مراسم اهدای مدالهای فینال نخستین دوره جام باشگاههای جهان که شامگاه یکشنبه سیزدهم ژوییه با حضور دونالد ترامپ، رئیسجمهوری آمریکا برگزار شد، از نظر میلیونها علاقهمند فوتبال در سراسر جهان، رویدادی مهم و تماشایی بود، اما برای خیلی از ایرانیان، حاشیههای این مراسم مهمتر از متن جلوه کرد، زیرا داوری این مسابقه مهم را علیرضا فغانی برعهده داشت؛ داوری که به مواضع منتقدانه و مستقل از حکومت جمهوری اسلامی شهره است و حالا دیگر با پرچم استرالیا وارد زمین فوتبال میشود؛ یکی از صدها استعداد درخشان ایرانی که در پی سیاستهای جمهوری اسلامی، بهناچار مهاجرت کردهاند.
علیرضا فغانی پس از دمیدن در سوت پایان فینال نخستین دوره جام باشگاههای جهان، به همراه تیم داوری این دیدار، از رئیسجمهوری آمریکا مدال گرفت و به اصطلاح عمومی، با او خوشوبش هم کرد. صحنهای که بازتابهایی گسترده اما متناقض در فضای مجازی داشت؛ خیلیها به ایرانی بودن فغانی برای داوری این مسابقه مهم جهانی افتخار کردند، اما رسانهها و کاربران حکومتی به فغانی تاختند. حتی خبرگزاری فارس، وابسته به سپاه پاسداران، مدعی شد که فغانی با این کار، ایرانیانی را که در جنگ با اسرائیل جان باختند، «نادیده» گرفته است.
علیرضا فغانی ساعاتی پس از دریافت مدال از دونالد ترامپ، عکسش با او را در اینستاگرام منتشر کرد و نوشت: «سپاسگزارم که بار دیگر بخشی از تاریخ فوتبال شدم.» حرکتی که به نظر میرسید تلاشی آگاهانه برای رساندن این پیام به جهان باشد که نگاه و مواضع ایرانیان با آنچه جمهوری اسلامی به جهان مخابره میکند، متفاوت است.
از خراسان تا استرالیا
علیرضا فغانی اردیبهشت ۱۳۵۷ در جابوز، از توابع استان خراسان رضوی، به دنیا آمد. او فرزند محمد فغانی، داور پیشکسوت فوتبال ایران، است که پس از درخشش در سطح داخلی توانست به عرصههای بینالمللی ورود پیدا کند. به طوری که از سال ۲۰۰۸ به فهرست داوران بینالمللی فیفا اضافه و بهتدریج به یکی از چهرههای شاخص داوری جهان بدل شد.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
فغانی نخستین بار در جام جهانی ۲۰۱۸ روسیه در سطح اول فوتبال جهان به میدان رفت و در آن مسابقات، یکی از گزینههای اصلی داوری فینال بود، اما در نهایت، دیدار ردهبندی بین بلژیک و انگلستان را سوت زد. در همان سری رقابتها بود که اهالی فوتبال جهان قضاوت دقیق او را در جدال هیجانانگیز فرانسه و آرژانتین تحسین کردند و این عملکرد تحسینبرانگیز او را با کسب امتیاز بالا، در صدر جدول ارزیابی داوران جام جهانی قرار داد.
البته فغانی پیش از آن نیز بازیهای مهم دیگری را در سطح جهانی داوری کرده بود. از جمله دیدار رفت فینال لیگ قهرمانان آسیا ۲۰۱۴، دیدار فینال جام ملتهای آسیا ۲۰۱۵، دیدار فینال جام باشگاههای جهان ۲۰۱۵ و فینال جام جهانی باشگاهها ۲۰۲۵، دیدار نهایی فوتبال المپیک ۲۰۱۶ ریو و دیدار نیمهنهایی جام کنفدراسیونها که سال ۲۰۱۷ برگزار شد.
فغانی در ایران نیز پیشینه داوری در فینال جام حذفی فوتبال ایران ۱۳۹۰ و دربی تهران را دارد. او در سال ۲۰۲۰ بهعنوان بهترین داور قاره آسیا شناخته شد و در جامجهانی ۲۰۲۲ قطر هم دو بازی برزیلــصربستان و پرتغالــاروگوئه را داوری کرد، اما در همان سال نیز بهعنوان نماینده استرالیا در جام جهانی حضور داشت.
ماجرای مهاجرت علیرضا فغانی از ایران با مهاجرت بسیاری دیگر از استعدادهای درخشان و نخبگان ایرانی شباهت زیادی دارد؛ خلاصهاش این است که او نیز، مانند دیگران، در نتیجه فشارها و آزار و اذیتهای حکومتی، بهناچار از ایران رفت.
شهریورماه سال ۱۳۹۸ که فغانی تصمیم به ترک ایران گرفت، هنوز بارقههایی از امید برای حفظ ارتباط با ایران را داشت و گفت که به دلایل خانوادگی به استرالیا مهاجرت میکند، اما در نهایت، با افزایش آزارهایی که از تقریبا یک سال قبل از آن آغاز شده بود، تصمیم گرفت قید بازگشت به ایران را بزند.
ترک ایران
شروع ماجرا به تیرماه ۱۳۹۷ بازمیگردد؛ زمانی که علیرضا فغانی برای تماشای دیدار مرحله نیمهنهایی دو تیم انگلستان و کرواسی در استادیوم لوژنیکی بهعنوان مهمان حضور یافت و در جریان همین دیدار با یکی از داوران زن دست داد و تصاویر این دست دادن بهسرعت در فضای مجازی منتشر شد.
این داور شناختهشده ایرانی ابتدا به این قضیه واکنشی نرم نشان داد و گفت: «این رفتارها در فضای مجازی طبیعی است. این خانم، همکار من و همینطور همسر یکی از صمیمیترین دوستان داور من است. برای کسانی که در این مقطع زمانی دنبال چنین حاشیههاییاند، متاسفم» اما دامنه بحثهای مجازی آرامآرام به دنیای واقعی هم رسید؛ به طوری که اداره حراست فدراسیون فوتبال ایران در فاصله کمتر از یک روز مانده به داوری فغانی و تیم داوری ایران در بازی ردهبندی جام جهانی فوتبال، از او در مورد دلیل «دست دادن» با یک خانم توضیح خواست.
واکنشهای بعدی علیرضا فغانی لحن جدیتری گرفت و او با انتقاد گفت: «من متوجه دلیل این حرکت نمیشوم. من با ایشان از سال ۲۰۱۳ آشنا هستم. ایشان همسر همکار بندهاند و با همسر و البته خود ایشان هم رابطه نزدیکی دارم. وقتی مرا دید، بابت قضاوتهایم تبریک گفت. اگر میخواهند حاشیه درست کنند، همین الان بگویم که میروم. نه با کسی مشکل دارم و نه از کسی خردهبرده دارم. دست همسر و خانوادهام را میگیرم و میروم.»
او یک بار نیز در واکنش به همین آزارها در اینستاگرام به کنایه نوشت: «بعضی آدمها پای رفتنشان سریع است و دست ماندنشان محکم. بستگی دارد آنها را به چه نتیجهای برسانید.»
درک و دریافت فغانی درست بود؛ آنها عزمشان را جزم کرده بودند که برای این داور بینالمللی حاشیه درست کنند و همین کار را نیز کردند. تا جایی که این حاشیهها بهتدریج بیشتر و بیشتر شد و به حذف سازمانیافته فغانی از فوتبال ایران انجامید.
آخرین تلاشها برای ماندن
بین سالهای ۱۳۹۸ تا ۱۴۰۱ و به موازات حاشیهسازیهای عوامل حکومتی برای علیرضا فغانی، این داور بینالمللی فوتبال تلاش میکرد با وجود جایگاه ویژه بینالمللی، ارتباطش را با فوتبال ایران حفظ کند و هربار که فشارها و آزارها افزون میشد، او میکوشید با تاکید بر علاقهاش به ایران، شائبه «دلخوری» یا «قهر» را دور کند.
با این حال، کوچ دائمی او از ایران بهتدریج جدیتر شد؛ هرچند در ابتدا گفت که به منظور فراهم کردن مقدمات تحصیل فرزندانش به استرالیا مهاجرت میکند و برای برخی بازیهای حساس لیگ برتر به ایران میآید، پس از روی کار آمدن مهدی تاج در فدراسیون فوتبال، خداداد افشاریان، رئیس کمیته داوران، تصمیم گرفت نام علیرضا فغانی را برای سال ۲۰۲۳ از لیست داوران بینالمللی ایران خارج کند و به این ترتیب با اعلام فیفا، فغانی در لیست داوران استرالیایی قرار گرفت.
درحالی که مهدی تاج و خداداد افشاریان مدعی بودند که داوری ایران نیازمند نسل جدید است و فغانی به پایان عمر حرفهایاش رسیده است، این چهره برتر داوری ایران پس از مهاجرت به استرالیا، طی چهار سال اخیر به نماینده اصلی داوری استرالیا در میدانهای بینالمللی تبدیل شد و سرانجام شامگاه یکشنبه یکی از مهمترین رویدادهای فوتبال جهان را داوری کرد.
مهاجرت علیرضا فغانی تنها یک نمونه از موج گسترده خروج نخبگان از ایران است؛ در سالهای پس از انقلاب اسلامی، در نتیجه آزارهای سازمانیافته حکومتی، فضای امنیتی، محدودیتهای ساختاری و رانت و فساد در دستگاه حاکمیتی، صدها چهره برجسته در بخشهای مختلف علمی، پزشکی، هنری، ورزشی و فناوری چارهای جز کوچ اجباری از ایران نیافتند و به کشورهای دیگر مهاجرت کردند.