دالان زنگزور، منافع آمریکا و انزوای ایران در تغییرات ژئوپلیتیک منطقه‌ای

ارمنستان و جمهوری آذربایجان احتمالا حق انحصاری توسعه دالان زنگزور را به ایالات متحده واگذار خواهند کرد

نمایی از شهر خان‌کندی (استپاناکرت) مرکز ناگورنو قره‌باغ‌ــAFP

الهام علی‌ف، رئیس‌جمهوری آذربایجان، و نیکول پاشینیان، نخست‌وزیر ارمنستان، روز شنبه ۹ اوت توافقنامه‌ای را با ایالات متحده امضا خواهند کرد. این توافق شامل واگذاری حق انحصاری توسعه دالان زنگزور به ایالات متحده است. این دالان ترانزیتی از خاک ارمنستان می‌گذرد و جمهوری آذربایجان را به نخجوان و در نهایت ترکیه متصل می‌کند.

به گزارش رویترز دالان زنگزور در قفقاز جنوبی، همان دالانی است که ایران مدت‌هاست درمورد آن هشدار می‌دهد و با ایجاد آن مخالفت است. این دالان در ظاهر پروژه‌ای زیرساختی با هدف تسهیل حمل‌ونقل و تجارت منطقه‌ای است، اما در واقع، طرحی ژئوپلیتیکی با ابعادی گسترده است. این دالان با حمایت ترکیه، آمریکا، ناتو و اسرائیل در حال شکل‌گیری است و می‌تواند با ایجاد یک مسیر ترانزیتی از طریق خاک ارمنستان، به‌ویژه استان سیونیک، جمهوری آذربایجان را مستقیما به منطقه نخجوان و از آنجا به ترکیه متصل کند.

پیش‌تر نیز گزارش‌هایی منتشر شده بود مبنی بر اینکه هدف آمریکا از حمایت از تاسیس این دالان منزوی کردن ایران است. حتی خبرهایی منتشر شد مبنی بر اینکه در سند صلح میان جمهوری آذربایجان و ارمنستان از دالان زنگزور با عنوان «پل ترامپ» نام برده شده است.

Read More

This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)

به‌رغم مخالفت‌های جمهوری اسلامی، جمهوری آذربایجان، ترکیه و آمریکا بر سر ایجاد این دالان تفاهم دارند و خواستار سرعت یافتن روند ساخت و بهره‌برداری از آن هستند.

رجب طیب اردوغان، رئیس‌جمهوری ترکیه، که بارها از ایجاد این دالان حمایت کرده است، به‌تازگی گفته است که این دالان نه‌تنها به نفع جمهوری آذربایجان، ارمنستان و ترکیه، که به نفع سایر کشورهای منطقه نیز خواهد بود.

رئیس‌جمهوری ترکیه، بی‌آنکه به مخالفت‌های ایران اشاره کند، مدعی شد که امکان اجماع کشورهای منطقه درباره دالان زنگزور وجود دارد.

الهام علی‌اف نیز با بیان اینکه دالان زنگزور بسیاری از کشورها را به هم متصل خواهد کرد، تلویحا به مخالفت‌های جمهوری اسلامی اشاره کرد و گفت: «وضعیت ژئوپلیتیکی منطقه در حال تغییر است و با تاسیس این دالان سایر مسیرهای ترانزیتی نیز پرکاربردتر می‌شوند.»

رئیس‌جمهوری آذربایجان اعلام کرد که ظرفیت اولیه این دالان حدود ۱۵ میلیون تُن بار در سال خواهد بود، و پیش‌بینی می‌شود ساخت بخش خط آهن این مسیر در جمهوری آذربایجان تا بهار آینده به پایان برسد.

در مقابل، مقام‌های جمهوری اسلامی بارها درمورد ایجاد این دالان هشدار داده و مخالفتشان را اعلام کرده‌اند. در یکی از آخرین واکنش‌ها، علی‌اکبر ولایتی، مشاور رهبر جمهوری اسلامی، ضمن تهدید تلویحی کشورهای منطقه به‌ویژه جمهوری آذربایجان، گفت: «یادآور می‌شوم هر حکومتی در منطقه یا خارج از آن که بخواهد تجربه شکست‌خورده قبلی را تکرار کند، با برخورد محکم ایران روبه‌رو خواهد شد.»

ولایتی پیش‌تر نیز دالان زنگزور را تهدیدی علیه وحدت ملی و تمامیت ارضی ایران دانسته و مدعی شده بود که هدف اصلی این طرح فراهم کردن بستری برای نفوذ ناتو در قفقاز جنوبی، دریای خزر، آسیای مرکزی و ترکستان شرقی است؛ سناریویی که به گفته او برخی سیاستمداران آمریکایی و پان‌ترکیست‌های ترکیه نیز صراحتا به آن اشاره کرده‌اند.

ولایتی می‌گوید که طرح‌هایی مانند دالان زنگزور پوششی‌اند برای پروژه‌های ژئوپلیتیکی بزرگ‌تر که هدف نهاییشان تضعیف محور مقاومت، قطع ارتباط ایران با قفقاز، و محاصره زمینی ایران و روسیه در جنوب منطقه است.

همچنین یعقوب رضازاده، عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس، اعلام کرده است که به دلیل تعارض این طرح با ملاحظات مرزی و منافع اقتصادی ایران، دولت جمهوری اسلامی به جمهوری آذربایجان اجازه نخواهد داد در این مسیر دالانی ایجاد کند.

چنین به نظر می‌رسد که کشورهای منطقه، به‌ویژه جمهوری آذربایجان، توجهی به مخالفت‌های جمهوری اسلامی ندارند و با جدیت روند توسعه دالان را دنبال می‌کنند. اکنون نیز احتمال واگذاری حق انحصاری بهره‌برداری و توسعه این دالان به ایالات متحده، نه‌تنها موقعیت ایران را در معادلات ژئوپلیتیکی قفقاز جنوبی بیش از پیش تضعیف می‌کند، که می‌تواند مسیرهای ترانزیتی سنتی ایران را نیز دور بزند و بر موازنه قدرت منطقه‌ای تاثیر بگذارد.

به گفته مقام‌های تهران، اجرای این طرح مرز راهبردی ایران با ارمنستان را، که تنها راه زمینی ایران به قفقاز و اروپا محسوب می‌شود، به‌طور کامل حذف می‌کند. چنین تغییری، نه‌تنها دسترسی ایران به بازارهای غربی و اروپایی را محدود می‌کند، که ایران را از یکی از مسیرهای حیاتی ترانزیتی در منطقه محروم می‌کند و به سمت نوعی محاصره ژئوپلیتیکی می‌برد.

افزون بر این، استان آذربایجان شرقی در ایران نیز، با اجرایی‌شدن این دالان، از مسیر ترانزیت ترکیه به باکو کنار گذاشته خواهد شد؛ موضوعی که پیامدهای اقتصادی و امنیتی مهمی برای شمال غرب ایران خواهد داشت.

دالان زنگزور را می‌توان فراتر از یک پروژه زیرساختی و نماد رقابت ژئوپلیتیکی قدرت‌های منطقه‌ای و جهانی در قفقاز جنوبی دانست. در حالی که جمهوری آذربایجان و ترکیه آن را گامی به سوی افزایش نفوذ خود می‌دانند، ایران آن را تهدیدی راهبردی علیه موقعیتش در معادلات منطقه‌ای قلمداد می‌کند. با واگذاری حق انحصاری بهره‌برداری این دالان به آمریکا، نه‌تنها پای ایالات متحده و ناتو به‌طور مستقیم به قفقاز جنوبی باز می‌شود، که این مسیر می‌تواند ساختار قدرت منطقه‌ای را به نفع بلوک غرب و به زیان ایران و متحدانش تغییر دهد.

بی‌توجهی آشکار ترکیه و جمهوری آذربایجان به موضع ایران نیز نشان‌دهنده افزایش انزوای ژئوپلیتیکی تهران در معادلات قفقاز است، مسئله‌ای که ممکن است به بروز تنش‌هایی در مرزهای ایران منجر شود. حال آنکه اگر سیاست خارجی ایران متوازن و دیپلماسی منطقه‌ای‌اش فعال بود می‌توانست به جای مخالفت صرف، از فرصت‌های اقتصادی و ترانزیتی این پروژه بهره‌برداری کند یا حداقل با تامین و تضمین مسیرهای جایگزین پاسبان منافع ملی باشد. در واقع، تهدید بالقوه‌ دالان زنگزور برای ایران، بیش از آنکه از خود این پروژه ناشی شود، نتیجه‌ انزوای سیاسی، رقابت‌محور بودن روابط منطقه‌ای ایران و ضعف ساختاری در سیاست خارجی تهران است.