دستگاه تبلیغاتی نظام جمهوری اسلامی ایران در دوران کرونا بیش از همیشه فعال بوده است. سایتهای دولتی و شبهدولتی ۲۴ ساعته مشغول به کار بودند و بر طبق روال معمول و راهبردهای این دستگاه عمل میکردند: نشر اطلاعات منفی در مورد کشورهای غربی، به زیر قالی فرستادن اطلاعات مربوط به چین و روسیه و محور کشورهای دیکتاتوری و اقتدارگرا (که از آن با عنوان محور «مقاومت» یاد میشود) و پردهپوشی و دستکاری و مهندسی اطلاعات و اخبار داخلی.
این دستگاه، چهار راهبرد عمده را دنبال میکرده است. راهبردهای عمده عبارت بودند از ۱) سرزنش مردم عادی برای گسترش و شیوع این ویروس بدون اشاره به منشاء گسترش آن تا حدی که وقتی یکی از مقامات وزارت بهداشت ارقام دولت چین را یک شوخی تلخ دانست، همه نهادهای حکومتی به وی حمله و از دولت و سفیر چین حمایت کردند؛ ۲) اعتبارگیری از آنچه به اجبار انجام دادند، یعنی بستن مراکز مذهبی، البته با فاصله زیاد از زمان شیوع ویروس؛ ۳) نمایش اقتدار و قدرت نظام و نیز تحریک غرور ملی با تمسک به هر روش؛ و ۴) نشر و پخش این ادعا که جمهوری اسلامی ایران پیشرفتهترین کشور دنیاست و در تولید علم و فنآوری حرف اول را در دنیا میزند.
سرزنش مردم
در دوره بحران انتقادات بسیاری از سوی بوقهای تبلیغاتی رژیم متوجه مردم عادی در ایران شد؛ مانند انتقاد از مسافرت رفتن آنها در مقیاسهای میلیونی، رفتن آنها به زیارتگاهها و بیتوجهی به توصیههای مربوط به عدم گردهمایی. در جامعهای که مسئولیتپذیری به معنای بازندگی است، دشوار بتوان این گونه انتقادات را به سوی مردم عادی روانه کرد. همچنین، در جامعهای که مردم مدام از حکومت دروغ و توطئهبافی میشنوند، چگونه میتوان از مردم انتظار داشت توصیههای مقامات را جدی بگیرند؟ در شرایط هرج و مرج که به امری عادی و تکراری در جامعه ایران تبدیل شده است، دشوار بتوان از مردم انتظار داشت که قوانین و مقررات را رعایت کنند.
نکته دوم، رهاشدگی جامعه ایران، توسط مدیریت سیاسی از سطح شهرداریها تا دفتر رهبر، در همه ابعاد مواجهه با شیوع ویروس بوده است. در چنین شرایطی، طبیعی است که افراد احساس کنند با محدود کردن خود نمیتوانند نقش چندانی داشته باشند.
نکته سوم، رفت و برگشتهای حکومت در محدودیت تردد بود. تنها بعد از حدود دو ماه از شیوع ویروس، محدودیتهای تردد از ۸ فروردین ۱۳۹۹ به اجرا گذاشته شد و بعد از دو هفته رفع شد. در چنین شرایطی، در کشوری که دولت مرکزی همه امکانات و اختیارات را در اختیار دارد و همه چیز در تهران تصمیمگیری میشود، از تک تک شهروندان چه انتظاری میتوان داشت؟ وقتی از مقامات پیامهای متعارض در باب قرنطینه و عدم قرنطینه یا ماندن در خانه در برابر عدم محدودیت برای سفر میشنوند و بوقهای تبلیغاتی حکومت وظیفه اطلاعرسانی ندارند، نمیتوان آنها را برای رفتارهای ناهماهنگ یا پرسش برانگیز سرزنش کرد.
نکته چهارم، روزمزد بودن بخش قابل توجهی از جامعه است؛ به این معنا که اگر یک روز کار نکنند، معیشتشان دچار اختلال میشود. دولت نیز علیرغم دعوت از مردم به نشستن در خانه، خرج زندگی آنها را تامین نمیکند. در این شرایط، کسی نمیتواند مردم را برای آمدن به کوچه و خیابان سرزنش کند.
ایران تنها جامعهای است (از میان حدود ۱۸۰ کشوری که با ویروس کرونا درگیر شدهاند) که بیش از ۸۰۰ تن از شهروندانش برای مقابله با کرونا به الکل خوراکی پناه آوردهاند و مردهاند. علت اصلی این امر، تابو بودن مصرف الکل، غیرقانونی بودن تولید الکل خوراکی (در قالب شراب، عرق و آبجو) و بیاعتمادی اکثریت غالب به رسانههاست. غیر از آن، به گزارش عفو بینالملل ۳۶ زندانی که در اعتراض به شرایط زندان یا به دلیل ترس از گرفتن بیماری فرار کردهاند، توسط ماموران کشته شدند.
اعتبارگیری از آنچه به اجبار انجام شد
مقامات جمهوری اسلامی ایران و روحانیون شیعه حاکم در برابر بسته شدن مراکز دینی حدود دو ماه مقاومت کردند، تا این بیماری از طریق ضریح معصومه و دیگر اماکن مقدس به سراسر کشور شیوع یافت. با فشار افکار عمومی، به تدریج این مراکز بسته شدند. نکته جالب آن است که بعد از بسته شدن این مراکز به اجبار و فشار افکار عمومی، عوامل ماشین تبلیغاتی از این بسته شدنها به نفع اسلامگرایی بهرهگیری کردند، با این دیدگاه که در جمهوری اسلامی ایران دین و بهداشت و مصالح عمومی نه تنها تعارضی ندارند، بلکه کاملا هم جهت هستند. این بزرگترین دروغی است که در چهل سال به مردم ایران و جهان تحویل داده شده و با رفتارهای حکومت در تضاد است.
تحریک غرور ملی یا فریب افکار عمومی
چرا اخبار و اطلاعات داخلی در بوقهای دولتی گزارش نمیشوند؟ تا سالها، راهبرد استمرارطلبان این بود که سخنان و مواضع سران و مسئولان جمهوری اسلامی ایران را نباید جدی گرفت، چون برای مصرف داخلی است و منظورشان آن چیزی نیست که میگویند. در سالهای اخیر این راهبرد تا حدی تغییر یافته و همه مواضع و سیاستهای جمهوری اسلامی ایران، از جمله اغراقها و دروغگوییها و پردهپوشیها را در پناه غرور ملی و استقامت تفسیر میکنند.
استمرارطلبان و مالهکشان نظام جمهوری اسلامی ایران، همه حقایق فوق را با این توجیه توضیح میدهند که مقامات جمهوری اسلامی ایران میخواهند کشور را قدرتمند نشان دهند و غرور ملی را تقویت کنند. این سخن بدین معناست که یک ملت برای احساس غرور ملی، به جای حقایق، باید به دروغ و مهمل بافی و خالیبندی اتکا کند. در کدام کشور فریب افکار عمومی چنین کارکردی داشته است؟ نتیجه اینگونه مواضع در ایران تحت جمهوری اسلامی ایران، چه بوده است غیر از فلاکت و بدبختی جمعی و انحصار قدرت در دست یک گروه کوچک؟
معرفی جمهوری اسلامی ایران در نوک پیکان پیشرفت علمی و فناوری
در دوران کرونا آن قدر آش اداهای کشف واکسن و داروی کرونا و تولید کیتهای آزمایشی و آمادگی برای صدور آن توسط بسیجیان شور شد که پزشک معتمد خامنهای و وزیر سابق بهداشت، در نامهای به روحانی درخواست کرد جلو این گونه تبلیغات بیاساس گرفته شود. از روایتهای غالب جمهوری اسلامی ایران، پیشرفتهتر بودن آن نسبت به همه کشورهاست و در دورههای بحران، این ادعاها فوران زده و حتی برای مقامات نظام نگرانکننده و تهوعآور میشود.
این نامه مانع از اقدامات تبلیغاتی حکومت برای ادعای پیشرفتهترین کشور دنیا بودن نشد، به گونهای که در فاصله دو روز سپاه و ارتش برای نشان دادن آمادگی در جنگ بیولوژیک، دستگاه ویروسیاب و ویروسکش «اختراع» کردند و در تلویزیون دولتی به نمایش یا گزارش آن پرداختند.