سلاحی که غزه را ویران کرد، اکنون تهدیدی برای لبنان است

آنچه لبنان را به تباهی کشاند و اقتصاد آن را به سمت فروپاشی سوق داد، سلاح حزب‌الله بود و آنچه غزه را به خاک سیاه نشاند سلاح حماس بود

موشک‌های حزب‌الله لبنان‌ــ عکس از خبرگزاری تسنیم

پافشاری حزب‌الله بر حفظ تسلیحاتش، پس از آنکه به‌وضوح ثابت شد که این سلاح جز ایجاد رعب و وحشت برای مردم لبنان و انداختن این کشور در آغوش رژیم ایران، هیچ سود دیگری ندارد، گیج‌کننده و عملا تعجب‌برانگیز است.

همان‌گونه که سلاح حزب‌الله در لبنان جز بحران و وابستگی نتیجه‌ای نداشت، سلاح حماس نیز در غزه، جز ویرانی و فاجعه برای این منطقه ارمغان دیگری به بار نیاورد. این ابزار نظامی هیچ تاثیری بر رویکرد اسرائیل نداشت، جز آنکه تل‌آویو در دو حوزه از وجود چنین سلاح‌هایی نهایت بهره‌برداری را کرد: نخست، اثبات نبود وحدت و همگرایی ملی میان فلسطینی‌ها و فقدان یک طرح سیاسی فراگیر. دوم، دادن بهانه برای فرار از مذاکره با طرفی فلسطینی که بتوان بر سر مسائل اساسی با آن گفتگو کرد.

زمانی که آریل شارون در سال ۲۰۰۱ بار دیگر به قدرت بازگشت، به‌صراحت اعلام کرد که «هیچ طرف فلسطینی که بتوان با آن گفتگو کرد، وجود ندارد». او برای اثبات این ادعا، بیش از همه به سلاح‌ها و موشک‌های حماس که از غزه به سمت اسرائیل شلیک می‌شدند، تکیه کرد.

پس از اشاره به تجربه غزه و تبعات سنگین سلاح حماس برای آن منطقه، ایجاب می‌کند که بر وضعیت فعلی و حساس لبنان تمرکز کنیم. زمانی که میشل عون و جبران باسیل وارد کاخ بعبدا شدند، حزب‌الله با تکیه بر تسلیحاتش نهادهای دولتی این کشور کوچک اما دارای اهمیت راهبردی را ویران کرد، تصمیم‌گیری صلح و جنگ را به‌دست گرفت و لبنان را به پذیرش توافقی ناعادلانه و تحقیرآمیز با اسرائيل وادار کرد که در ۲۷ نوامبر ۲۰۲۴، امضا شد.

مفهوم این توافق این است که تا زمانی که سلاح در دست حزب‌الله وجود دارد، از بازسازی لبنان یا خروج اسرائیل از خاک این کشور خبری نخواهد بود. به عبارت دیگر، در حضور سلاح‌های حزب‌الله، آینده‌ای برای لبنان متصور نیست و این کشور زیر سایه تهدید سلاح حزب‌الله هرگز دوباره سر پا نخواهد شد!

Read More

This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)

اکنون در حالی که غزه و لبنان در عمق بحران فرورفته‌اند، این پرسش مطرح می‌شود که این سلاح‌ها جز کشتار و ویرانی و خدمت به اهداف راست افراطی اسرائیل، چه سودی برای لبنان و غزه داشته‌اند؟ سلاح‌هایی که در لبنان و غزه در اختیار حزب‌الله و حماس است، بیش از آنکه علیه اسرائیل به‌کار گرفته شوند، در راستای تثبیت منافع اسرائیل عمل کرده‌اند؛ منافع جریانی در اسرائیل که خواهان پایان دادن به مسئله فلسطین است. این در حالی است که این امر به سرنوشت ملتی با حقوق ملی مشروع و غیرقابل چشم‌پوشی بستگی دارد که سازمان ملل هم آن را به رسمیت شناخته است.

سلاح‌هایی که در لبنان و غزه خارج از کنترل دولت‌ها فعالیت می‌کنند، جز ویرانی و زیان چیزی به بار نیاورده‌اند. در دولت جدید لبنان به ریاست ژوزف عون، می‌باید هشدار روشنی به حماس داده می‌شد؛ زیرا این گروه نه‌تنها در سایه حمایت حزب‌الله، از خاک لبنان برای شلیک موشک به سوی سرزمین‌های اسرائیلی استفاده می‌کرد، بلکه برخی از اعضای آن اقدام‌هایی خرابکارانه‌ کردند که اردن را هدف قرار داد و مقام‌های اردن از این توطئه پرده برداشتند. علاوه بر آن، نقش حماس در آموزش نیروها، قاچاق سلاح و مهمات و تلاش برای ساخت موشک در داخل اردن، همگی با حمایت حزب‌الله صورت گرفت.

واقعیت این است که چیزی به‌نام «منطق سلاح» وجود ندارد. چنین منطقی فقط در خدمت طرح اسرائیل است؛ چه حماس آن را دنبال کند، چه حزب‌الله. آنچه لبنان را به تباهی کشاند و اقتصاد آن را به فروپاشی سوق داد، سلاح حزب‌الله بود و آنچه غزه را به خاک سیاه نشانده، هم سلاح حماس است. بقیه ماجرا جزئیاتی است که جریان‌های موسوم به مقاومت همواره از پذیرش آن سر باز می‌زنند.

پیام لبنان که شورای عالی دفاع ملی این کشور صادر کرد، بسیار روشن بود. درست است که این پیام ظاهرا هشداری به حماس بود، در واقع هشدار به حزب‌الله است؛ حزبی که حماس را زیر چتر حمایتی خود گرفت و به آن در تسلط بر اردوگاه‌های فلسطینی در لبنان یاری رساند تا اردوگاه‌های مزبور را تحت نفوذ خود در آورد و آن‌ها را به بازوی کنترل جمهوری اسلامی بر لبنان بدل کند.

هشدار به حماس هشداری کاملا بجا بود، زیرا حتی کودکان لبنانی هم می‌دانند که حماس بدون حزب‌الله در لبنان جایی ندارد؛ آن هم در حالی که این حزب خود شاخه‌ای از سپاه پاسداران جمهوری اسلامی است. این هشدار، معنای خاصی در خود دارد: پیام آن است که لبنان به رهبری ژوزف عون، می‌داند که باید دست به چه اقدامی بزند. همچنین، دولت لبنان می‌داند که سلاح حزب‌الله جایی در آینده کشور ندارد، زیرا این همان سلاحی است که به حماس اجازه می‌دهد از جنوب لبنان، موشک‌هایی کم‌اثر اما پرهزینه به سمت اسرائیل شلیک کند که عواقب آن لبنان را به ویرانی می‌کشاند.

سلاح حماس غزه را ویران کرد. اگر این سلاح نبود، غزه می‌توانست پس از عقب‌نشینی کامل اسرائیل در اوت ۲۰۰۵، سنگ‌بنای تشکیل یک کشور مستقل فلسطینی باشد. از سوی دیگر، سلاح حزب‌الله لبنان را ویران کرد. هدف از به‌کارگیری این سلاح هیچ‌گاه پیروزی بر اسرائیل نبود، بلکه پیروزی بر لبنان و مردم آن بود.

این سلاح‌ها نه‌تنها در خدمت آزادی‌خواهی نبودند، بلکه در عمل با منافع راست‌گرایان اسرائیلی همسو شدند؛ به‌ویژه اینکه جریان راست‌گرا می‌کوشد ثابت کند اسرائیل تحت خطر است و با این ادعا، وحدت ملی لبنان را برهم زند و وجود تهدید فلسطینی و جمهوری اسلامی را بهانه‌ای برای تداوم اشغال و جنگ تلقی کند.

حماس با اقدام‌هایش، بهانه لازم را برای جنگ‌های اسرائیل علیه مردم فلسطین فراهم کرد. رژیم جمهوری اسلامی هم از طریق حزب‌الله، زمینه‌ساز جنگ‌هایی شد که اسرائیل علیه لبنان به راه انداخت که از جمله می‌توان به تداوم اشغال مناطقی از خاک لبنان اشاره کرد.

دولت لبنان با مقابله با سلاح حماس که در واقع زیر چتر حزب‌الله و دستور آن عمل می‌کند، در راستای رهایی از این سلاح‌های مخرب گامی دیگر برداشت؛ زیرا برچیدن بساط این سلاح تنها راه نجات لبنان از بحران است.

پیام لبنان روشن است: این سلاح‌ها فارغ از هر تفسیری که گروه‌های مختلف برای توجیه آن ارائه دهند، هیچ نفعی برای لبنان ندارند. هدف از هشدارها و اقدام‌های اخیر این است که لبنان به سرنوشت غزه دچار نشود. سلاح حماس نوار غزه را به ورطه نابودی کشاند و جنگجویان این گروه با ماجراجویی‌های خطرناکی همچون عملیات هفتم اکتبر، سرنوشت مردم غزه را به بازی گرفتند.

برگرفته از روزنامه العرب

دیدگاه و نظرات ابراز شده در این مقاله لزوماً سیاست یا موضع ایندیپندنت فارسی را منعکس نمی کند.

بیشتر از دیدگاه