انفجار زباله در شمال ایران؛ جنگل‌های هیرکانی زیر کوه‌های پسماند دفن می‌شوند

در بسیاری از روستاهای سه استان شمالی ایران، نبود زیرساخت مناسب برای جمع‌آوری و بازیافت زباله مردم را به روش‌های خطرناک خانگی سوق داده است

تصاویر تازه‌ای که فعالان محیط‌زیست در روزهای ابتدایی آبان‌ماه منتشر کرده‌اند و حجم انبوه زباله‌های رهاشده در شهرها و روستاهای استان‌های شمالی ایران را نشان می‌دهد، بار دیگر ابعاد بحران پسماند در این مناطق را برجسته کرده است.

ادامه دفن غیراصولی زباله‌های شهری در نقاط مختلف جنگل‌های هیرکانی، آلودگی شدید هوای نوشهر و چالوس در اثر فعالیت غیراستاندارد مرکز زباله‌سوزی نوشهر، رها شدن شیرابه‌های سمی در جنگل‌های لاهیجان و بندپی بابل و نیز بروز مشکلات گسترده برای ساکنان آق‌قلا و آزادشهر در استان گلستان به‌ دلیل تکمیل ظرفیت مراکز انبار زباله، همگی نشانه‌های بحرانی‌اند که به‌ گفته کارشناسان، شرایط زیست‌محیطی را به مرز فروپاشی رسانده است.

در پی این بحران، سه استان مازندران، گیلان و گلستان که زمانی به‌ لطف طبیعت بکر و پوشش جنگلی انبوهشان، از زیباترین و زیست‌پذیرترین نقاط ایران به‌شمار می‌رفتند، امروز درگیر انباشت زباله، آلودگی خاک و آب‌اند که سلامت عمومی را به‌شدت تهدید می‌کنند. بحرانی که نه‌تنها به دلیل فساد مالی مدیران دولتی و شهرداری‌ها رخ داده، بلکه نتیجه سال‌ها بی‌توجهی ساختاری به مدیریت پسماند در شمال ایران است. کارشناسان هشدار می‌دهند پیامدهای این وضعیت، از مرزهای محلی فراتر رفته و ممکن است به بحرانی اقلیمی و اجتماعی در سراسر نوار شمالی ایران تبدیل شود.

شرایط در این استان‌ها اکنون به جایی رسیده‌ که زندگی روزمره با بوی تعفن زباله، تنفس هوای آلوده ناشی از سوخت مازوت در نیروگاه‌ها، رودخانه‌های آلوده و جنگل‌هایی پر از پسماند گره خورده و از جاده‌های گردشگری گرفته تا روستاهای کوچک، چشم‌انداز مشترک تپه‌های زباله است که هر روز بزرگ‌تر می‌شوند؛ آنچه از نگاه کارشناسان، محصول مستقیم دهه‌ها فساد اداری، مدیریت غیرعلمی و بی‌توجهی حاکمیت به محیط‌زیست است.

هم‌زمان با ارسال ویدیو و تصاویر مختلف برای ایندیپندنت فارسی از وجود آلودگی در هوای مازندران و گیلان در روزهای اخیر، داده‌های رسمی در گیلان نشان می‌دهند که روزانه بیش از دو هزار تن زباله در این استان تولید می‌شود و این رقم در روزهای شلوغ تابستان به سه هزار تن هم می‌رسد. از این حجم عظیم زباله، بخش قابل‌توجهی در جنگل‌ها، حاشیه رودخانه‌ها و حتی زمین‌های کشاورزی رها می‌شود، چرا که هیچ‌کدام از مراکز دفن زباله موجود، استاندارد و بهداشتی نیستند. کارشناسان محیط‌زیست می‌گویند به دلیل بالا بودن سطح آب‌های زیرزمینی در شمال، دفن زباله عملا به معنی تزریق سم به سفره‌های آب زیرزمینی و خاک است.

مهرداد لاهوتی، نماینده لنگرود در مجلس شورای اسلامی، هم با اشاره به افزایش چشمگیر جمعیت و ورود بی‌وقفه مسافران به استان‌های شمالی در طول سال، از مسعود پزشکیان به‌ دلیل بی‌توجهی دولتش به حل دو معضل جدی پسماند و فاضلاب در استان گیلان انتقاد کرده است.

یکی از نقاط بحرانی در گیلان محل دفن زباله در سراوان و تپه‌ای عظیم از زباله است که شیرابه‌های سمی آن سال‌ها است به رودخانه‌ها و جنگل‌های اطراف می‌رود. زهرا یزدانی، کارشناس محیط‌زیست، در روزنامه شرق نوشته است که براوردها نشان می‌دهد تنها از این محل، روزانه از هر تن زباله بیش از ۴۰۰ لیتر شیرابه تولید می‌شود. این مواد سمی نه‌تنها زمین و آب، بلکه جان ساکنان منطقه را تهدید می‌کند.

با این حال سراوان تنها یکی از ده‌ها مرکز دفن غیرایمن است که در سکوت مسئولان به فاجعه‌ای زیست‌محیطی بدل شده‌اند.

با وجود تبلیغات گسترده درباره تفکیک زباله از مبدا در رسانه‌های جمهوری اسلامی، کمتر از ۱۰ درصد خانوارها در گیلان و مازندران این طرح را واقعا اجرا می‌کنند و پروژه‌هایی مانند بازیافت یا تولید کمپوست نیز تنها روی کاغذ مانده‌اند. در حالی که کشورهای پیشرفته جهان از دهه‌ها پیش به سمت کاهش تولید زباله در مبدا رفته‌اند، در ایران، زباله‌سوزها و سایت‌های دفن هنوز به شیوه‌ دهه‌های ۱۳۵۰ و ۱۳۶۰ کار می‌کنند و کیفیت فعالیت آن‌ها، اغلب با رانت پیمانکاران و فساد اداری گره خورده‌ است.

Read More

This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)

نتیجه چندین دهه بی‌مسئولیتی و فساد دولتی

نبود زیرساخت مناسب در روستاهای سه استان شمالی ایران مردم را به سمت روش‌های خطرناک خانگی هم سوق داده است و بسیاری از خانواده‌ها، پس از جدا کردن بطری‌ها و پلاستیک‌های قابل‌فروش، باقی زباله‌ها را در حیاط خانه یا در زمین‌های کشاورزی می‌سوزانند. این زباله‌سوزی‌ها محلی، به دلیل دمای پایین احتراق، موجب انتشار گازهای سمی و دیوکسین‌ها می‌شود که آثار مخربشان بر سلامتی انسان و خاک، ده‌ها برابر دفن ساده زباله است. 

در شهرهای شمالی، اعتراض‌های اجتماعی به موضوع دفن زباله به موضوعی تکراری تبدیل شده است. ساکنان سراوان، کیاسر و سمسکنده بارها در برابر انتقال زباله‌های شهری به منطقه خود ایستاده‌اند. در بسیاری از مناطق، سطل‌ زباله‌ها از خیابان‌ها جمع شده‌اند تا مردم دیگر مناطق نتوانند زباله خود را آنجا بیندازند؛ وضعیت که نمادی دیگر از بی‌اعتمادی و گسست اجتماعی در میان جوامع محلی و نتیجه مستقیم بی‌برنامگی دولت‌ها در مدیریت پسماند است.

در مازندران نیز وضعیت همین‌ است و بسیاری از مراکز دفن زباله در نزدیکی رودخانه‌ها و سواحل قرار دارند که شیرابه‌های آن‌ها را مستقیم وارد دریای خزر می‌کند. استان مازندران با تولید روزانه بیش از سه هزار تن زباله سال‌ها است درگیر بحران مدیریت پسماند است و پروژه نیروگاه زباله‌سوز ساری که برای حل این معضل امیدواری ایجاد کرده بود، هنوز به بهره‌برداری نرسیده است.

این آلودگی‌ها، علاوه بر تخریب اکوسیستم‌های ساحلی و جنگلی، تهدیدی جدی برای صنعت گردشگری شمال است. در حالی‌ که دولت‌ها طی دهه‌های اخیر، پیوسته شعار توسعه گردشگری سر داده‌اند، واقعیت میدانی بوی زباله و رودخانه‌های سیاه‌شده از فاضلاب است.

کارشناسان محیط‌زیست معتقدند مسئله زباله در شمال ایران صرفا یک چالش فنی نیست و ریشه آن در نظام مدیریتی فاسد، انتصابات سیاسی و غیبت کامل نظارت عمومی است. به گفته یکی از فعالان محلی به ایندیپندنت فارسی، «در گیلان و مازندران، زباله فقط بوی تعفن ندارد، بوی رانت هم می‌دهد». پیمانکارانی که سال‌ها از بودجه عمومی برای پروژه‌های بی‌ثمر استفاده کردند و همچنان بدون پاسخگویی، در سیستم باقی مانده‌اند.

در چنین شرایطی، حتی ساخت زباله‌سوزهای شهری که قرار بود بخشی از بحران را کاهش دهد، به دلیل سوءمدیریت در مراحل ابتدایی متوقف شده‌اند و در یکی از معدود طرح‌های اجراشده در نوشهر مازندران هم آلودگی ناشی از فعالیت آن، هوای بخش بزرگی از این شهر در نواحی جنگلی را به‌شدت مسموم کرده است.

در نهایت شمال ایران که زمانی به‌عنوان قلب سبز کشور شناخته می‌شد، امروز در خطر دفن شدن زیر کوه زباله است و رودخانه‌هایی که زمانی منبع زندگی بودند، اکنون مسیر شیرابه‌های سمی‌اند و درختان کهن و خاک حاصلخیز آن هم قربانی بی‌کفایتی مدیرانی شده‌اند که ترجیح داده‌اند چشمشان را بر بحران ببندند و با شعارهای توخالی، این فاجعه‌ ملی را پنهان کنند.