سوداگران گنج تپه باستانی مارلیک را سوراخ‌سوراخ کرده‌اند

تپه باستانی مارلیک در شهرستان رودبار حدود سه هزار سال پیش آرامگاه خصوصی فرمانروایان قوم آمارد بود

نمایی از تپه باستانی مارلیک‌ــ عکس‌ها: برنا و ویکی‌پدیا

تصاویر تازه منتشرشده از تپه باستانی مارلیک نشان می‌دهد که با گذشت نزدیک به شش دهه از نخستین کاوش‌های باستان‌شناسی در این محوطه، نه تنها هیچ‌گونه حفاظت موثری از این میراث ارزشمند به عمل نیامده، بلکه پژوهش‌های علمی نیز ناتمام و متوقف مانده‌اند. از طرفی این بی‌توجهی به حفاظت اصولی زمینه را برای فعالیت سوداگران گنج و حفاران غیرمجاز هم فراهم کرده و باعث شده است به مرور زمان، آسیب‌های جبران‌ناپذیری به این محوطه وارد شود.

علی منصوری، کارشناس ارشد باستان‌شناسی، که نوروز امسال از تپه مارلیک بازدید کرد، به میراث‌باشی گفت که در سراسر این تپه تاریخی، سوراخ‌ها و حفره‌های کوچک و بزرگی به چشم می‌خورد که حفاران غیرمجاز از گذشته‌های دور تا بهار امسال ایجاد شده‌اند.

منصوری با اشاره به یافته‌های ارزشمند باستان‌شناسان در جریان کاوش‌های اولیه در تپه مارلیک، گفت: «در جریان کاوش‌ها، اشیای کم‌نظیری از دل این قبور بیرون آمد؛ از جمله ظروف سفالی و چینی، جام‌های طلایی و نقره‌ای، دکمه‌های تزیینی و جواهرات، مجسمه‌های برنزی و سفالی، شمشیرها و سرنیزه‌های مفرغی، پارچه‌های بافته‌شده و مشهورترین اثر این محوطه یعنی جام زرین مارلیک.»

او تاکید کرد: «در آن سال‌ها، باستان‌شناسان ایرانی با کمترین امکانات توانستند بخشی از تاریخ و تمدن سه‌هزار ساله ایران را در شمال کشور آشکار کنند که دستاوردی شگفت‌انگیز و غرورآفرین بود.»

Read More

This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)

به گفته این باستان‌شناس، «تلاش‌های خالصانه و متعهدانه» عزت‌الله نگهبان و گروهش در سال‌های ۱۳۴۰ تا ۱۳۴۱، نخستین کاوش باستان‌شناسی ایران را بدون مشارکت هیچ تیم خارجی رقم زد؛ اقدامی که نقطه‌عطفی در خوداتکایی علمی و اعتماد به دانش باستان‌شناسی ایران بود، اما اکنون این تپه به حال خود رها شده است.

او با ابراز تاسف ادامه داد که در دره گوهررود رودبار، افزون بر مارلیک، چهار تپه باستانی مهم دیگر نیز وجود دارد؛ از جمله زینب بیجار، پیلاقلعه، دوربیجار و جازم‌کول، اما این محوطه‌ها نیز از دهه ۱۳۴۰ به حال خود رها شده‌اند و تنها اقدام رسمی ابلاغ عرصه و حریم تپه مارلیک در سال ۱۴۰۰ بود. آن هم در حالی‌ که از آغاز کاوش‌هابیش از شش دهه می‌گذرد و حفاری‌های غیرمجاز همچنان بی‌وقفه ادامه دارد.

شادروان عزت‌الله نگهبان و تیم او در دهه ۱۳۴۰ در تپه مارلیک کاوش کردند و موفق شدند آثاری کشف کنند که نمایانگر یک فرهنگ ویژه و پیشرفته در هزاره نخست پیش از میلاد در این منطقه بود. بنابراین باید این نکته مهم را مدنظر قرار داد که این محدوده نه‌تنها به‌درستی و به‌قدر کافی کاوش نشده، بلکه این فرهنگ نیز محدود به یک تپه و یک روستا نبوده است و احتمالا گستره‌ای وسیع از یک افق فرهنگی ناشناخته را در دل دارد.

با این حال از سال ۱۳۴۱ تا امروز، نه‌تنها هیچ اقدام منسجم و جدی‌ برای شناخت و معرفی این فرهنگ صورت نگرفت، بلکه میراث فرهنگی نیز در ایفای نقش خود ناتوان و بی‌برنامه عمل کرد. در تمام این سال‌ها، هیچ هیئت‌ علمی و تخصصی واجدشرایطی برای ادامه پژوهش‌ها به این منطقه اعزام نشد و برای شناسایی بافت فرهنگی و تمدنی تپه مارلیک نیز هیچ برنامه‌ مشخصی تعریف نکردند.

این در حالی‌ است که احتمال وجود ده‌ها تپه مشابه مارلیک در همان محدوده وجود دارد؛ تپه‌هایی که هر یک می‌توانند حلقه‌ای از زنجیره فرهنگ غنی و ناشناخته شمال ایران در هزاره اول پیش از میلاد باشند. با وجود این ظرفیت عظیم، سهم پژوهش‌های دانشگاهی، مقاله‌ها و پایان‌نامه‌های علمی در زمینه مارلیک و تپه‌های همجوار بسیار اندک و ناچیز باقی مانده و عملا در گشودن رمزورازهای این فرهنگ تاریخی که آثار بی‌همتایی چون جام زرین مارلیک را پدید آورده، کوتاهی و غفلت بزرگی صورت گرفته است.

تپه مارلیک، یادگار تمدنی فراموش‌شده

تپه باستانی مارلیک در کرانه خاوری رود سفید و در دل شهرستان رودبار، از مهم‌ترین محوطه‌های باستانی شمال ایران به شمار می‌رود که بقایای آن، به تمدنی کهن با قدمتی دست‌کم سه‌هزار ساله بازمی‌گردد. بسیاری از پژوهشگران این تپه را آرامگاه خصوصی فرمانروایان و شاهزادگان قوم آمارد می‌دانند؛ مردمانی که در اواخر هزاره دوم و آغاز هزاره اول پیش از میلاد بر این ناحیه فرمان می‌راندند.

شواهد به‌دست‌آمده از کاوش‌ها حاکی از آن است که مردمان این تمدن مردگان خود را بر اساس آیینی ویژه، در کنار اشیای ارزشمند، به خاک می‌سپردند. گورستان مارلیک که روی یک صخره طبیعی قرار گرفته و تاکنون ۵۳ گور آن کاوش شده است، نیز این موضوع را اثبات می‌کند.

این گورها به شکلی نامنظم در فضاهای آزاد میان تخته‌سنگ‌ها جای گرفته‌اند و بازه زمانی استفاده از این گورستان از حدود سال ۱۴۰۰ تا ۱۰۰۰ پیش از میلاد و حتی پس از آن تخمین زده می‌شود. وجود آثار مربوط به چندین دوره در برخی گورها نشانه‌ای از تدفین‌های مکرر در دوره‌های مختلف در یک گور واحد است.

در تمامی آرامگاه‌ها، اشیای متنوعی کشف شده‌اند: از ظروف سفالین و دکمه‌های تزیینی گرفته تا سرگرز، پیکان، جام‌های چینی و اشیای زرین، سیمین و مفرغی مانند خنجر، شمشیر، سرنیزه و کلاهخود، مجسمه‌های برنزی و سفالی و پارچه‌هایی که گواهی بر رواج صنایع بافندگی در هزاران سال پیش در این منطقه‌اند. در جریان همین کاوش‌ها، بنایی چهاردیواری با مساحت حدود ۳۰ مترمربع نیز آشکار شد که به‌نظر می‌رسد کاربری آرامگاهی یا پرستشگاهی داشته است.

از نکات جالب‌توجه شباهت چشمگیر برخی ظروف مفرغی مارلیک با آثار مکشوفه از تپه سیلک کاشان است. برخی باستان‌شناسان بر این باورند که اقوام ساکن در تپه سیلک همان مردمان مارلیک بوده‌اند که بر اثر حمله آشوریان، از مرکز ایران مهاجرت کردند و در نهایت، با پیوستن به مادها، در شکل‌گیری امپراتوری مقتدر ماد در آغاز هزاره نخست پیش از میلاد، نقشی برجسته داشتند.

جام مارلیک، اوج هنر زرگری در ایران باستان

«جام مارلیک» یکی از شاخص‌ترین و ارزشمندترین آثار به‌دست‌آمده از تپه باستانی مارلیک است و به‌عنوان نماد قوم آمارد و هنر درخشان مردم این سرزمین در هزاره نخست پیش از میلاد شناخته می‌شود. این جام که از زر ناب ساخته شده، ۱۸ سانتی‌متر ارتفاع دارد و نقش‌ برجسته‌‌هایش تا ارتفاع دو سانتی‌متر بر سطح آن حک شده‌اند؛ نقش‌هایی که گویای پیوند عمیق باورهای اسطوره‌ای، طبیعت و زیبایی‌شناسی در فرهنگ آن دوران‌اند.

در وسط جام، «درخت زندگانی» به تصویر کشیده شده است؛ درختی اسطوره‌ای که در دو سوی آن، دو گاو بالدار در حال بالا رفتن از تنه آن دیده می‌شوند. این تصویر نمادی از توازن میان جهان مادی و جهان معنوی است. ویژگی منحصربه‌فرد این نقش‌برجسته نمایش بدن حیوانات از کنار و چهره آن‌ها از روبرو است؛ تکنیکی که در سبک‌ هنر اصیل ایرانی ریشه دارد و از هویت فرهنگی سازنده آن حکایت می‌کند.

در کف جام نیز گلی نقش بسته که در مرکز آن خورشیدی با پرتوهای منظم طلوع کرده و نشانگر مفاهیمی نمادین چون نور، زندگی و الوهیت است.

 

جام مارلیک تنها یک شیء زینتی نیست، بلکه سندی از شکوه هنری، فناوری پیشرفته زرگری و باورهای ژرف مردمانی است که در دامنه‌های سرسبز البرز جنوبی می‌زیستند. همچنین گفته می‌شود که جام‌های شیشه‌ای یافت‌شده در مارلیک از نخستین نمونه‌های صنعت شیشه‌سازی در تمدن بشری‌اند و نشانه‌ای از دسترسی به فناوری‌های پیچیده و دانش فنی در آن دوران به شمار می‌روند.

اهمیت این اثر به قدری بالا است که تصویر جام مارلیک، پس از کشف آن در سال ۱۳۴۰ خورشیدی، روی اسکناس‌های ۵۰۰ ریالی ایران نقش بست که از سال ۱۳۴۱ تا ۱۳۵۸ از اسکناس‌های رایج در ایران بود.

بیشتر از فرهنگ و هنر