جبران کنند. یکی از معلمان روستایی در نزدیکی بستک در استان هرمزگان، به نگارنده می‌گوید که «در بسیاری از مناطق بچه‌ها مشکل رفت و آمد به کلاس‌ها را دارند، چه برسد به این که بخواهند گوشی مجهزی داشته باشند. امکان خرید مداوم اینترنت هم برای آنان وجود ندارد.» وی با اشاره به دردسرهای به‌وجود آمده در سیستم آموزشی پس از خانه‎نشینی اجباری، می‌گوید: «برای آنهایی که گوشی ندارند، مباحث را کپی می‌کنم و خانه به خانه به دست آنان می‌رسانم.» سرعت پایین اینترنت در این منطقه سبب شده است که او حتی برای کسانی که از گوشی هم برخوردارند، این آموزش خانه به خانه را به سرانجام برساند. او حالا نزدیک به هجده ساعت در شبانه‌روز کار می‌کند، در حالی که پیشتر تنها هشت ساعت درس می‌داده است، و می‌گوید:«تنها ترسم این است که این کودکان ترک تحصیل کنند، چون این شیوه‌ای نیست که به مذاق خانواده‌های کم‌بضاعت خوش بیاید. یک پدر یا مادر سرپرست خانوار از تهیه اولین مایحتاج خانواده در چنین روزهایی ناتوان است، چه برسد به تهیه گوشی و برای او چیزی جز شرمندگی مقابل فرزند محصلش در پی ندارد، و این افتخاری ندارد.»

آموزش برای همه

هر چند عادلانه بودن آموزش و فراگیری حداکثری جزو اصول مهم در طراحی برنامه «شاد» بوده است، اما مهیا نبودن امکانات و نبود زیرساخت‌های سخت‌افزاری سبب شده است تا این برنامه برای تمامی مناطق و دانش‌آموزان کشور یکسان نباشد. این درحالی است که بند ۲۲ قانون اهداف و وظایف وزارت آموزش و پرورش، به رایگان بودن این آموزش برای همه تا پایان دوره متوسطه گواهی داده است. تدریس و تحصیل مجازی و ارتباط معلم و دانش‌آموز در این کلاس مجازی، مستلزم دارا بودن حداقل امکانات از سوی بالادستان معلمان و دانش‌آموزان است تا شعار آموزش رایگان و تعامل آموزشی محقق شود. 

فقدان ابزارهای تکنولوژی جهت حضور در این کلاس‌ها سبب شده است تا آنچه «تعامل» نامیده می‌شود، به مشکل بربخورد و دانش‌آموزان منفک شوند. ورود به عرصه آموزش مجازی که در دنیای نوین از ضرورت‌های یک نظام آموزشی تلقی می‌شود، با چنین امکاناتی منجر به این تفکیک شده است و اثرات نامطلوبی بر ادامه تحصیل محصلان خواهد گذاشت. در حالی که گفته می‌شود آموزش مجازی عدالت آموزشی را به تحقق رسانده است، اما «شبکه شاد» تا زمانی که تمامی ابزارهای لازم را برای دانش‌آموزان جهت حضور در بطن خود نداشته باشد، برای بسیاری جز بی‌عدالتی آموزشی و ناشادی ارمغان دیگری نخواهد داشت.

فاصله‌گذاری از اصطلاحات هنرهای نمایشی است. فرایندی در تئاتر روایی برتولت برشت است که در آن با استفاده از عناصر متعدد، از جمله نور و موسیقی و نحوهٔ بازی، از غرقه شدن تماشاگر و بازیگر در نمایش جلوگیری می‌شود.

برشت برای ممانعت از یکی شدن بازیگرانش با نقش و با این هدف که آن‌ها تنها نقش را عرضه کنند، به تأثیرات فاصله‌گذاری، که کارکرد جدیدی از فاصله زیباشناختی واقع‌گرایانه بود، روی آورد و آنان را وامی‌داشت تا با تمهیداتی، فراموششان نشود که در حال ایفای نقش‌ هستند و مانند بازیگران تئاتر دراماتیک یا شیوه موسم به «استایل» استانیسلاوسکی یا بازیگری به شیوه موسوم به «متد»، چنان با نقش یکی نشوند که تماشاگر نیز آنان و بازی را باور کند.

او می‌خواست تماشاگر نه مجذوب قصه نمایش و قهرمان آن، که جذب محتوا و پیام آن شود و این را از اصلی‌ترین وجوه تفاوت میان تئاتر دراماتیک و تئاتر روایی می‌دانست. او می‌کوشید «جادوی صحنه» را که فریبنده‌ترین تأثیر تئاتر دراماتیک است، از میان بردارد، زیرا باور داشت که در چنان حالتی، تماشاگر پس از پایان نمایش و بیرون رفتن از سالن، آن دریافت‌ها و عواطف را فراموش می‌کند، ولی با این شیوه، همواره می‌داند که دارد نمایشی را تماشا می‌کند و چه در سالن و چه در بیرون از آن، به آن محتوا و پیام‌ها خواهد اندیشید. 

بیشتر از