مهر پایان بر پرونده‌ ناتمام قتل مهرجویی و همسرش

با گذشت اولیای دم از قصاص، پرونده قتل کارگردان سرشناس ایرانی مختومه شد؛ اما زوایای پنهان، روایت‌های متناقض و شواهد حذف‌شده، این پرونده را به یکی از مشکوک‌ترین جنایت‌های سال‌های اخیر بدل کرده است

با گذشت اولیای دم از قصاص، پرونده قتل داریوش مهرجویی و همسرش وحیده محمدی‌فر رسما مختومه اعلام شد. نوبان فشندی، وکیل مادر وحیده محمدی‌فر، در گفتگویی با رسانه‌ها اعلام کرد که این تصمیم حاصل اجماع خانوادگی و در راستای مخالفت آنان با حکم اعدام و به دلیل وجود زوایای پنهان و کشف‌نشده در پرونده است.

براساس توضیح وکیل خانواده، این تصمیم به معنای گذشت کامل از مجازات نیست. خانواده قربانیان خواستار صدور حکم جایگزین برای متهمان شده‌اند؛ موضوعی که تصمیم‌گیری نهایی دستگاه قضایی را می‌طلبد.

در حکم بدوی دادگاه، کریم، متهم ردیف اول، به دلیل طراحی نقشه قتل و وارد آوردن ضربات منجر به قتل، به دو بار اعدام محکوم شده بود. سایر متهمان نیز احکام سنگینی دریافت کردند: میرویس به اتهام شروع به قتل به ۱۰ سال حبس، برای سرقت مسلحانه به ۲۰ سال، ورود به عنف به یک سال و نیم، اقامت غیرمجاز به سه سال و ۷۴ ضربه شلاق محکوم شد. اسکندر نیز به اتهام ایراد جراحت، سرقت، ورود غیرمجاز و دیگر اتهامات، در مجموع به ۳۳ سال حبس و شلاق محکوم شد. داوود دیگر متهم پرونده نیز مجموعا به هشت سال حبس محکوم شد.

اما آنچه ماجرا را ابهام‌برانگیز می‌کند، تغییر روایت متهم ردیف اول در مراحل مختلف رسیدگی به پرونده است. کریم که در بازجویی‌های اولیه و بازسازی صحنه جرم به قتل اعتراف کرده بود، بعدها ادعا کرد در زمان قتل در محل حضور نداشته است. به‌رغم این تغییر موضع، دادگاه اظهارات او را در تناقض با شواهد موجود دانست و او را گناهکار شناخت.

همین ابهام‌ها بود که از همان ابتدا موجب مخالفت خانواده قربانیان با صدور حکم اعدام شد. خانواده این زوج هنرمند بارها بر لزوم کشف حقیقت و پرهیز از شتاب‌زدگی در اجرای عدالت تاکید کرده‌اند.

Read More

This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)

در بیانیه‌ای که خانواده محمدی‌فر منتشر کرده‌اند، آمده است که بسیاری از ابعاد این جنایت همچنان مبهم است؛ از نحوه ورود مهاجمان به منزل گرفته تا چگونگی استفاده از ابزار قتل و آثار به‌جامانده در صحنه جرم. این خانواده بر این باورند که اجرای حکم قصاص نه‌تنها پاسخگوی حقیقت نیست، که ممکن است باعث خاموش شدن برخی از واقعیت‌های پرونده شود.

در مراسم تشییع جنازه این زوج، مونا مهرجویی، دختر داریوش مهرجویی، گفته بود: «به قول بابا، قاتلان در میان ما هستند.» این جمله کوتاه، به نماد مطالبه‌گری خانواده قربانیان در مسیر شفاف‌سازی و افشای تمام حقایق پرونده بدل شد.

از نظر بسیاری از ناظران، شدت و نوع جنایت با انگیزه «سرقت» همخوانی ندارد. این پرسش همچنان بی‌پاسخ مانده است که آیا تمامی عاملان و آمران این قتل شناسایی شده‌اند، و خانواده مهرجویی به این پرسش پاسخ منفی می‌دهد.

ردپای ابهام

پرونده قتل داریوش مهرجویی و وحیده محمدی‌فر، اگرچه با اعلام گذشت خانواده از قصاص به پایان رسید، اما مجموعه ابهام‌ها و پرسش‌های بی‌پاسخ همچنان این جنایت را در هاله‌ای از پیچیدگی فرو برده است.

یکی از مبهم‌ترین نکات این پرونده، حذف اطلاعات گوشی‌های مقتولان و پاک شدن حساب‌های کاربری آنها در شبکه‌های اجتماعی است. کارشناسان معتقدند با توجه به سواد و توانایی فنی متهمان، چنین اقدامی به دست آنان محتمل نیست. این موضوع تردیدها درباره نقش و تعداد افراد درگیر در این جنایت را افزایش داده است.

ابهام دیگر، سرقت نشدن گردنبند طلای وحیده محمدی‌فر است. اگر هدف مهاجمان صرفا سرقت بوده چرا یکی از آشکارترین و باارزش‌ترین اشیای همراه او به سرقت نرفته است؟ این پرسش ساده یکی از پایه‌های تردید خانواده به روایت رسمی درباره انگیزه قتل است.

در روند رسیدگی قضایی نیز تناقض‌های آشکاری در اظهارات متهمان دیده شد. کریم که در گذشته در ویلای مهرجویی باغبانی می‌کرد، هنگام بازداشت به قتل اعتراف کرده بود. با این حال، در نخستین جلسه دادگاه در دی‌ماه ۱۴۰۲، مدعی شد هنگام وقوع قتل در محل حضور نداشته است.

در نقطه مقابل، داوود، متهم دیگر پرونده، در همان جلسه دادگاه اظهار داشت که با هماهنگی قبلی با کریم به همراه دو نفر دیگر وارد خانه مهرجویی شده‌اند. داوود ادعا کرد کریم به آنها گفته ویلایی را می‌شناسد که صاحبانش در ایران حضور ندارند.

این روایت اما با سخنان میرویس، متهم دیگر، در تضاد است. او در دادگاه گفت که کریم از ابتدا نیت قتل را با آنها در میان گذاشته و انگیزه شخصی برای مشارکت در قتل داشته است. هر سه متهم نیز تاکید کردند ضربات منجر به مرگ مهرجویی را کریم وارد کرده است، اما این اعتراف‌ها با شواهد صحنه قتل و تحلیل‌های جنایی همخوانی ندارد.

به گفته خانواده مهرجویی، نوع پوشش پدرشان پیش از قتل، نشانه آمادگی او برای دیدار با فردی مهم بوده است؛ موضوعی که فرضیه ورود ناگهانی و پنهانی متهمان به خانه را زیر سوال می‌برد.

موضوع حذف اسناد و داده‌های دیجیتال پیش از وقوع قتل نیز نگرانی‌های جدی برانگیخته است.وحیده محمدی‌فر در یکی از مطالبی که تنها چند روز پیش از جنایت منتشر کرده بود، از ورود مشکوک و تهدیدآمیز افرادی ناشناس به محل سکونتشان خبر داده بود.

با این حال، خانواده مقتولان اشاره می‌کنند که طی رسیدگی به پرونده، هیچ‌گاه به داده‌های کلیدی مانند گزارش‌های آزمایشگاه پزشکی قانونی، تحلیل تماس‌های تلفنی یا داده‌های دیجیتال اجازه دسترسی نداشتند. به گفته آنها، حتی آلت قتاله نیز تاکنون پیدا نشده است.

شباهت‌های قتل مهرجویی با قتل‌های زنجیره‌ای و سایه تردید بر روایت رسمی

انتشار خبر قتل داریوش مهرجویی و وحیده محمدی‌فر در ۲۲ مهر ۱۴۰۲، تنها ساعاتی پس از درز نخستین تصاویر از صحنه جنایت، در افکار عمومی یادآور قتل‌های زنجیره‌ای بود. شدت خشونت اعمال‌شده، شباهت در نحوه قتل، و روایت‌های پرابهام، ذهن جامعه را به سوی پرونده قتل داریوش و پروانه فروهر در جریان قتل‌های زنجیره‌ای دهه هفتاد سوق داد، جنایاتی که عاملان آن بعدها وابسته به نهادهای امنیتی جمهوری اسلامی معرفی شدند.

وجه مشترک در دو پرونده نه‌تنها در ماهیت خشونت، که در نحوه ورود مهاجمان به خانه و ضربات مرگبار پیاپی با سلاح سرد است. صحنه قتل مهرجویی حاکی از ورود بدون درگیری عاملان جنایت و وارد آمدن ضربات متعدد به او در سالن پذیرایی خانه و وحیده محمدی‌فر در اتاق خواب است. به ادعای متهمان، محمدی‌فر هنگام دیدن مهاجمان قصد فرار داشته و با بستن در اتاق خواب تلاش کرده است تا جلو ورود آنان را بگیرد، اما این روایت به دلیل نبود آثار جدی درگیری با تردید روبه‌روست.

افزون بر این، قتل مهرجویی با فاصله‌ای کوتاه از مرگ کیومرث پوراحمد رخ داد، فیلم‌سازی که مرگ او در گزارش رسمی «خودکشی» اعلام شد. با این حال، نزدیکان و خانواده پوراحمد از همان ابتدا این روایت را زیر سوال بردند. خواهر او، با اشاره به کبودی‌هایی روی دست‌های پوراحمد، بارها خواستار بررسی فرضیه درگیری پیش از مرگ و پاسخگویی پلیس شده است. همین قرابت زمانی، ذهن بسیاری را به سمت احتمال ارتباط میان این دو مرگ مشکوک سوق داده است.

به‌رغم بازداشت سریع متهمان در پرونده مهرجویی و صدور احکام اولیه، بخش قابل‌توجهی از افکار عمومی به نسخه رسمی این قتل قانع نشده‌ است. خانواده مهرجویی بارها از نبود دسترسی به تصاویر دوربین‌های مداربسته شهرک محل سکونت و شفاف نبودن مستندات ارائه‌شده از سوی پلیس و دادگاه انتقاد کرده‌اند. افزون بر این، تغییر مکرر اظهارات متهمان و تفاوت روایت آنها در روز بازسازی صحنه با اظهاراتشان در دادگاه، شک و تردیدها را دوچندان کرده است.

پلیس جنایی نیروی انتظامی، به‌رغم درخواست‌های مکرر وکلای خانواده مهرجویی، تاکنون درباره نقایص روند تحقیق و نارسایی در ارائه شواهد، موضع‌گیری روشنی نداشته است. به باور بسیاری، اصرار بر برگزاری سریع دادگاه و صدور حکم، بیشتر تلاشی برای مختومه کردن پرشتاب یک پرونده پرحاشیه است.