دادههای شخصی کاربران به یکی از باارزشترین داراییهای اقتصاد دیجیتال تبدیل شدهاند، تا جایی که برخی کارشناسان آن را «نفت جدید» توصیف میکنند.
اسکای نیوز در گزارشی به این موضوع میپردازد و مینویسد شرکتهای اینترنتی، چه نامهای شناختهشده و چه کمتر شناختهشده، سودهای کلانی از اطلاعات کاربران به دست میآورند، رابطهای که از نگاه برخی تحلیلگران به نبردی نابرابر میان کاربران عادی و شرکتهای بزرگ شباهت دارد. پرسش اصلی این است که دادهها چگونه جمعآوری میشوند، چرا چنین ارزشی دارند و کاربران تا چه حد میتوانند کنترل دادههایشان را در دست بگیرند.
به گفته سم جونز، بنیانگذار شرکت جنریت (Gener8)، دادههای کاربران از مسیرهای متعددی جمعآوری میشود که بسیاری بهطور نامحسوس و در پسزمینه زندگی روزمره جریان دارند. یکی از شناختهشدهترین ابزارها «کوکیها» هستند، فایلهایی که در واقع نوعی ردیاب محسوب میشوند. با کلیک روی گزینه «پذیرش» در پیامهای کوکی، کاربران اغلب نه فقط به یک وبسایت، بلکه به دهها یا حتی صدها شرکت پنهان در شرایط و ضوابط سایت اجازه ردیابی میدهند.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
روشهای دیگر جمعآوری داده پیکسلها (تصاویر بسیار کوچک تعبیهشده در وبسایتها و ایمیلها)، اثرانگشت دستگاهها (جمعآوری اطلاعاتی مانند اندازه صفحه، نوع مرورگر و فونتها برای شناسایی دستگاه)، و اپلیکیشنهای موبایلی است که بسیاری از آنها دادههایی مانند موقعیت مکانی یا الگوی استفاده را به شرکتهای ثالث ارسال میکنند.
علاوه بر این، شرکتهای «دلال داده» اطلاعات کاربران را گردآوری میکنند و به تبلیغکنندگان، شرکتهای بیمه یا حتی گروههای سیاسی میفروشند. در نتیجه، کاربران اغلب حجم گستردهای از دادهها را بدون اطلاع کامل از میزان، نحوه استفاده و طرفهای دریافتکننده واگذار میکنند.
دادههای جمعآوریشده معمولا در دو دسته اصلی قرار میگیرند: دادههای شخصی مانند نام، ایمیل، شماره تلفن و موقعیت مکانی؛ و دادههای رفتاری که نحوه تعامل کاربران با وبسایتها، جستوجوها، کلیکها و مدت زمان حضور در بخشهای مختلف را شامل میشود. ترکیب این دو نوع داده امکان پیشبینی علایق، عادات و حتی رویدادهای مهم زندگی کاربران را فراهم میکند.
تبلیغات یکی از مهمترین دلایل جمعآوری داده است. هرچه شرکتها شناخت دقیقتری از کاربران داشته باشند، هدفگیری تبلیغاتی و فروش محصولات موثرتر میشود.
فروش مستقیم دادهها و استفاده پژوهشی برای شناسایی روندها و پشتیبانی از تصمیمگیریهای تجاری، از دیگر کاربردهای رایج است.
با این حال، برخی کارشناسان تاکید میکنند که همه موارد جمعآوری دادهها لزوما ماهیت منفی ندارد. برای مثال، شخصیسازی محتوا میتواند تجربه کاربری را بهبود بخشد و در برخی موارد نیز جمعآوری دادهها برای رعایت الزامهای قانونی ضروری است.
در مواجهه با این وضعیت، کنترل دادهها برای کاربران چالشبرانگیز اما ممکن است. نخستین گام، آگاهی از محل دادهها در اینترنت است. این کار را میتوان با بررسی ایمیلها برای شناسایی عضویتها، و جستوجوی نام و شماره تلفن در موتورهای جستوجو انجام داد.
پس از شناسایی منابع، کاربران میتوانند با مراجعه به سیاستهای حفظ حریم خصوصی در سایتها و استفاده از بخشهای مربوط به حقوق کاربران، درخواست حذف دادهها را ثبت کنند. قوانین جدید حفظ حریم خصوصی نیز امکان درخواست رسمی حذف داده را فراهم کردهاند.
حذف حسابهای قدیمی و بدوناستفاده، محدودسازی مجوزهای اپلیکیشنها، پاکسازی برنامههای غیرضروری، و بازبینی تنظیمات حریم خصوصی در رسانههای اجتماعی از دیگر اقدامهای توصیهشده است.
استفاده از ابزارهای فنی مانند نرمافزارهای محافظتی و ویپیان نیز میتواند به کاهش جمعآوری داده کمک کند، هرچند کارشناسان میگویند کفه ترازو همچنان بهنفع شرکتها سنگینی میکند و نیازمند پاکسازی و مراقبت مستمر است.

