۱۰ روزی که افغانستان را به قهقرا برد 

این روزها تلخ‌ترین خاطره‌ها را در حافظه تاریخ معاصر افغانستان ثبت کرده است

مجاهدین در جاده کابل به جلال آباد ورود فرمانده صدیق‌الله (نفر وسط با کلاه قهوه‌ای) را شادباش می‌گوید، ۴ مه ۱۹۹۲- MICHEL PORRO / AFP

سحرگاه بیست نهم فروردین سال ۱۳۷۱ جوخه‌های مسلح مجاهدین بدون هیچ درگیری وارد شهر هرات در غرب افغانستان شدند.

 پس از ۱۴ سال جنگ و خون‌ریزی در افغانستان، مجاهدین توانستند دولت وقت افغانستان را از اریکه قدرت کنار زده و خود قدرت را در دست گیرند. البته قبل از آن تعدادی از شهر‌های شمال افغانستان نیز به تصرف مجاهدین درآمده بود.  

دکتر نجیب‌الله، اخرین زمامدار حکومت تحت حمایت شوروی سابق، درست سه سال و سه ماه پس از خروج نیرو‌های  روسی از افغانستان، در مقابل فشار فزاینده مجاهدین تسلیم شد و حکومت به دست مجاهدین افتاد. اما در واقع سقوط حکومت دکتر نجیب الله زمانی کلید خورد که کمک‌های دولت شوروی سابق به افغانستان قطع شد. 

با روی کار آمدن میخائیل گورباچف به عنوان رئیس جمهوری شوروی سابق در اواسط دهه هشتاد میلادی، اصلاحات سیاسی در نظام شوروی در پیش گرفته شد که به گلاسنوست (فضای باز ) و پروستریکا (بازسازی اجتماعی) مشهور است. 

اصلاحات سیاسی – اجتماعی گورباچف شوروی را به سوی بحران عمیقی پیش برد و در نهایت به استقلال جمهوری‌های پانزده‌گانه از آن کشور پهناور انجامید و «اتحاد جماهیر شوروی» از بین رفت. 

بحران اقتصادی در روسیه پس از فروپاشی، توان آن کشور را برای کمک به کشور‌هایی چون افغانستان به صفر تقلیل داد و در نتیجه، حمایت روسیه از دولت افغانستان پایان یافت. 

گورباچف تنها تلاش داشت تا در ایجاد یک حکومت ائتلافی که توسط سازمان ملل متحد مدیریت می‌شد، نقش بازی کند. اما مخالفت پاکستان و رهبران مجاهدین، نگذاشت تا طرح صلح بنین سیوان، نماینده ویژه سازمان ملل متحد در افغانستان، به موفقیت بینجامد و یک حکومت ائتلافی در افغانستان تشکیل شود. 

با قطع کمک‌های روسیه به افغانستان، دکتر نجیب‌الله در تنگنای عمیقی گرفتار شد. طرح مصالحه ملی او نیز موفق نشده بود. شبه نظامیانی که تا چندی پیش تحت امر او بودند، می‌رفتند که از زیر چتر اطاعت دولت مرکزی بیرون شوند. 

رابطه دکتر نجیب‌الله با ژنرال دوستم، مقتدرترین نیروی شبه‌نظامی آن زمان، نیز به تیرگی گراییده بود و او نیز با فرماندهان مجاهدین در شمال افغانستان رابطه ایجاد کرد.

 در آخرین روز‌های سال ۱۳۷۰ شمسی شهر مزارشریف در شمال افغانستان به دست نیرو‌های دوستم و مجاهدین افتاد و به دنبال آن چند شهر دیگر در شمال نیز سقوط کرد. 

Read More

This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)

روز ۲۹ فروردین نیز شهر هرات که پس از کابل، مهم‌ترین شهر برای دولت جمهوری دموکراتیک ملی افغانستان بود، شاهد حضور مجاهدین تحت رهبری اسماعیل‌خان شد. 

با سقوط هرات، شهر‌های دیگر افغانستان نیز یکی پس از دیگری به دست نیروهای مخالف دولت افتادند. تا اواخر فروردین، مجاهدین به پشت دروازه‌های کابل رسیده بودند. 

دکتر نجیب‌الله که حتی طرح صلح بنین سوان را نیز ناکام می‌دید، در ۲۷ فروردین خواسته بود تا از افغانستان خارج شود، اما با ممانعت نیرو‌های امنیتی روبه‌رو شده بود و مجبور شد به دفتر سازمان ملل متحد در کابل پناهنده شود. 

عبدالرحیم‌هاتف، معاون اول دکتر نجیب‌الله رسما به عنوان جانشین او تعیین شد. اما در واقع، قدرت در اختیار عبدالوکیل، وزیر خارجه، و ژنرال نبی عظیمی، فرمانده نیرو‌های ویژه محافظت از کابل که به «گارنیزیون کابل» مشهور بود، قرار داشت. 

این دو تن گفت‌وگو‌ها را با فرماندهان مجاهدین، به خصوص احمدشاه مسعود، رهبر ائتلاف شمال، آغاز کردند. 

مجاهدین در آغاز می‌خواستند تا نیرو‌های جنگی خود را وارد کابل نکنند، بلکه خواهان آن بودند که دولت به شکلی رسمی تسلیم آنان شود، اما با هجوم گلبدین حکمتیار به داخل شهر که از سمت جنوب به پشت دروازه‌های کابل رسیده بود، مجاهدین از ائتلاف شمال نیز از سمت شمال وارد شهر شدند.

هرچند نخست نیرو‌های امنیتی در دروازه‌های کابل با مجاهدین وارد نبرد شدند، اما با دستور کمیسیون نظامی دست از جنگ کشیدند. 

مجاهدین به هر پادگان نظامی که رسیدند، سربازان و درجه‌داران را خلع سلاح کرده و رها کردند. همزمان با هجوم مجاهدین به داخل کابل، درگیری‌های خونینی میان گروه‌های مختلف جهادی برای به دست گرفتن بخش بیشتر شهر رخ داد. 

این درگیری‌ها شهر کابل را به یک ویرانه تبدیل کرد و هزاران تن از شهروندان غیرنظامی ساکن آن جان خود را از دست دادند و تعدادی زیادی نیز از آن شهر گریختند. درگیری‌های گروه‌های مختلف مجاهدین برای سلطه بر شهر کابل، چهار سال کامل از دوران حکومت‌داری آنان را به خود اختصاص داد. 

تنها با هجوم طالبان و تصرف کابل  در خزان ۱۳۷۵ بود که صدای شلیک گلوله از این شهر رخت بست. اما طالبان هم صرفا صدای شلیک گلوله را از این شهر دور کردند. آنان چهره مرگ‌آور دیگری از خود به نمایش گذاشتند که تا پنج سال همچنان روزگار مردم را تیره نگاه‌داشت.

بیشتر از