«قنات باستانی نبادان هم خشک شد.» این خبر کوتاه که طی روزهای اخیر در کانون توجه فعالان و کارشناسان میراث فرهنگی و محیط زیست قرار گرفته، برگ دیگری از دفتر تخریبهای زنجیرهای محیطزیست و آثار فرهنگی است که یا به طور سازمانیافته یا در پی ناکارآمدی، نابود میشوند. حالا آنطور که کارشناسان خبر دادهاند، نهتنها قنات نبادان که میراث باستانی است، خشکیده بلکه حیات سرو باستانی ابرکوه نیز که از آن تغذیه میکرد، به خطر افتاده است.
سرو ابرکوه در شهرستان ابرکوه یزد قرار دارد و بر اساس دادههای پژوهشگران، عمر آن بیش از چهار هزار سال است. این درخت عظیمالجثه که در زمره قدیمیترین موجودات زنده جهان قرار میگیرد، همواره در فرهنگ و حافظه تاریخی مردم منطقه، جایگاهی مقدس داشت و دارد و در طول تاریخ، شاعران و جهانگردان بسیاری از شکوه آن یاد کردهاند.
جالب است بدانیم که بقای این سرو همواره به قنات نبادان وابسته بود؛ قناتی که اکنون با خشکیدن آن، حیات درخت نیز بیش از هر زمان دیگری در معرض خطر قرار گرفته است.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
قنات نبادان به طول بیش از ۱۱ کیلومتر و مادرچاهی به عمق حدود ۴۰ متر، یکی از کهنترین قناتهای ایران است. این قنات جاذبههای گردشگری بسیاری دارد، به ویژه قسمتی از آن که به صورت تونل زیرزمینی درآمده، نزد برخی گردشگران به شهر زیرزمینی یا شهر لیلیپوتی معروف است.
بر اساس گزارش سایت صدای میراث، بیش از یک ماه است که به دلیل حفر چاه کنار قنات نبادان یزد و انتقال آب به اراضی کشاورزی از طریق لولهگذاری، این منبع آبی با چند هزار سال قدمت که مهمترین سرچشمه آبیاری سرو ابرکوه بود، خشک شده و از دست رفته است. کارشناسان انتقال آب با لوله از چاه آب حفرشده کنار قنات نبادان را «جنایت علیه میراث فرهنگی» میدانند و گفتهاند قنات نبادان با آن همه اهمیت و قدمت تاریخی، با بیتوجهی خشکانده شده است.
محمد برشان، متخصص قنات و عضو مرکز بینالمللی قنات، با بیان اینکه مسئولان برای زنده ماندن قنات نبادان یزد کاری نکردند، گفت: «کمتر قناتی شبیه به قنات نبادان در ایران وجود دارد. خشک شدن این اثر تاریخی فقط سرو ابرکوه را تحت تاثیر قرار نمیدهد، بلکه مزارع، تاریخ و تمدن منطقه را هم تحتالشعاع قرار میدهد.»
حسین دورجوش، متخصص حفر قنات با ۴۰ سال سابقه در این رشته که اجدادش نیز مقنی و حفار قنات بودند، با بیان اینکه «قدمت قنات نبادان یزد بیشتر از سرو ابرکوه است»، توضیح داد که این قنات به دلیل حفر چاههای متعدد در مسیر آن دچار کمبود شدید آب شد. به گفته دورجوش، «در دهه ۱۳۹۰ مردم درخواست تامین آب داشتند و از مسئولان خواسته بودند که برای تامین آب از قنات نبادان اقدام شود، اما تصمیم بر آن بود که یک چاه آب با عمق بیشتر از راهرو قنات در مسیر قنات نبادان حفر شود. همان زمان هم پیشنهاد دادیم که آب چاه از مسیر راهرو قنات عبور کند تا قنات زنده بماند و سازهاش هم حفظ شود. اما این اقدام صورت نگرفت و آب چاه با لولهگذاری در مسیر انتقال یافت و بنابراین قنات نبادان هم خشک شد. در صورتی که اگر این آب در مسیر قنات منتقل میشد، هفت لیتر در ثانیه بازگشت آب به سفرههای آب زیرزمینی انجام میشد.»
دورجوش همچنین تاکید کرد که طول قنات نبادان ۴۰ کیلومتر است و حفر آن به دوره پیشدادیان بازمیگردد. به گفته او، حفاران قنات در آن دوره نام «نبادان» را از پادشاهی به نام نباد گرفتند و سازندگان آن وابستگان همین پادشاه بودند. او برای مقایسه، به قنات زارچ اشاره کرد که دستکم دو هزار و ۵۰۰ سال قدمت دارد و افزود: «نشانههای هخامنشی در قنات زارچ دیده میشود، اما بخشهایی از آن در دورههای بعدی، حتی پهلوی و تا امروز، دوباره حفر شده است. به همین دلیل، رد کلنگ در هر کیلومتر تغییر میکند.»
این متخصص درباره تاثیر حفر چاه بر نابودی نبادان گفت: «قنات 'شیر زمین' را در اختیار مردم میگذارد، اما چاه 'خون زمین' را میمکد. این تفاوت اصلی میان دو شیوه است.» او افزود: «قناتها با نهایت هوشمندی طراحی شدهاند. هیچ قناتی مستقیم به یک گسل آبی متصل نمیشود. در مورد قنات نبادان، وقتی چاه جایگزین قنات شد و برای زنده نگه داشتن آن تلاشی صورت نگرفت، آب مسیر قنات به حداقل رسید. طبق قانون تعادلبخشی سفرههای آبی، تنها ۱۳ لیتر در ثانیه از آبی که از چاه کنار قنات خارج میشد، به آن اختصاص یافت. این در حالی است که نبادان قرنها ۱۵۰ تا ۲۰۰ لیتر در ثانیه آبدهی داشت. در نهایت، با حفر چاهی به عمق بیش از ۷۰ متر در کنار قناتی ۴۰ متری و انتقال آب با لوله به جای مسیر طبیعی، عمر قنات نبادان پس از هزاران سال، به پایان رسید.»
فاجعهای که برای قنات نبادان رخ داد، بخشی از یک الگوی گسترده و مخرب است که میراث آبی ایران را تهدید میکند. در پنج دهه اخیر، ایران نزدیک به ۳۵ هزار رشته از ۷۰ هزار رشته قنات خود را به دلیل تغییرات اقلیمی و حفر بیرویه چاههای عمیق از دست داده است. این الگو در ابرکوه نیز مشهود است؛ جایی که تعداد قناتها از ۱۰۵ در سال ۱۳۵۵ به تنها ۱۰ رشته قنات در سال ۱۳۹۵ کاهش یافته است.
قناتهای دیگر ایران نیز همین سرنوشت را داشتهاند. برای مثال، آبدهی قنات زارچ در یزد با بیش از ۹۰ کیلومتر طول که طولانیترین قنات جهان محسوب میشود، در سالهای اخیر به دلیل حفر چاههای متعدد، کاهش قابلتوجهی داشته است. حتی قناتهای ثبتشده در فهرست میراث جهانی یونسکو نیز از این آسیبها در امان نماندهاند. مثلا دبی آب قنات بلده فردوس که یک اثر جهانی است، از ۳۵۰ لیتر در ثانیه به حدود ۸۰ لیتر در ثانیه رسیده است.
این روند ویرانگر نتیجه یک تغییر بنیادین در رویکرد مدیریت آب در ایران است؛ الگوی بهرهبرداری ناپایدار از منابع زیرزمینی که با رواج حفر چاههای عمیق، آغاز شد و یکی از ریشههای اصلی بحران کنونی آب در ایران است.