کنسرت‌های میدان شهیاد و تخت جمشید؛ شادی جمعی یا نمایش اقتدار؟

منتقدان، برگزاری کنسرت‌های بزرگ در مکان‌های نمادین را عادی‌سازی وضعیت جامعه‌ای می‌دانند که زیر بار فشار کمر خم کرده است و گروهی نیز از آن استقبال کرده‌اند

میدان شهیاد و تخت جمشید-با استفاده از هوش مصنوعی

در حالی‌ که کمتر از یک ماه به بازگشت تحریم‌های سازمان ملل علیه جمهوری اسلامی باقی مانده است، اقتصاد ایران با بحرانی کم‌سابقه دست‌وپنجه نرم می‌کند. نرخ دلار در بازار آزاد از مرز بی‌سابقه ۱۰۶ هزار تومان گذشته، سایه جنگ سنگین‌تر از هر زمان بر سر ایران افتاده، بحران کمبود آب و برق زندگی روزمره مردم را مختل کرده، بیکاری و فقر رکوردهای تازه‌ای به جا گذاشته است و بسیاری از کسب‌وکارها عملا از رونق افتاده‌اند.

در چنین شرایطی و در آستانه سومین سالگرد خیزش سراسری مردم ایران پس از جان باختن مهسا امینی، جمهوری اسلامی سعی در عادی نشان دادن شرایط دارد. یکی از این اقدام‌ها برگزاری برنامه‌هایی است که پیش‌تر ممنوع بودند. از جمله کنسرت بزرگ و رایگان همایون شجریان در میدان شهیاد (آزادی) و اجرای دیگری در محوطه تخت جمشید. این رویدادها بازتاب گسترده‌ای در افکار عمومی داشتند، برخی از آن حمایت کردند و برخی آن را بخشی از تلاش حکومت برای عادی‌سازی وضعیت تلقی کردند.

روز دوشنبه دهم شهریورماه، خبر رسید کنسرت همایون شجریان در میدان شهیاد با حمایت مالی بانک صادرات در روز جمعه چهاردهم شهریور برگزار خواهد شد. هم‌زمان برخی رسانه‌های داخلی نیز اعلام کردند که روز شنبه پانزدهم شهریور کنسرت ارکستر فیلارمونیک ارمنستان در مجموعه جهانی تخت جمشید برگزار می‌شود. خبرهایی نیز منتشر شد مبنی بر اینکه اجراهای خیابانی با مجوزهای وزارت ارشاد در هفته‌ها و ماه‌های آینده ادامه می‌یابد. این اخبار بازتاب گسترده‌ای در شبکه‌های اجتماعی داشتند و بسیاری آن را تلاش حکومت برای القای «ثبات و عادی بودن شرایط» در آستانه بازگشت تحریم‌های سازمان ملل ارزیابی کردند.

Read More

This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)

همایون شجریان روز دوشنبه‌ در یک نشست خبری اذعان کرد که مجوز این کنسرت پس از هشت سال صادر شده است و گفت که سال‌ها آرزوی برگزاری چنین برنامه‌ای را داشت که حالا امکان آن فراهم شده و قرار است شامگاه جمعه در فضای باز میدان شهیاد به روی صحنه برود.

او روز سه‌شنبه نیز در واکنش به بازتاب فراوان برگزاری کنسرتش در شرایط کنونی، ویدیویی از خود در میدان آزادی در اینستاگرام منتشر کرد و نوشت: «این برنامه را برای مردم و شهرم برگزار می‌کنم.» سپس در واکنش به انتقادها افزود: «هیچ‌کس نمی‌تواند انکار کند که مردم ایران در شرایطی دشوار زندگی می‌کنند، اما درست در همین بستر سختی‌ها و دل دشواری‌ها است که امید و زندگی معنا می‌یابد و موسیقی می‌تواند لحظه‌ای آرامش، همدلی و امید بیافریند.»

شجریان گفت «زندگی عادی ما، همین زندگی غیرعادی ما است» و ادامه داد: «حتی یک روز روشن و بی‌دغدغه، برای ما اتفاقی غیرعادی محسوب شود. من بر این باورم که موسیقی، لحظه‌ای برای آرامش و پیوند دل‌ها است، نه ابزاری برای عادی‌نمایی یا انکار رنج‌ها.»

او از منتقدان خواست که این برنامه را با «تحلیل‌ها و قضاوت‌ها» گره نزنند، «چرا که این اجرا نه تلاشی برای پوشاندن مشکلات، بلکه تلاشی برای بخشیدن لحظه‌ای حال خوش به مردمی است که سزاوار شادی‌اند».

همایون شجریان در نشست خبری‌اش نیز گفت که این برنامه به سفارش هیچ نهاد یا دستگاهی برگزار نمی‌شود. با این حال، در پاسخ به پرسشی درباره رفع ناگهانی موانع صدور مجوز، تنها گفت: «نمی‌دانم چه شد که این موانع برداشته شد، اما مهم این است که خواسته عملی شد.»

همین پاسخ نشان می‌دهد جمهوری اسلامی در اوج بحرانی که در آن قرار دارد مجوز اجرای برنامه‌هایی را صادر کرده است که پیش از این ممنوع بودند.

درحالی که برخی از برگزاری این کنسرت استقبال کرده‌اند و آن را فرصتی برای دسترسی رایگان به موسیقی و لحظه‌ای شادی جمعی در شرایط دشوار کنونی می‌دانند، برخی دیگر از کاربران شبکه‌های اجتماعی اجرای این کنسرت را در شرایط کنونی «بازی کردن در زمین جمهوری اسلامی» تلقی کردند. برخی نیز در واکنشی کنایه‌آمیز، صحنه‌ای از فیلم «تایتانیک» را منتشر کرده‌اند که در آن، نوازندگان هنگام غرق شدن کشتی همچنان به نواختن ادامه می‌دهند.

داستان‌های تلخ و شیرین میدان آزادی

میدان آزادی که با نام میدان شهیاد در زمان شاه فقید ساخته شده و حکومت جمهوری اسلامی نام آن را به آزادی تغییر داد، پس از انقلاب به صحنه‌ای برای نمایش قدرت تبدیل شد. از راهپیمایی‌های ۲۲ بهمن گرفته تا آیین‌های مذهبی و تجمع‌های سیاسی، اما برای مخالفان، همین میدان نمادی از اعتراض و فریاد جمعی است؛ جایی که در بزنگاه‌های تاریخی، صدای معترضان از آنجا شنیده شده است. بنابراین اکنون برگزاری کنسرت همایون شجریان در چنین مکانی، معنایی فراتر از یک اجرای موسیقی می‌یابد؛ رویدادی که در لایه‌هایش هم جشن و امید را می‌توان دید و هم یادآور تقابل‌ دیرینه مردم و قدرت است.

اکنون به نظر می‌رسد کنسرت همایون شجریان در روز جمعه به صحنه‌ای برای تلاقی نگاه‌های متفاوت تبدیل شده است. گروهی آن را فرصتی برای برپایی تجمعی اعتراضی و مردمی می‌دانند، در حالی‌ که حاکمیت می‌کوشد آن را نمایش چیزی معرفی کند که «اقتدار ملی» می‌نامد.

کنسرت بزرگ محوطه باستانی تخت جمشید

بر اساس اعلام وزارت ارشاد، برگزاری کنسرت شجریان تنها آغاز برنامه‌های فرهنگی و هنری در فضاهای باز است و کنسرت‌های دیگری هم به‌زودی برگزار خواهد شد. این برنامه‌ها صرفا به تهران محدود نمانده‌اند و قرار است روز شنبه نیز کنسرت فیلارمونیک ارمنستان در تخت جمشید برگزار شود.

در جمهوری اسلامی، نه‌تنها برگزاری کنسرت در فضای باز معمولا غیرممکن بود، بلکه حتی اجراها در سالن‌های رسمی نیز بارها با لغو ناگهانی، فشارهای امنیتی و تعطیلی‌های پیاپی مواجه شده‌اند. بسیاری از هنرمندان سال‌ها برای دریافت مجوز در رفت‌وآمد بوده‌اند و در نهایت هم کنسرت‌هایشان با انواع محدودیت‌ها و دردسرها روبرو شده است. عوامل سرکوب جمهوری اسلامی حتی موسیقی‌های خیابانی را هم که در بیشتر نقاط دنیا رایج‌اند، برنتافته‌اند و با برگزارکنندگان آن‌ها به روش‌های مختلف سرکوب، برخورد کرده‌اند.

اکنون در چنین بستری، صدور مجوز برای برگزاری کنسرت خیابانی همایون شجریان در میدان آزادی شکستن یک خط قرمز قدیمی به نظر می‌رسد؛ رخدادی که دست‌کم برای بخشی از جامعه نشانه‌ای از بهره‌برداری تبلیغاتی حکومت در شرایط بحرانی است.

در بسیاری از کشورهای جهان، کنسرت‌های خیابانی بخشی عادی از زندگی فرهنگی محسوب می‌شوند. به‌ویژه در مناسبت‌های ملی یا جشن‌های عمومی، اجراهای رایگان در میدان‌ها و فضاهای باز برگزار می‌شود و فرصتی برای همگرایی و شادی جمعی به وجود می‌آورد. اما در ایران، ماجرا کاملا متفاوت است. در چهار دهه گذشته، ده‌ها کنسرت با وجود داشتن مجوز رسمی وزارت ارشاد، در آخرین لحظات لغو شدند. از جمله کنسرت‌ کیهان کلهر، شهرام ناظری، همایون شجریان، محسن یگانه، گروه چارتار و بسیاری دیگر که در شهرهای مختلف با فشار نهادهای امنیتی یا گروه‌های تندرو به تعطیلی کشانده شدند. در برخی موارد، بلیت‌های فروخته‌شده نیز پس گرفته نشد و هنرمندان و مخاطبان را متضرر کرد.

همین سابقه طولانی از لغو و محدودسازی باعث شده است که برگزاری یک کنسرت خیابانی در میدان آزادی بیشتر اقدام سیاسی و تبلیغاتی تلقی شود. کمااینکه پس از خیزش سراسری سال ۱۴۰۱ که بسیاری از هنرمندان در همبستگی با مردم، برگزاری کنسرت‌ها را لغو کردند، مقام‌های حکومتی در تلاش بودند به روش‌های مختلف از پیشنهادهای مالی تا تهدید، هنرمندان را دوباره به صحنه بازگردانند. حتی محمدمهدی اسماعیلی، وزیر وقت فرهنگ و ارشاد اسلامی، به‌صراحت گفت که نهادهای امنیتی از او خواسته‌اند اجرای برنامه‌ها از سر گرفته شود.

به نظر می‌رسد امروز همان سیاست با شکلی متفاوت دنبال می‌شود؛ یعنی برگزاری کنسرت‌های بزرگ و پرهیاهو در مکان‌های نمادین، با هدف عادی‌سازی وضعیت جامعه‌ای که زیر بار فشار کمر خم کرده است.