بهای گزاف برای درس خواندن؛ از مدادهای ۱۰۰ هزار تومانی تا شهریه‌های ۲۰۰ میلیون تومانی

هزینه‌های نجومی تحصیل، تبعیض و آموزش ایدئولوژیک به ترک تحصیل گسترده دانش‌آموزان منجر شده است

کودکی در حال نگاه کردن به دفترچه‌ها در بازار نوشت‌افزار‌ــ همشهری

به آغاز سال تحصیلی جدید در ایران کمتر از دو هفته مانده، اما شور و شوق مدرسه رفتن در میان دانش‌آموزان و خانواده‌ها جای خود را به اضطراب و نگرانی داده است. در کشوری که حتی قانون اساسی‌ آن هم بر آموزش رایگان تاکید دارد، خانواده‌ها برای نشاندن فرزندانشان پشت نیمکت درس و مدرسه باید هزینه‌هایی بدهند که از توان بسیاری از آنان خارج است.

شهریه‌های سرسام‌آور مدارس غیرانتفاعی که تا ۲۰۰ میلیون تومان رسیده، شهریه‌های اجباری مدارس دولتی، افزایش هزینه‌های سرویس، کیف، کفش، روپوش و لوازم‌التحریر همگی نشانه‌هایی از روند شتابان طبقاتی‌ شدن آموزش در ایران‌اند. چنانچه براوردها نشان می‌دهد، امروز حداقل هزینه آغاز سال تحصیلی برای هر دانش‌آموز حدود ۱۰ میلیون تومان است؛ معادل حقوق یک ماه کارگر حداقل‌بگیر.

در این شرایط، تحصیل از «حق همگانی» به «امتیازی طبقاتی» بدل شده است؛ امتیازی که تنها در دسترس خانواده‌های مرفه است و نتیجه آن نیز همانطور که حتی آمارهای رسمی نشان می‌دهد، سونامی ترک تحصیل دانش‌آموزان است.

شهریه‌های نجومی مدارس غیردولتی

بررسی داده‌های منتشرشده در سایت برخی مدارس غیرانتفاعی در تهران نشان می‌دهد که شهریه این مدارس در سال جاری در مواردی حتی به ۳۰۰ میلیون تومان نیز رسیده است؛ رقمی سرسام‌آور که بخش قابل‌توجهی از آن تحت عناوینی مانند اردوهای آموزشی، کلاس‌های فوق‌برنامه و خدمات جانبی از خانواده‌ها مطالبه می‌شود.

یکی از مادران که فرزندش را در یک مدرسه غیرانتفاعی در غرب تهران ثبت‌نام کرده، می‌گوید برای سال تحصیلی جدید ۱۹۰ میلیون تومان در قالب سه چک پرداخت کرده است. او توضیح می‌دهد: «سال گذشته برای همین مدرسه ۱۴۰ میلیون تومان دادیم. ما خانواده ثروتمندی نیستیم، اما از هزینه‌های دیگر زندگی می‌زنیم تا تنها دخترمان آینده بهتری داشته باشد.»

این مادر با تاکید بر اینکه آموزش در مدارس غیرانتفاعی را تضمینی برای آینده فرزندش می‌داند، ادامه می‌دهد: «نگاهی به نتایج کنکور در سال‌های اخیر این باور را در ما تقویت کرد. چرا که بیشتر کسانی که موفق شدند از سد کنکور عبور کنند، بچه‌هایی بودند که امکانات مالی و آموزشی خوبی داشتند.»

یک پدر که فرزندش را در یکی از مدارس غیرانتفاعی شمال شرق تهران ثبت‌نام کرده و ۲۱۰ میلیون تومان شهریه پرداخته است، تجربه متفاوتی را روایت می‌کند. او می‌گوید سال گذشته فرزندش در مدرسه دولتی تحصیل می‌کرد و با وجود پرداخت مبالغ سنگین تحت عنوان «کمک‌هزینه»، نه‌تنها کیفیت آموزشی مطلوبی وجود نداشت، بلکه برخورد مسئولان مدرسه نیز با دانش‌آموزان نامناسب بود: «بچه‌ها را می‌فرستیم مدرسه که درس بخوانند، نه اینکه تحقیر شوند. شکایت هم کردیم، اما آموزش‌ و پرورش منطقه هیچ توجهی نکرد.»

این پدر تاکید می‌کند که ناچار شده است فرزندش را در مدرسه غیرانتفاعی ثبت‌نام کند: «من انتخاب دیگری نداشتم. شاید توان مالی‌ام اجازه ندهد، اما چاره‌ای نیست. یا باید فرزندم را به چنین مدارسی بسپارم یا شاهد فرسایش روحی و تحصیلی او در مدرسه دولتی باشم.»

شهریه مدارس دولتی

این تصور که دانش‌آموزان با تحصیل در مدارس دولتی از تحصیل رایگان برخوردار می‌شوند، سال‌ها است که محال شده است. شهریه مدارس دولتی در ایران موضوعی است که همواره با انکار و برخورد دوگانه مسئولان آموزش‌ و پرورش همراه بوده است. هرچند قانون تصریح می‌کند که تحصیل در مدارس دولتی باید رایگان باشد، در عمل بسیاری از خانواده‌ها بدون پرداخت مبالغی تحت عنوان «کمک‌هزینه» یا «مشارکت مردمی»، امکان ثبت‌نام فرزندانشان را ندارند. مدیران مدارس نیز آشکارا اعلام می‌کنند که تا زمانی که پول پرداخت نشود، فرایند ثبت‌نام نهایی نخواهد شد.

یک دبیر دبیرستان در تهران می‌گوید که در مدرسه محل خدمتش، مدیر و معاون‌ها نه‌تنها از خانواده‌ها پول طلب می‌کنند، بلکه شرایط مالی والدین را هم با دقت بررسی می‌کنند: «شغل پدر و مادرها را رصد می‌کنند و اگر بفهمند درآمد بیشتری دارند، فشار هم بیشتر می‌شود تا مبالغ سنگین‌تری بپردازند.» او اضافه می‌کند که مدارس با کسری بودجه‌های جدی دست‌وپنجه نرم می‌کنند و وزارت آموزش‌ و پرورش به جای تامین هزینه‌ها، دست مدیران را برای دریافت پول از خانواده‌ها باز گذاشته است.

به گفته این معلم، در همین مدرسه مبالغی تا سقف ۵۰ میلیون تومان از برخی خانواده‌ها گرفته شده است؛ رقمی حیرت‌انگیز برای مدرسه‌ای که قرار است «دولتی و رایگان» باشد. حداقل مبالغ در سال جاری هم حدود ۱۰ میلیون تومان است؛ در حالی که سال گذشته خانواده‌ها برای همین مدارس بین دو تا چهار میلیون تومان پرداخت می‌کردند.

این معلم دبیرستان به ایندیپندنت فارسی می‌گوید که فقط در مدرسه‌ای که او تدریس می‌کند، سال گذشته بیش از ۲۰ دانش‌آموز ترک تحصیل کردند و پیش‌بینی‌ او این است که رقم ترک‌ تحصیل‌های امسال بیشتر هم بشود.

هزینه‌های گزاف مدرسه رفتن

در کنار شهریه‌های مدارس، هزینه سرویس دانش‌آموزان نیز به یکی از دغدغه‌های جدی خانواده‌ها بدل شده است. طبق گزارش رسانه‌های داخلی، اگر سال گذشته هزینه سرویس مدارس بسته به مسیر و مسافت بین ۲۰ تا ۲۵ میلیون تومان بود، امسال این رقم به طور متوسط به ۳۰ تا ۴۰ میلیون تومان رسیده و در مواردی حتی از این هم بیشتر شده است.

بر اساس مصوبه رسمی، نرخ سرویس برای سال تحصیلی جدید  ۳۶.۸ درصد بالا رفته است. طبق این مصوبه، ورودی پایه هر دانش‌آموز حدود ۵۸ هزار تومان و هزینه هر کیلومتر پیمایش پنج هزار و ۹۰۰ تومان تعیین شده است، اما والدین می‌گویند آنچه در عمل از آن‌ها مطالبه می‌شود، با نرخ‌های مصوب فاصله زیادی دارد.

یکی از مادران در تهران می‌گوید سال گذشته برای سرویس مدرسه ابتدایی فرزندش ۲۸ میلیون تومان پرداخت کرد، در حالی که نرخ رسمی کمتر از این بود. او تاکید می‌کند که امسال باید ۳۵ میلیون تومان بپردازد.

پدری دیگر که دو فرزند در مقاطع مختلف دارد، می‌گوید سال قبل نزدیک به ۵۰ میلیون تومان بابت سرویس هزینه کرد که امسال این رقم به بیش از ۶۳ میلیون تومان رسیده است. این اختلاف آشکار میان نرخ مصوب و مبلغ واقعی نشان می‌دهد که بر عملکرد پیمانکاران و مدارس نظارت چندانی وجود ندارد و خانواده‌ها ناچارند مبالغی فراتر از توانشان بپردازند.

در تهران، تفاوت هزینه‌ها به موقعیت جغرافیایی نیز به‌شدت وابسته است. در مناطق شمالی شهر، هزینه سرویس به‌مراتب بالاتر است و گاهی حتی به اندازه شهریه مدارس دولتی یا بیشتر از آن محاسبه می‌شود، در حالی‌ که در مناطق جنوبی اگرچه مبالغ کمتر است، نسبت به توان مالی خانواده‌های کم‌درآمد همچنان سنگین و کمرشکن محسوب می‌شود.

این شرایط سبب شده است بسیاری از خانواده‌ها برای صرفه‌جویی، قید استفاده از سرویس مدرسه را بزنند و خودشان مسئولیت رفت‌وآمد فرزندانشان را بر عهده بگیرند. اما در خانواده‌هایی که والدین هر دو شاغل‌اند یا امکان همراهی روزانه ندارند، نبود سرویس به معنای محرومیت فرزندان از حضور منظم در کلاس‌ها و در مواردی حتی ترک تحصیل است.

کیف، کفش، لباس و نوشت‌افزار

افزایش هزینه‌ها تنها به شهریه و سرویس مدارس محدود نمی‌شود. خانواده‌ها برای تهیه ابتدایی‌ترین لوازم، پوشاک و تجهیزات دانش‌آموزی نیز با فشار مالی سنگینی روبرو هستند. قیمت روپوش مدرسه به‌عنوان یکی از الزامات تحصیلی امسال جهش قابل‌توجهی داشته است. سال گذشته روپوش دخترانه به‌طور میانگین حدود ۷۵۰ هزار تومان قیمت داشت، اما امسال برخی مدارس این رقم را بین یک میلیون و ۲۰۰ تا یک میلیون و ۴۰۰ هزار تومان اعلام کرده‌اند.

فریبرز، یکی از والدین، در گفتگو با فرارو می‌گوید: «یونیفرم مدرسه سال گذشته ۸۰۰ هزار تومان بود، اما امسال به یک میلیون و ۸۰۰ هزار تومان رسیده است. متاسفانه جنس لباس سال گذشته هم کیفیت چندانی نداشت و خیلی زود خراب شد.»

خرید کوله‌پشتی نیز یکی دیگر از مهم‌ترین هزینه‌ها برای آغاز سال تحصیلی است. کوله‌پشتی‌ها بسته به کیفیت، مارک و اندازه، تفاوت قیمت زیادی دارند؛ به‌گونه‌ای که قیمت‌ها از حدود یک میلیون و ۵۰۰ هزار تومان آغاز می‌شود و در نمونه‌های مرغوب‌تر یا نشان‌های تجاری شناخته‌شده حتی تا ۱۴ میلیون تومان نیز می‌رسد. این اختلاف چشمگیر والدین را میان خرید محصولی ارزان اما بی‌دوام یا پرداخت هزینه‌های گزاف برای محصولی باکیفیت‌تر سرگردان می‌کند.

کفش مدرسه نیز بخش دیگری از این بار مالی است. خانواده‌ها ناچارند کفشی تهیه کنند که هم برای شرایط آب‌وهوایی پاییز و زمستان مناسب باشد و هم برای استفاده روزمره در محیط مدرسه، راحتی و دوام کافی داشته باشد. قیمت کفش‌ها نیز به‌شدت متغیر است؛ از نمونه‌های ساده و معمولی که با چند میلیون تومان عرضه می‌شوند تا مدل‌هایی با جنس مرغوب‌تر یا مارک خاص که بهای آن‌ها چند برابر است.

لوازم‌التحریر نیز به عاملی جدی در افزایش بار هزینه‌های خانواده‌ها تبدیل شده است. افزایش قیمت مواد اولیه، تورم عمومی و رشد هزینه‌های تولید باعث شده نرخ دفتر، مداد، خودکار و سایر اقلام ضروری به شکل محسوسی بالا رود. یک بسته کامل لوازم‌التحریر برای یک دانش‌آموز در سال تحصیلی جدید، بسته به کیفیت اجناس، بین سه تا چهار میلیون تومان هزینه دارد. این در حالی است که کیفیت بسیاری از اقلام ارزان‌تر کاهش یافته و خانواده‌ها میان خرید محصولات بی‌کیفیت اما ارزان‌تر یا پرداخت مبالغ بالاتر برای کالاهای مرغوب‌تر مردد می‌شوند.

سایت فرارو در گزارشی با موضوع هزینه‌های پر کردن کوله‌پشتی یک دانش‌آموز بر اساس ارزان‌ترین قیمت‌های بازار، نوشت: «بسته شش‌تایی مداد قرمز ۸۷ هزار تومان و مداد مشکی ۱۲تایی استدلر ۱۴۵ هزار تومان است. قیمت مدادنوکی‌ها هم از ۳۰ هزار تومان شروع می‌شوند. مداد رنگی ۱۲رنگ ۵۷ هزار تومان است. در خودکارها گزینه‌های اقتصادی: دوتایی ۵۵ هزار تومان، چهارتایی ۶۵ هزار تومان و ۱۰تایی ۱۰۰ هزار تومان قیمت دارد. ماژیک وایت‌برد ساده از ۵۰ هزار تومان شروع می‌شود و جامدادی ساده از ۳۵ هزار تومان و دفتر مشق ساده ۱۰۰ برگ ۶۸ هزار تومان است.»

هزینه روزانه خوراکی مدرسه نیز به این مجموعه اضافه می‌شود. اگر برای یک دانش‌آموز یک میان‌وعده ساده شامل یک کیک و یک نوشیدنی مانند آبمیوه یا شیرکاکائو در نظر بگیریم، خانواده‌ها باید روزانه حدود ۱۰۰ تا ۱۵۰ هزار تومان بپردازند؛ رقمی که در طول ماه به میزان چشمگیری افزایش می‌یابد و به بخش قابل‌توجهی از هزینه‌های تحصیل بدل می‌شود.

باید این نکته را در نظر داشت که این‌ها قیمت‌های کف بازارند و هریک از این موارد نمونه‌هایی با ارقام نجومی نیز دارند. به همین دلیل است که ناظران تاکید دارند، مدرسه رفتن در ایران امروز کاملا به مسئله‌ای طبقاتی تبدیل شده است. به‌ طوری‌ که در بازار لوازم‌التحریر، دیگر تولیدکنندگان و واردکنندگان دو دسته کالا عرضه می‌کنند؛ اقلام لوکس و رنگارنگ با طرح‌های خاص برای خانواده‌های مرفه و دفترها و مدادهای ساده برای خانواده‌هایی که همین حداقل‌ها را نیز به‌سختی تهیه می‌کنند. تورم افسارگسیخته سبب شده است چیزی به ظاهر ساده مثل خرید یک بسته دفتر یا یک مداد هم به نمادی از شکاف اقتصادی بدل شود.

در این میان، خانواده‌های فقیر و ساکن مناطق محروم بیشترین آسیب را می‌بینند. افزایش مداوم هزینه‌ها باعث شده صدها هزار کودک از تحصیل بازبمانند؛ آماری که هر سال روبه‌فزونی است. ترک تحصیل اما فقط به معنای محرومیت از درس و مدرسه نیست، بلکه برای دختران اغلب به ازدواج زودهنگام و برای پسران به ورود اجباری و زودهنگام به بازار کار می‌انجامد. به این ترتیب چرخه‌ای شکل می‌گیرد که فقر را بازتولید و آینده یک نسل را تباه می‌کند. حال‌ آنکه حتی اصل سی‌ام قانون اساسی جمهوری اسلامی نیز بر رایگان بودن تحصیل تاکید کرده است.