خاورمیانه دستخوش تحول ژئوپلیتیکی عمیقی است، تحولی که با تضعیف نفوذ جمهوری اسلامی در منطقه همراه است.
نیل فارکوار در مقالهای در نیویورک تایمز مینویسد ویدیویی نمادین از احمد الشرع، رئیسجمهوری جدید سوریه، که سوار بر اسبی سیاه، همراه ترانهای در ستایش خلافت اموی، دیده میشود نشانهای از این تغییر روایت در منطقه است، روایتی که از نفوذ جمهوری اسلامی فاصله میگیرد و به احیای هویت عرب-سنی گرایش پیدا میکند.
ین ویدیو به شکلی نمادین نشان میدهد که سوریه به ریشههای تاریخی سنیاش بازگشته و از نفوذ ایدئولوژیک و نظامی رژیم شیعی حاکم بر ایران رهایی پیدا کرده است.
سقوط رژیم بشار اسد نقطه عطفی مهم بود. اسد اصلیترین متحد عرب جمهوری اسلامی و ستون اصلی «هلال شیعی» بود. فروپاشی «محور مقاومت» نشانهای از بازآرایی ژئوپلیتیکی گستردهتری است که از زمان حمله آمریکا به عراق در سال ۲۰۰۳ بیسابقه بوده است.
نویسنده مقاله در ادامه میافزاید در هر حال، این تحول صرفا با شکافهای فرقهای توضیح داده نمیشود. جمهوری اسلامی با دامن زدن به اختلافهای فرقهای، تلاش میکرد حوزه نفوذش را گسترش دهد؛ اما امروز، با تضعیف جمهوری اسلامیــ که بیشتر در نتیجه حملات مشترک اسرائیل و آمریکا بوده استــ امکان شکلگیری نظمی بهدور از فرقهگرایی پدید آمده است.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
پرسشی که مطرح میشود این است: زمانی که شکاف سنی-شیعه دیگر ابزار رقابت ژئوپلیتیک در منطقه نباشد، چه جایگزینی پدید خواهد آمد؟ سوریه نخستین آزمون این نظم نوین خواهد بود. دولت جدید سوریه که از ریشههای جهادی سنی برخاسته، ظاهرا به پایان تنشهای فرقهای برای تاسیس دولتی کارآمد متعهد است. کشورهایی مانند عربستان سعودی، ترکیه و امارات متحده عربی مشتاقاند سوریه را به جهان عرب بازگردانند و برای بازسازی این کشور سرمایه گذاری کنند تا به قطب اقتصادی منطقه تبدیل شود. اما این هدف نیازمند منابع مالی عظیمــ بین ۲۵۰ تا ۴۰۰ میلیارد دلارــ و ثبات سیاسی است که سوریه در بیش از یک دهه گذشته از آن محروم بوده است.
به عقیده نویسنده نیویورکتایمز، تضعیف جمهوری اسلامی پایان یک دوره را نشان میدهد. فارکوار مینویسد جمهوری اسلامی از زمان تاسیس در سال ۱۹۷۹، تلاش کرد بهعنوان رهبر سیاسی و معنوی شیعیان جهان معرفی شود.خمینی قصد داشت مدل حکومت مذهبی جمهوری اسلامی را به سراسر جهان اسلام صادر کند. این ایده هرگز بهطور کامل محقق نشد، اما از طریق گروههای نیابتی مانند حزبالله لبنان، شبهنظامیان شیعه عراق و حوثیهای یمن نفوذ قابلتوجهی پیدا کرد.
جمهوری اسلامی همواره موجب نگرانی کشورهای عرب سنیمذهب منطقه بوده است. اما در سالهای اخیر کشورهای منطقه تمرکزشان را بر رشد اقتصادی و ثبات سیاسی گذاشتند. در همین راستا، شاهزاده محمد بن سلمان، ولیعهد عربستان سعودی، بسیاری از نهادهای مذهبی افراطی را منحل کرد و مسیر دیپلماسی با تهران را در پیش گرفت.
اکنون دولتهای منطقه امیدوارند روند جذب افراد به گروههای افراطی را از طریق توسعه اقتصادی بلندپروازانه، از جمله برنامه ساخت شهرهای آیندهنگر، طرحهای ابتکاری در زمینه هوش مصنوعی و سایر پروژههای فناوری، تغییر دهند.
در این فضا، حملات اسرائیل و آمریکا به ایران کشورهای منطقه را نگران گسترش درگیریها کرد. درگیری کوتاه اخیر توهم قدرت جمهوری اسلامی را در هم شکست. هرچند میزان دقیق آسیب به برنامه هستهای ایران هنوز مشخص نیست، اما ناتوانی دفاعی جمهوری اسلامی ضعفهای عمیقتری را آشکار کردــ و نشان میدهد که نظمی جدید در منطقه در حال شکلگیری است.
بازگشت سوریه به جهان سنی بخش حیاتی این معادله است. عربستان سعودی، امارات متحده عربی و ترکیه پروژههایی زیرساختیــ از خطوط لوله و جاده گرفته تا فیبر نوری و شبکه برقــ برای اتصال سوریه به منطقه دنبال میکنند.
مقایسه سوریه با خلافت اموی بیشتر جنبه نمادین دارد، اما بازگشت این کشور به «هویت اصیل عربی» در منطقه طنین انداخته است. تحلیلگران این تغییر را به منزله طرد نفوذ جمهوری اسلامی میدانند.
در حالی که کشورهای عربی برای بازسازی سوریه در چارچوب دولتی باثبات و غیرفرقهای متحد شدهاند، شرایط منطقهای همچنان بیثبات است. جنگ غزه خشم عمومی را برانگیخته و روابط کشورهای منطقه با اسرائیل را به چالش کشیده است.
چشمانداز عقبنشینی بلندمدت جمهوری اسلامی هنوز روشن نیست. برخی معتقدند تهران میتواند راهبرد دهه ۱۹۹۰ را تکرار کند: تمرکز بر بازسازی داخلی و کاهش جاهطلبیهای خارجی. آن زمان، شیعیان نیز از پروژه جمهوری اسلامی فاصله گرفتند. اکنون نیز ممکن است پویاییهای ملی و محلی در جوامع شیعه از لبنان و عراق تا بحرین و پاکستان جای نفوذ جمهوری اسلامی را بگیرند.
شاید خاورمیانهای نو در حال شکلگیری باشد. تحقق این چشمانداز بستگی به آن دارد که در سوریه چه میگذرد، جمهوری اسلامی چگونه با کاهش قدرت و نفوذش کنار میآید، و آیا بازیگران منطقهای میتوانند از بازتولید شکافهای گذشته پرهیز کنند یا خیر.
ترجمه و تلخیصشده از نیویورکتایمز