واشینگتنپست با انتشار نخستین گزارش میدانی از ایران پس از ۱۰ سال، به وضعیت زندگی مردمی پرداخت که زیر سایه حکومت مستبدانه جمهوری اسلامی، رویاهایشان را دور از دسترس میبینند.
در گزارش این رسانه آمده است که ارزش ریال ایران در سال گذشته ۵۰ درصد سقوط کرده است. برخی از شرکتها، که به دلیل تحریمهای هستهای به سیستمهای بانکی بینالمللی متصل نیستند، برای جذب سرمایه و مشتری کوشش بسیار میکنند. در عین حال تورم به حدی بالاست که قیمت مواد غذایی تقریبا روزانه تغییر میکند.
واشینگتنپست مینویسد که در خلال گفتوگوی خبرنگارش با ساکنان تهران، دریافته است آنها با امیدهای کمرنگ به آینده، درگیر مبارزه روزانه اقتصادی و اجتماعیاند. ساکنان تهران در وضعیتی ساکن گرفتار شدهاند و مذاکرات هستهای ایران و آمریکا را دنبال میکنند تا ببینند حاکمان نظام سرنوشتشان را چطور رقم میزنند.
مریم، ۳۷ ساله، درباره وضعیت زندگی با تورم روزافزون و بحرانهای اقتصادی میگوید: «کنار آمدن با این شرایط سخت است اما به هر حال تلاش میکنیم راهی پیدا کنیم.» او و دوستش بر این باورند که «برخی از سیاستمداران فقط به پر کردن جیبهای خودشان اهمیت میدهند».
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
آنها نیز مانند دیگران از ترس واکنش حکومت گفتند در شرایطی حاضر به گفتوگو شدهاند که تنها با نام کوچکشان معرفی شوند.
مریم و دوستش که به گفته خودشان هر دو از طبقه متوسط محسوب میشوند، با بچههایشان به پارک آمده بودند. آنها به حبرنگار واشینگتنپست گفتند که تنها از طریق صرفهجویی و خریدهای کمتر توانستهاند با تورم و سایر فشارهای اقتصادی سازگار شوند، ازجمله اینکه برای بچهها اسباببازی و لباسهای جدید کمتری میخرند و بهندرت سفر میروند.
به گفته مریم، «هیچ راهی وجود ندارد که ایران بتواند تحریمها را تا ابد تحمل کند».
دونالد ترامپ، رئیسجمهوری آمریکا، از زمان بازگشت به قدرت، تحریمها علیه ایران را تشدید کرده و عمدتا افراد و نهادهایی را که در صادرات نفت به چین دخیلاند، هدف قرار داده است. با این حال ارزش ریال از زمان ازسرگیری مذاکرات ایران با ایالات متحده اندکی افزایش یافته است.
مقامهای ایرانی بارها این استدلال را مطرح کردهاند که کارزار فشار حداکثری واشینگتن نتوانسته است کشور را در هم بشکند. با این حال به باور برخی کارشناسان، در کنار بحران اقتصادی ایران، رهبران جمهوری اسلامی انگیزههای دیگری هم برای پیگیری لغو تحریمها دارند. آنها با نگاهی به شهرهای پر زرق و برق امارات متحده عربی و عربستان سعودی در آن سوی خلیج فارس، احساس عقبماندگی میکنند.
واشینگتنپست در ادامه نوشت، کسانی که در داخل ایران از مذاکرات حمایت میکنند، به نتیجهبخش بودن آن امید چندانی ندارند، این روحیه در تضاد با حال و هوای پیش از اولین توافق هستهای است که در سال ۲۰۱۵ وجود داشت.
برخی این فقدان هیجان را به سرخوردگی عمومی از رژیم ایران نسبت میدهند، که پس از سرکوب خشونتآمیز اعتراضات سراسری شدت گرفته است.
واشینگتنپست در بخش دیگری از این گزارش نوشت که بسیاری از ایرانیها، حتی در تهران که در مقایسه با سایر نقاط کشور از منابع بیشتری برخوردار است، به رهبر جمهوری اسلامی دیدگاه مثبتی ندارند. در یک مرکز خرید مجلل که پر از مغازههای طلا و بوتیکهای لباسهای وارداتی است، نیروانا، ۴۴ ساله، گفت که اقتصاد ضعیف او را مجبور کرده درمورد آیندهاش تجدید نظر کند.
او گفت: «من قبلا میخواستم ازدواج کنم، اما حالا دوستانم را میبینم و میفهمم که زندگی چقدر برای آنها سخت است.» اجاره ماهانه در تهران سر به فلک کشیده و حقوق مردم با این شرایط همخوانی ندارد، پس بهتر است در خانه و پیش والدینت بمانی.
شهریار ۴۶ ساله و همسرش بهار، در مغازهشان در همان نزدیکی، گفتند که به دلیل کمبود فرصتهای اقتصادی تصمیم گرفتهاند بچهدار نشوند. شهریار گفت: «بچهها اینجا آیندهای ندارند.»
او گفت اگر اوضاع بهزودی تغییر نکند، احتمالا فقط تا چند ماه دیگر میتواند اجاره مغازهاش را بپردازد. این زوج تاکید کردند که مراکز خرید شهر شلوغ به نظر میرسند، اما بیشتر مردم فقط برای تماشا میآیند و تعداد بسیار کمی چیزی میخرند.
به نوشته واشینگتنپست، در بازار فرش بازار بزرگ تهران نیز کسادی مشهود است. مغازهها تا سقف پر از فرش، اما پیدا کردن مشتری سخت بود.
مصطفی ۴۱ ساله که در بازار کار میکند، گفت: «همسرم معلم است. قبلا با حقوق معلمی میشد برای خرید یک فرش خوب پسانداز کرد، اما حالا هیچکس نمیتواند پسانداز کند.» او گفت: «تمام پول ما صرف اقلام ضروری میشود و هیچ چیز دیگری نمیتوانیم بخریم.»
مصطفی گفت آنقدر ناامیدم که منتظرم مذاکرات هستهای شکست بخورد و سقوط رژیم را تسریع کند. او با اذعان به اینکه چنین سناریویی احتمالا هرجومرج به همراه دارد و خطرناک خواهد بود، گفت: «امیدوارم دولت سرنگون شود. هر چیزی بهایی دارد. اگر این به معنای خوشحالی نسلهای آینده باشد، من آمادهام که نابود شوم.»