پس از انتشار تصاویر جادهکشی غیرقانونی در محدوده گشترودخان شهرستان شفت در استان گیلان، یکی از ۱۲ سایت ثبتشده جنگلهای هیرکانی در فهرست میراث جهانی یونسکو، فریبا بابایی، مدیر پایگاه جهانی هیرکانی، درباره خطر خروج این میراث ۵۰ میلیون ساله از فهرست جهانی هشدار داد.
به گفته بابایی، «ادامه چنین پروژههایی نهتنها روند الحاق سایتهای جدید را با مانع روبرو میکند، بلکه میتواند به حذف کلی این آثار از فهرست میراث جهانی یونسکو بینجامد».
طی روزهای گذشته، گروهی از افراد محلی با حمایت برخی چهرههای نظامی و امنیتی گیلان، بدون هیچگونه مجوز قانونی و خودسرانه، احداث جاده در جنگلهای سیاهمزگی شفت را آغاز کردند. البته ماموران سازمان محیطزیست گیلان برای توقف عملیات وارد عمل شدند، اما با مقاومت و درگیری مواجه شدند؛ آنچه بار دیگر ضعف ساختاری در نظام حفاظتی میراث طبیعی و جنگلهای ایران را آشکار کرد.
به گفته بابایی، این تخریب و تعرض که در محدوده ثبت جهانیشده گشترودخان انجام شد، میتواند پیامدهای جبرانناپذیری بر اکوسیستم منطقه بگذارد. او تاکید کرد که احداث هر پروژه در عرصههای ثبت جهانی مستلزم ارزیابی زیستمحیطی و اطلاعرسانی به کمیته میراث جهانی است و در این پروژه، هیچیک از این الزامات رعایت نشده است.
مدیر پایگاه جهانی جنگلهای هیرکانی همچنین هشدار داد که تکهتکه شدن زیستگاهها، فرسایش خاک، قطع مسیرهای طبیعی تردد حیات وحش و افزایش خطر آتشسوزی، از جمله پیامدهای فوری این پروژه است. به گفته او، باز شدن مسیر جاده در دل جنگل فشار انسانی را چندبرابر میکند، شکار و قاچاق چوب را گسترش میدهد و گردشگری بیضابطه را به دنبال دارد؛ امری که تعادل طبیعی منطقه را مختل میکند و حتی میتواند به درگیریهای اجتماعی و تصرف زمینهای جنگلی منجر شود.
البته آنچه بحران هیرکانی را از یک خطای محلی فراتر میبرد، فساد، رانت و سوءمدیریت در سطح کلان جمهوری اسلامی است. در یکی از آخرین موارد، کنشگران محیطزیست در استان مازندران روز سهشنبه ۸ مهر از قطع صدها درخت جنگلهای هیرکانی در منطقه کلارآباد شهرستان عباسآباد و برنامه مدیران بنیاد مستضعفان انقلاب اسلامی برای فروش یکی از وسیعترین اراضی جنگلی و جلگهای خبر دادند.
بر اساس گزارشهای دریافتی ایندیپندنت فارسی و همچنین آگهی فروش منتشرشده، مدیران این نهاد حکومتی که مستقیم زیر نظر رهبر جمهوری اسلامی فعالیت میکند، حدود ۹۸۰ هکتار از جنگلهای ۵۰ میلیون ساله هیرکانی در بخش یالبندان کلارآباد را بهطور غیرقانونی تصرف کردند و سپس در این اراضی صدها درخت کهنسال را قطع و زمینها را به باغ شخصی تبدیل کردند تا به این شکل با دور زدن قانون، آنها را به فروش برسانند.
بنیاد مستضعفان در سالهای اخیر در چندین پرونده مشابه، از جمله تصرف اراضی نوشهر و کلاردشت هم به جنگلخواری و نابودی هزاران درخت جنگلهای هیرکانی متهم شده است.
این بنیاد در ماجرای قطعه سوم آزادراه تهرانــشمال نیز در حالی عملیات عمرانی را در قلب یکی از حساسترین زیستبومهای کشور در مازندران را آغاز کرد که تاکنون برای تخریب زیستگاه گونههای در خطر انقراضی چون خرس، پلنگ، مرال، شوکا، کل و بز، گرگ و سیاهگوش هیچ مجوزی از سازمان حفاظت محیطزیست دریافت نکرده است.
در پروندهای دیگر که ایندیپندنت فارسی تابستان سال گذشته منتشر کرد، نام ماجد علمالهدی، برادرزاده امام جمعه مشهد، بهعنوان مالک یکی از شرکتهای فعال در قطع درختان جنگلهای هیرکانی شهر نور در مازندران مطرح شد. فعالان محیطزیست پس از افشای این تخریبها بهجای تقدیر، با تهدید و احکام زندان مواجه شدند.
اکنون فریبا بابایی نیز بهطور ضمنی به همین چرخه اشاره میکند و میگوید این پروژهها در نبود بودجه و ضعف هماهنگی نهادی، رخ میدهند. او یادآور میشود که وزارت میراث فرهنگی اساسا بودجه و نیروی حفاظتی کافی ندارد و بودجه واقعی حفاظت از جنگلهای هیرکانی در ردیف بودجه سازمان حفاظت محیطزیست و منابع طبیعی پیشبینی شده است، اما این دو نهاد هم در سالهای اخیر با کاهش شدید اعتبارات مواجه بودهاند که این نیز در سیاستهای کلان جمهوری اسلامی ریشه دارد.
اولویت حوزههای نظامی و ایدئولوژیک به محیطزیست و میراث باستانی
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
در حالی که جمهوری اسلامی هرسال میلیاردها دلار از منابع ایران را صرف سیاستهای جنگطلبانه و هستهای یا جنگهای نیابتی و حمایت از گروههای مسلح در خاورمیانه میکند، سهم محیطزیست ایران از بودجه سالانه کمتر از نیم درصد است. فعالان این حوزه میگویند سیاستهای «جنگمحور» علی خامنهای باعث شده دولت هیچ اولویتی برای حفاظت از میراث طبیعی قائل نباشد و در حالی که همانگونه که بابایی گفت، «فرصتی برای آزمون و خطا باقی نمانده است»، این هشدارها در ساختاری که تصمیمگیری آن در دستان نهادهای امنیتی و نظامی است، عملا بیاثر میماند.
در نمونهای دیگر از وضعیت بحرانی هیرکانی و بیتوجهی ساختاری حکومتی ایران به این بحران، کنشگران محیطزیست در استان گلستان، شهریور امسال در گفتگو با ایندیپندنت فارسی خبر دادند که در پارک ملی گلستان، برای حفاظت از بیش از ۹۰ هزار هکتار زمین و مقابله با شکارچیان مسلح و قاچاقچیانی که اغلب از حمایت افراد بانفوذ برخوردارند، فقط ۳۰ محیطبان باقی مانده است. نتیجه چنین بحرانی، گسترش آتشسوزیها، تخریب زیستگاهها و انقراض گونههایی چون شوکا و مرال است.
بر اساس براوردهای رسمی، تنها ۷ درصد جنگلهای شمال ایران در محدوده ثبت جهانیشده هیرکانی قرار دارند. با این حال، حتی همین بخش محدود نیز در معرض نابودی تدریجی است. در سالهای اخیر، بیش از ۴۰ درصد پوشش جنگلی مناطق گیلان و گلستان بر اثر جادهسازی، معدنکاوی و طرحهای صنعتی از بین رفته است. در موارد متعدد، پروژههای وابسته به نهادهای حکومتی حتی پیش از صدور مجوز رسمی آغاز شدهاند و پس از اعتراضها، تنها به «توقف موقت» بسنده شده است.
مدیر پایگاه هیرکانی در گفتگوی خود تصریح کرد که «این جنگلها دارایی بشریتاند، نه فقط ایران»، اما واقعیت آن است که حاکمیت جمهوری اسلامی حتی با همین تعبیر جهانی نیز بیگانه است و ساختار مدیریتی جمهوری اسلامی به جای تقویت قوانین حفاظتی، با واگذاری اراضی، تخریب منابع و بیتوجهی به تعهدات بینالمللی، خود به عامل اصلی بحران تبدیل شده است.
اکنون هشدارها درباره خطر خروج جنگلهای هیرکانی از فهرست میراث جهانی، نه صرفا یک نگرانی محیطزیستی، بلکه نشانهای از فروپاشی تدریجی نظام حکمرانی ایران در حوزه منابع طبیعی است که در فساد نهادینه، بیتوجهی به قانون و اولویت دادن به سیاستهای نظامی ریشه دارد. همانگونه که فریبا بابایی اشاره میکند، «حفاظت از هیرکانی انتخابی اختیاری نیست، بلکه تعهدی ملی است»، اما در ایران امروز، این تعهد زیر چرخهای بولدوزرها و منافع قدرتها مدفون میشود.