ورشکستگی زنجیره‌ای و قمار سرمایه‌گذاری در ایران؛ نابودی صنایع کوچک

صنایع کوچک و متوسط ایران، که ستون اصلی اشتغال کشورند، زیر فشار تورم، کمبود انرژی، محدودیت اینترنت و تعطیلی‌های دستوری در حال فروپاشی‌اند

مردی در حال کار در کارگاه-خبرگزاری مهر

نوسان و بی‌ثباتی اقتصادی در ایران به یکی از اصلی‌ترین دلایل شکنندگی کسب‌وکارهای کوچک و متوسط تبدیل شده است. تورم افسارگسیخته، کاهش ارزش پول ملی و ناامن بودن سرمایه‌گذاری، در کنار عوامل دیگر مانند کمبود انرژی، محدودیت اینترنت و دشواری تامین مواد اولیه، موجی از تعطیلی و ورشکستگی را در این بخش به راه انداخته است. این در حالی است که صنایع کوچک و متوسط بخش عمده اقتصاد و اشتغال کشور را در دست دارند.

آمار بانک مرکزی نشان می‌دهد این گروه طی سال گذشته به‌رغم پوشش بیش از ۸۰ درصد بنگاه‌های اقتصادی و ایجاد اشتغال برای نزدیک به ۱۹.۳ میلیون نفر، کمتر از ۶ درصد تسهیلات بانکی را دریافت کرده‌اند. این سهم ناچیز بازتاب نبود نگاه راهبردی مدیران اقتصادی به ارزش واقعی صنایع کوچک و متوسط در چرخه تولید و اشتغال است.

محمود اولیایی، رئیس کمیسیون مسئولیت اجتماعی اتاق ایران، ریشه بحران امروز صنایع کوچک را نه صرفا در عوامل مقطعی، که در بیماری‌های مزمن اقتصاد ایران می‌داند. او معتقد است که تورم بالا، نوسانات ارزی، کمبود منابع مالی و موانع گمرکی طی دهه‌ها ساختار این صنایع را فرسوده است. به باور او، رخدادهایی چون جنگ‌های منطقه‌ای، بیماری تورم و قطعی‌های مکرر برق تنها ضربه نهایی را بر پیکر نحیف این بخش وارد کرده‌اند و عاملان اصلی این پدیده نیستند.

تورم مداوم در محدوده ۳۵ تا ۵۰ درصد طی سه سال اخیر، توان بنگاه‌های کوچک برای تامین هزینه‌های جاری را کاهش داده است. در شرایط موجود بسیاری از کسب‌وکارها حتی در پرداخت اجاره، دستمزد کارکنان و فراهم کردن مواد اولیه با بحران نقدینگی مواجه‌اند.

Read More

This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)

بازگشت سرمایه؛ کابوسی برای صاحبان کسب‌وکار

طبق نظر کارشناسان اقتصادی، یکی از چالش‌های اصلی این بنگاه‌ها طولانی بودن چرخه بازگشت سرمایه است. در شرایطی که تورم روزبه‌روز ارزش پول را کاهش می‌دهد، بسیاری از کسب‌وکارها نمی‌توانند سودآوری لازم برای ادامه حیات خود را تضمین کنند.

نمونه بارز این وضعیت را می‌توان در صنعت نشر و کتاب دید؛ جایی که بازگشت سرمایه ناشران معمولا یک‌ساله است. اما تورم باعث شده سود ۱۵ تا ۲۰ درصدی هر کتاب عملا نصف ارزش واقعی خود را از دست بدهد. در عمل، کسب‌وکارها، حتی پس از فروش محصول و در صورت بازگشت پول در موعد مقرر، با زیانی بیشتر از سود مواجه می‌شوند.

این الگو در همه مشاغل خرد و کسب و کارهای کوچک تکرار می‌شود. صاحبان کسب‌وکار ناچارند سرمایه جدید تزریق کنند، یا طی سه تا پنج سال فعالیت سرمایه اولیه‌شان را از دست می‌دهند. کارشناسان این وضعیت را پیامد مستقیم نبود امنیت اقتصادی و پیش‌بینی‌ناپذیر بودن آینده می‌دانند.

همه‌گیری کرونا سرآغاز موج گسترده تعطیلی مشاغل خرد در ایران بود. رکود ناشی از تعطیلی‌ها، همراه با افزایش ناگهانی نرخ ارز و تشدید تحریم‌های بین‌المللی، بسیاری از مشاغل کوچک را به مرز نابودی کشاند. اگرچه برخی از آنها توانستند با تغییر کسب‌وکار مسیرشان را ادامه دهند، اما بیشتر آنها نتوانستند در برابر فشار اقتصادی تاب بیاورند.

گزارش‌های اتحادیه‌های صنفی نیز موید این روند است. تقریبا همه اصناف از افزایش چشمگیر تعطیلی واحدهای زیرمجموعه خود خبر داده‌اند. این موضوع نشان می‌دهد که بحران کسب‌وکارهای کوچک نه یک پدیده مقطعی، که نشانه ضعف ساختاری در اقتصاد ایران است.

قطع برق و محدودیت اینترنت؛ دو تیغ بر پیکر مشاغل کوچک در ایران

بحران انرژی و محدودیت‌های اینترنتی نیز، در کنار تعطیلی‌های دستوری دولت، به مجموعه‌ای از عوامل ساختاری تبدیل شده‌اند که نفس کسب‌وکارهای کوچک و متوسط در ایران را گرفته‌اند. این بنگاه‌ها که ستون اصلی اشتغال در کشور به شمار می‌آیند، امروز در وضعیتی شکننده قرار دارند و بسیاری از آنها در آستانه ورشکستگی کامل‌اند.

رمضان بهرامی، فعال اقتصادی، معتقد است بزرگ‌ترین معضل واحدهای تولیدی و مشاغل کوچک در حال حاضر «کمبود انرژی» است. به گفته او، این وضعیت نه‌تنها مانع عبور بنگاه‌ها از نقطه سربه‌سر می‌شود، بلکه آنها را درگیر زیان مداوم می‌کند. قطعی‌های گسترده برق باعث شده است که بسیاری از کسب‌وکارها نتوانند تداوم چرخه تولید و عرضه خود را حفظ کنند.

تصاویر منتشرشده از دورریز گسترده محصولات فاسدشدنی در شبکه‌های اجتماعی نمونه روشنی از پیامد این خاموشی‌هاست؛ محصولاتی که تنها به دلیل قطع برق و از کار افتادن تجهیزات سرمایشی از بین می‌روند. در شهرک‌های صنعتی نیز بنا بر گزارش فعالان اقتصادی، بسیاری از واحدها تنها با ۵۰ درصد ظرفیت کار می‌کنند. همین مسئله موجب شده تا کارفرمایان خواستار بازنگری در قوانین دستمزد شوند و تاکید کنند که مقررات موجود متناسب با شرایط موجود نیست.

در بازارهای شهری نیز رکود آشکارا و مشخص است. یکی از مغازه‌داران قدیمی در غرب تهران به خبرنگار ایندیپندنت فارسی می‌گوید: «راهروهای مراکز خرید خالی است، مغازه‌ها یکی پس از دیگری تعطیل می‌شوند و مستاجران جدید، نهایتا چند ماه بیشتر دوام نمی‌آورند.» او می‌افزاید: «بسیاری از مالکان ترجیح داده‌اند ملک تجاریشان را بفروشند و پول حاصل را در بانک سپرده‌گذاری کنند؛ اقدامی که سود بیشتر و مخاطره کمتری از ادامه فعالیت اقتصادی دارد.»

آخرین دریچه فروش در حال بسته شدن است

در حالی که بسیاری از کسب‌وکارها در جهان با تکیه بر فروش اینترنتی بقایشان را تضمین می‌کنند، در ایران این مسیر نیز به دلیل محدودیت‌ها و قطعی‌های مکرر اینترنت هر روز مسدودتر می‌شود. کسب‌وکارهای کوچک، که بخش عمده‌ فروش و بازاریابی‌شان در بستر آنلاین انجام می‌شود، از این وضعیت بیشترین آسیب را دیده‌اند.

براساس داده‌های انجمن صنفی کسب‌وکارهای اینترنتی، هر ساعت قطعی اینترنت بیش از ۱.۵ میلیون دلار زیان به این حوزه وارد می‌کند. به این ترتیب، بیش از ۴۰۰ هزار کسب‌وکار آنلاین و نیمه‌آنلاین که معیشت میلیون‌ها ایرانی به آنها وابسته است، در معرض خطر نابودی کامل قرار دارند. در شرایطی که رکود تقاضا و تورم کمرشکن امکان فروش فیزیکی را به‌شدت کاهش داده، از بین رفتن امکان فروش دیجیتال آخرین امید کسبه را هم تیره‌وتار کرده است.

به موازات بحران انرژی و اینترنت، تعطیلات رسمی و دستوری هم به عاملی دیگر در تشدید رکود بدل شده است. پژوهش‌های مرکز تحقیقات اتاق بازرگانی نشان می‌دهد هر روز تعطیلی سراسری بیش از هفت هزار میلیارد تومان به اقتصاد ایران خسارت می‌زند.

حسین سلاح‌ورزی، از مدیران سابق اتاق بازرگانی، تاکید کرده است که این تعطیلی‌ها نه‌تنها مشاغل کوچک را که تاب‌آوری اقتصادی بسیار کمی دارند زمین‌گیر می‌کند، که ظرفیت واقعی تولید صنایع بزرگ همچون فولاد و پتروشیمی را نیز تا ۳۰ درصد کاهش می‌دهد. این کاهش تولید به شکل زنجیره‌ای بر صنایع کوچک‌تر و مشاغل خرد تاثیر می‌گذارد و دایره بحران را گسترش می‌دهد.

تبعات اجتماعی ویرانی کسب‌وکارهای کوچک

ورشکستگی گسترده کسب‌وکارهای کوچک تنها پیامد اقتصادی ندارد، بلکه پیامدهای اجتماعی و روانی عمیقی نیز در پی خواهد داشت. بی‌ثباتی اقتصادی و زیان انباشته، موجب افزایش چک‌های برگشتی، رشد پرونده‌های قضایی مالی و بالا رفتن شمار زندانیان مالی شده است.

از سوی دیگر، فشار اقتصادی مستقیم بر خانواده‌ها به شکل افزایش آمار طلاق و کاهش تمایل به تشکیل خانواده بروز یافته است. 

افزون بر این، افسردگی، اضطراب و چشم‌انداز تیره آینده بخش قابل توجهی از مردم ایران را تحت تاثیر قرار داده است. همچنین آمارهای غیررسمی حاکی از رشد آمار اقدام به خودکشی در ایران در سال‌های اخیر است.

اقتصاد ایران، که برای دهه‌ها با مشکلات ساختاری دست به گریبان بوده، امروز در شرایطی قرار دارد که نه ثبات تورمی دارد و نه روندی روشن برای رشد. در چنین فضایی، امید به راه‌اندازی کسب‌وکار جدید به‌شدت کاهش یافته است و بسیاری از جوانان، نه به‌دلیل تنبلی، بلکه به‌دلیل نبود چشم‌انداز روشن، تمایلی به ورود به بازار کار ندارند.

اگر شما یا یکی از نزدیکانتان به خودکشی فکر می‌کنید، با شماره‌ تلفن‌های اورژانس اجتماعی در ایران ۱۲۳، در افغانستان ۱۲۰ و در آمریکا و کانادا ۹۱۱ تماس بگیرید.

بیشتر از اقتصاد