رودخانه‌های کارون و خرسان در آستانه خشک شدن؛ هشدار درباره ادامه ساخت سد ماندگان

تجربه سدسازی‌های پیشین مانند سد گتوند نشان داده است که چنین پروژه‌هایی نه‌تنها به حل بحران آب شرب کمکی نمی‌کنند، که به سامانه‌های زیستی آسیب می‌رسانند و اقلیم مناطق مبدا آب را به سمت خشکسالی سوق می‌دهند

پروژه ساخت سد ماندگان- عکس رکنا

ادامه ساخت سد ماندگان بر رودخانه ماربر در شهرستان سمیرم اعتراضات فعالان محیط زیست، اهالی محلی و کارشناسان را برانگیخته است. منتقدان می‌گویند این پروژه، که بخشی از طرح انتقال آب بین‌حوضه‌ای از سرشاخه‌های کارون به زاینده‌رود است، نه‌تنها فاقد مجوزهای قانونی محیط زیستی است، که تهدیدی جدی برای منطقه حفاظت‌شده دنا و رودخانه‌های پایین‌دست مانند خرسان و کارون است.

هدف این طرح تامین آب شرب، کشاورزی و صنعتی استان اصفهان معرفی شده و حامیانش مدعی‌اند که اجرای آن به کنترل سیلاب‌های محلی کمک می‌کند. اما کارشناسان معتقدند که منافع ادعایی آن در مقایسه با خسارت‌های احتمالی بر تنوع زیستی، منابع آبی و سامانه‌های زیستی جنوب کشور ناچیز است.

ماجرای سد ماندگان به واگذاری ۶۲ هکتار از بخش شمالی منطقه حفاظت‌شده دنا به محیط زیست استان اصفهان بازمی‌گردد؛ مصوبه‌ای که در سی‌و‌هشتمین جلسه شورای عالی حفاظت محیط زیست به تصویب رسید و در دولت سیزدهم به دست محمد مخبر، معاون وقت ریاست‌جمهوری، ابلاغ شد.

اما آنچه اعتراض‌ها را شدت بخشید اقدام وزارت نیرو در اجرای مستقیم مرحله سوم یعنی مرحله ساخت سد بود، در حالی که مراحل اول و دوم، شامل مطالعات پژوهشی و طراحی، عملا نادیده گرفته شدند. به گفته منتقدان، این اقدام «قرار دادن نهادهای نظارتی در برابر عمل انجام‌شده» است.

رودخانه ماربر، که از ارتفاعات پادنای سمیرم در کوهپایه‌های دنا سرچشمه می‌گیرد، یکی از سرشاخه‌های اصلی رودخانه خرسان است و در نهایت به رودخانه کارون می‌پیوندد. طول این رودخانه حدود ۴۸ کیلومتر است و در مسیرش به رودخانه‌های متعددی متصل می‌شود. کارشناسان می‌گویند هرگونه کاهش در جریان آب آن، بر محیط زیست استان‌های جنوبی تاثیر مستقیم و مخرب خواهد گذاشت.

پروژه سد ماندگان محدود به ساخت سد نیست، بلکه انتقال سالانه حدود ۲۸۰ میلیون مترمکعب آب از طریق شبکه‌های پمپاژ را نیز در بر دارد. این میزان برداشت ممکن است به خشک شدن بخش‌هایی از رودخانه‌های پایین‌دست مانند خرسان و کارون، نابودی زیستگاه‌های حیاتی و اختلال در تعادل آبی منطقه منجر شود.

صنایع تشنه و آب بلعیده‌شده ایران

حامیان طرح هدف اصلی آن را تامین آب شرب اصفهان عنوان می‌کنند، اما منتقدان بر این باورند که ریشه چنین پروژه‌هایی در نیاز صنایع بزرگ این استان به آب پایدار نهفته است. به گفته فعالان محیط زیست، اگر مسئله تنها تامین آب شرب اصفهان باشد، راه‌حل‌های کم‌هزینه‌تر و کم‌خطرتر وجود دارد و ضرورتی برای ساخت سدی با این ابعاد نیست.

در همین حال، استاندار اصفهان در فروردین امسال اعلام کرد که این سد ظرف دو سال آینده بخش بزرگی از آب مورد نیاز استان را تامین خواهد کرد. این موضع‌گیری با حمایت محمدعلی عارف، معاون اول ریاست‌جمهوری، همراه شد که خواستار تخصیص بودجه ساخت سد از محل «مولدسازی اموال دولت» شد؛ اقدامی که برخلاف نظر رسمی سازمان محیط زیست است. این سازمان بارها هشدار داده است که اجرای این طرح خسارت‌های جبران‌ناپذیری برای دنا و زیست‌بوم رودخانه‌های جنوب کشور به همراه خواهد داشت.

روند اجرای پروژه ماندگان در حالی ادامه می‌یابد که اعتراض‌ها در استان‌های خوزستان و کهگیلویه و بویراحمد همچنان ادامه دارد و فعالان محیط زیست بر این باورند که سدسازی، بدون توجه به ملاحظات زیست‌محیطی، نه‌تنها بحران آب کشور را حل نمی‌کند، که آن را وارد مرحله‌ای پیچیده‌تر و پرهزینه‌تر خواهد کرد.

منطقه حفاظت‌شده دنا در خطر نابودی

کارشناسان محیط زیست هشدار می‌دهند که منطقه حفاظت‌شده دنا، یکی از اصلی‌ترین ذخیره‌گاه‌های زیستی ایران، به واسطه پروژه‌های سدسازی و انتقال آب در آستانه تهدید جدی قرار دارد. این منطقه به این دلیل که زیستگاه گونه‌های نادر و بعضا در معرض انقراض است و البته به دلیل تنوع گیاهی و جانوری آن اهمیت جهانی دارد.

فعالان محلی می‌گویند ساخت سد ماندگان بر رودخانه ماربر ممکن است به تغییر اقلیم محلی، خشک شدن چشمه‌ها و نابودی زیستگاه‌های حساس منجر شود. محمد درویش، از چهره‌های شناخته‌شده محیط زیست، در این‌باره هشدار داده است که «این پروژه اکوسیستم هزاران‌ساله دنا را در معرض نابودی قرار می‌دهد» و تاکید کرده است که کشور به «صنایعی کم‌مصرف» نیاز دارد نه سدسازی‌های پرهزینه و ویرانگر.

هفتم شهریورماه نیز در نشست تشکل‌های مردمی استان کهگیلویه و بویراحمد، شینا انصاری با اعتراض فعالان به انفعال سازمان محیط زیست در برابر روند ساخت این سد مواجه شد. شرکت‌کنندگان در این نشست پرسیدند اگر احداث سد ماندگان غیرقانونی است، چرا سازمان حفاظت محیط زیست علیه مجریان آن اعلام جرم نمی‌کند. به گفته آنان، هشدارهای مکرر درباره تبعات اجتماعی و زیست‌محیطی این طرح نشان‌دهنده سطح بالای حساسیت جامعه محلی و فعالان محیط زیست‌ به آینده این منطقه است.

علاوه بر تخریب زیستگاه‌ها، کارشناسان از خطراتی چون فرونشست زمین، کاهش پوشش گیاهی و مهاجرت گونه‌های جانوری سخن می‌گویند. برخی مطالعات حتی احتمال داده‌اند که تغییر زیست‌بوم رودخانه ماربر در نهایت به حذف این رودخانه از نقشه جغرافیایی کشور منجر شود؛ خطری که عمق بحران را فراتر از یک پروژه عمرانی می‌برد.

رودخانه‌های خرسان و کارون، قربانیان اصلی

پیامدهای سد ماندگان محدود به منطقه دنا نیست. رودخانه ماربر، که یکی از سرشاخه‌های اصلی رودخانه خرسان است، تامین‌کننده بخشی از آب جاری رودخانه‌های استان‌های جنوبی است. کارشناسان حوزه آب معتقدند اجرای این طرح به کاهش فوری حجم آب خرسان و رودخانه‌هایی مانند بشار و مارون می‌انجامد و امنیت آبی استان کهگیلویه و بویراحمد را به خطر می‌اندازد. امید سجادیان، تسهیل‌گر اجتماعی و فعال جوامع محلی، تاکید دارد که «ذخیره‌گاه دنا نخستین ذخیره‌گاه زیست‌کره ثبت‌شده در یونسکو پس از انقلاب است» و ساخت دو سد با فاصله اندک در این محدوده، فاقد هرگونه منطق علمی و محیط زیستی است. او هشدار داده که محاسبات فنی نشان می‌دهد ساخت سدهای ماندگان و خرسان سه، به نابودی کامل سامانه زیستی رودخانه خرسان منجر خواهد شد.

در خوزستان نیز نگرانی‌ها ابعاد تازه‌ای پیدا کرده است. فعالان این استان می‌گویند کاهش ورودی آب به کارون در شرایطی که این رودخانه هم‌اکنون در وضعیت بحرانی قرار دارد، می‌تواند خشکسالی جلگه خوزستان را تشدید کند و به نابودی کارون بینجامد. آنها یادآوری می‌کنند که در بهمن‌ماه ۱۴۰۳ دست‌کم ۱۵ طرح انتقال آب از سرشاخه‌های کارون اعلام شد؛ روندی که نتیجه‌ای جز نابودی این رودخانه و فاجعه زیست‌محیطی برای خوزستان نخواهد داشت.

نکته مهم آن است که فعالیت‌های عمرانی سد ماندگان در حالی ادامه دارد که حمید ظهرابی، معاون محیط زیست طبیعی و تنوع زیستی سازمان حفاظت محیط زیست، در ۲۴ اردیبهشت‌ماه امسال در نامه‌ای رسمی به مدیرکل دفتر ریاست سازمان و مدیران کل استان‌های اصفهان و کهگیلویه و بویراحمد، خواستار توقف عملیات اجرایی تا زمان صدور مجوزهای قانونی شده بود، اما به‌رغم تاکیدهای مکرر سازمان محیط زیست مبنی بر غیرقانونی بودن این پروژه، روند ساخت همچنان ادامه دارد؛ موضوعی که به گفته فعالان محلی نشان‌دهنده ضعف عملی این سازمان در برابر فشارهای سیاسی و اقتصادی است.

بی‌توجهی به میراث باستانی

مخالفان سد ماندگان تنها به فعالان محیط زیست محدود نمی‌شوند. پژوهشگران و کنشگران حوزه میراث فرهنگی نیز هشدار داده‌اند که ساخت این سد به نابودی بخشی از پیشینه تاریخی ایران منجر می‌شود. منطقه سمیرم و دنا به دلیل قدمت دیرینه‌شان، میزبان ده‌ها محوطه باستانی از دوران پارینه‌سنگی تا دوره‌های اسلامی و معاصر است. محمدحسین طاهری، استاد باستان‌شناسی، پیش‌تر اعلام کرده بود که، در مطالعات اولیه، ۶۶ محوطه تاریخی در این منطقه شناسایی شده است. این فهرست شامل آثاری از دوران باکون‌ ـ لپویی و بانش مانند محوطه‌های نوروزعلی، شترخوس و مش نبی، تا آثار دوران اسلامی و معاصر مانند سرهنگ و تپه گل‌آقاجی است.

با این حال، مشخص نیست پس از آبگیری سد چه سرنوشتی در انتظار این محوطه‌ها خواهد بود. کارشناسان یادآور می‌شوند که هر بخش از دنا و سمیرم، به‌دلیل غنای باستان‌شناسی، می‌تواند میزبان کشفیات تازه‌ای باشد و آبگیری سد احتمال نابودی این آثار کشف‌نشده را به همراه دارد.

اعتراضات دانشجویی و گسترش حساسیت‌ها

مخالفت‌ها علیه پروژه ماندگان تنها به فعالان تخصصی محدود نمانده و به سطح عمومی و اجتماعی نیز کشیده شده است. در آذرماه ۱۴۰۳، گروهی از دانشجویان دانشگاه‌های کهگیلویه و بویراحمد با تجمع در برابر ساختمان استانداری یاسوج، خواستار توقف فوری عملیات سدسازی شدند. آنان در بیانیه‌شان هشدار دادند که «اجرای طرح ماندگان به معنای نابودی منطقه دنا خواهد بود». استاندار کهگیلویه و بویراحمد نیز در پاسخ وعده داد این خواسته را به شکل مکتوب به نظر مسعود پزشکیان، رئیس‌جمهوری، می‌رساند.

اما دامنه اعتراض‌ها فراتر رفته و به تقابل‌های اجتماعی در شبکه‌های اجتماعی هم رسیده است. برخی کاربران خوزستانی و کهگیلویه‌ای با شهروندان اصفهانی حامی ساخت سد وارد جدل‌های تند قومیتی شده‌اند. به گفته کارشناسان، این فضای دوقطبی محصول سیاست‌های کلان انتقال آب است که به جای مدیریت پایدار منابع، منافع صنایع پرمصرفی چون فولاد را در اولویت قرار می‌دهد.

کارشناسان یادآور می‌شوند که تجربه سدسازی‌های پیشین مانند سد گتوند نشان داده است که چنین پروژه‌هایی نه‌تنها به حل بحران آب شرب کمکی نمی‌کنند، که به سامانه‌های زیستی آسیب می‌رسانند و اقلیم مناطق مبدا آب را به سمت خشکسالی سوق می‌دهند. اکنون بیم آن می‌رود که ماندگان نیز به حلقه دیگری در چرخه خطاهای سیاستی ایران بدل شود؛ چرخه‌ای که با تغییر مسیر رودخانه‌ها، سدسازی‌های بی‌ضابطه و بهره‌برداری ناپایدار، به نابودی جغرافیای طبیعی و تاریخی کشور منتهی خواهد شد.