برای نخستین بار تطبیق (اجرای) فرمان ملا هبتالله آخندزاده، رهبر طالبان، عملی نشده است. هفته گذشته، به دستور رهبر طالبان، اینترنت و خدمات مخابراتی برای دو روز قطع شده بود، اما این خدمات به دستور ملا محمدحسن آخوند، نخستوزیر طالبان، از سر گرفته شد. نادیده گرفتن فرمان رهبر طالبان در طول چهار سال گذشته بیسابقه است.
تطبیق نشدن فرمان رهبر طالبان، جناح قندهار به رهبری ملا هبتالله آخندزاده را با آزمون جدی مواجه کرده است. چنین تصمیمی باعث خواهد شد مقامهای دیگر طالبان که تاکنون بدون چونوچرا از فرمانهای رهبرشان پیروی میکردند، جرئت یابند که در برابر جناح قندهار ایستادگی کنند، جناحی که متشکل از چهرههای تندرو دینی و فاقد آموزشهای سکولار است.
ازسرگیری خدمات مخابراتی و اینترنتی به فرمان ملا محمدحسن آخوند با مشاوره و فشار مقامهای طالبان که در کابل حضور دارند صورت گرفته است. این اقدام طالبان کابلنشین را در تقابل مستقیم با جناح قندهار قرار میدهد. طالبان برای رهبر خود لقب «امیرالمومنین» را برگزیدهاند و بر همین اساس تاکید دارند که تمامی فرمانهای او باید بیکموکاست در جامعه عملی شود. با این حال، درمورد قطع خدمات اینترنتی، فرمان ملا هبتالله آخندزاده اجرا نشد.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
رهبر طالبان و جناح قندهار خدمات اینترنتی را عامل ترویج «منکرات» در جامعه میدانند و به همین دلیل آن را قطع کرده بودند. طالبان از دسترسی شهروندان به اینترنت هراس دارند، زیرا مردم با دسترسی به رسانههای اجتماعی میتوانند سانسور، اختناق و سرکوب طالبان را دور بزنند و به اطلاعات آزاد دست یابند. افزایش سطح آگاهی مردم از اقدامات طالبان باعث افزایش نارضایتی از این گروه میشود. این دلایل طالبان قندهار را بر آن داشته است که شبکه اینترنت را قطع کنند.
ملا هبتالله آخندزاده و حلقه نزدیک به او طرفدار انزوای افغانستاناند، در حالی که ملا عبدالغنی برادر، معاون اقتصادی نخستوزیر طالبان، سراجالدین حقانی، وزیر داخله (کشور) و رهبر شبکه حقانی، ملا یعقوب مجاهد، وزیر دفاع طالبان، و دیگر مقامهای ارشد طالبان در کابل خواستار تعامل با جهان و کشورهای غربیاند. آنها چنین وانمود میکنند که ریشه اصلی مشکلات از طالبان قندهار و اطرافیان رهبر این گروه سرچشمه میگیرد.
ملا محمدحسن آخوند از افراد نزدیک به ملا عمر، بنیانگذار گروه طالبان در دهه ۹۰ میلادی، بود و در دوره نخست رژیم طالبان نیز در مقام معاون نخستوزیر و معاون وزارت خارجه این گروه فعالیت میکرد. پس از سقوط رژیم طالبان در سال ۲۰۰۱ در پی حمله ائتلاف جهانی به رهبری آمریکا، محمدحسن آخوند ریاست شورای رهبری طالبان را برعهده داشت. هرچند او به دلیل کهولت سن در ترکیب هیئت مذاکرهکننده طالبان با ایالات متحده در دوحه حضور نداشت، اما پس از سلطه مجدد طالبان در افغانستان، برای نخستوزیری معرفی شد.
ملا محمدحسن آخوند همچنین از چهرههای نزدیک به ملا هبتالله آخندزاده است و به همین دلیل به مقام نخستوزیری رسید. او در میان طالبان از چهرههای تاثیرگذار و «قابل احترام» به شمار میرود. او از قوم پشتون و متولد ولایت (استان) قندهار در جنوب افغانستان است. این مقام طالبان بیش از ۷۰ سال سن دارد و بیمار است و برخلاف بسیاری از مقامهای ارشد این گروه، تمایل چندانی برای ماندن در قدرت ندارد. از همین رو، فرمانهایش در میان طالبان معمولا پذیرفته میشود. از دیگر دلایل نفوذ او این است که یکی از چهرههای کلیدی در دوره نخست حکومت این گروه بود.
نادیده گرفتن فرمان رهبر طالبان از سوی نخستوزیر و حلقه کابل، اگرچه در ظاهر تصمیمی مصلحتی به نظر میرسد، اما در عمق، نشانه شکاف ساختاری در درون رژیم طالبان است. گروهی که مشروعیتش را بر اطاعت مطلق از «امیرالمومنین» بنا کرده، اکنون برای نخستین بار شاهد اجرای تصمیمی برخلاف اراده مستقیم رهبر است.
این رویداد بیانگر تقابل دو جریان درون طالبان است: جناح قندهار که خواهان انزوای ایدئولوژیک، کنترل شدید جامعه و مخالفت با تعامل جهانی است، و جناح کابل که نشان میدهد خواستار تعامل با جهان است.
در صورت تکرار چنین نافرمانیهایی، اقتدار مطلق رهبر طالبان فرسوده خواهد شد و مرکز ثقل قدرت ممکن است از قندهار به کابل منتقل شود. در این صورت، طالبان کابلنشین از مجریان صرف فرمانها به تصمیمگیرندگان بدل خواهند شد.
با این حال، ملا هبتالله آخندزاده هنوز در میان حلقههای سنتی و مذهبی طالبان جایگاه الهامبخش خود را حفظ کرده است و واکنش او به این بیاعتنایی میتواند مسیر آینده قدرت را تعیین کند. سکوت او ممکن است نشانه پذیرش نرمش باشد، اما اگر واکنش تند نشان دهد، احتمال بروز بحران درونی در صفوف طالبان بیشتر خواهد شد.
در نهایت، نادیده گرفتن فرمان رهبر طالبان فقط یک تصمیم فنی درباره اینترنت نیست، بلکه نقطه آغاز بازتعریف قدرت در درون طالبان است، مرحلهای که در آن فرمان رهبر دیگر ضمانت مطلق اجرایی ندارد و مفهوم «اطاعت بیچونوچرا» در ذهن مقامهای این گروه در حال دگرگونی است.
با همه اینها، باید منتظر ماند و دید که آیا به چالش کشیدن دستور رهبر طالبان به دیگر مقامهای ارشد طالبان در کابل جرئت میدهد که در برابر برخی دستورهای رهبر طالبان ایستادگی کنند یا نه؟ این در حالی است که به دستور رهبر طالبان و حلقه تندرو او در قندهار، آموزش دختران تنها تا کلاس ششم مجاز است و حتی دختران و زنان از رفتن به موسسات بهداشتی-درمانی هم منع شدهاند. از سوی دیگر، بخش زیادی از زنان و دخترانی که در نظام جمهوریت در مقام کارمند دولت کار میکردند، به دستور طالبان از کار برکنار شدهاند و کار کردن زنان در نهادهای خصوصی و بینالمللی ازجمله نهادهای امدادرسان ممنوع شده است.
ملا هبتالله آخندزاده هیچ اعتنایی به دسترسی شهروندان افغانستان به دانش مدرن ندارد و تنها بر آموزش دینی تاکید میکند. به همین دلیل، طی چهار سال حاکمیت مجدد طالبان، در حالی که میلیونها نفر با فقر شدید روبهرویند، بخش بزرگی از منابع مالی رژیم صرف ساخت و توسعه مساجد، مدارس دینی و دیگر امور ایدئولوژیک طالبان شده است.