آتشسوزیهای وسیع در ایالت کالیفرنیای آمریکا در حالی وارد نهمین روز شده است که شماری از مسئولان جمهوری اسلامی و روحانیون و خبرنگاران حکومتی در ایران، همچنان تلاش میکنند با تمسخر دولت ایالات متحده، «ناکارآمدی و فساد سازمانیافته» در دستگاههای دولتی این کشور را دلیل اصلی ادامه آتشسوزیها عنوان کنند.
چند مدیر دولتی و نماینده مجلس، از جمله رئیس سازمان هلالاحمر ایران، نیز در هفته گذشته با بیان جملاتی تحقیرآمیز و استفاده از عباراتی مانند «خفت و خاری آمریکاییها» مدعی شدند که آمادگی دارند «تجهیزات و نیروهای امدادی» خود را برای کمک به خاموش کردن هرچه سریعتر آتشسوزیهای لسآنجلس به کالیفرنیا اعزام کنند. شمار زیادی از روحانیون و نیروهای سپاه پاسداران هم دلیل کشته شدن ۲۴ شهروند آمریکایی و آواره شده دهها هزار نفر را «مشیت الهی» و «انتقام خداوند بابت حمله به غزه» نامیدند.
این در حالی است که در جریان زلزله ویرانگر بم در سال ۱۳۸۲، جورج بوش، رئیسجمهوری وقت ایالات متحده، با توقف سه ماهه تحریمهای اقتصادی ایران، تلاش کرد کمکهای اقتصادی و امدادی کشورهای مختلف برای نجات جان شهروندان بمی و حمایت از آسیبدیدگان راحتتر به ایران برسند و دولت او نیز بهتنهایی با هشت فروند هواپیمای سی۱۳۰ نیروی هوایی آمریکا، ۶۷ تن دارو و وسایل درمانی به ایران فرستاد، ۷۷ تن از کارشناسان نجات و تیمهای پزشکی روانه ایران کرد و یک بیمارستان صحرایی مجهز هم در بم ساخت.
اما برای شماری از کاربران ایرانی فعال در شبکههای اجتماعی سوال اصلی این است که آیا جمهوری اسلامی ایران برای کمک به مهار آتش در کالیفرنیا واقعا میتواند تجهیزات فنی بهروز به آمریکا بفرسد یا این ادعاها تنها یک بلوف سیاسیاند که با هدف تمسخر شهروندان و مدیران گرفتار در بزرگترین آتشسوزی قرن ایالات متحده بیان میشوند.
نگاهی به اخبار منتشرشده در رسانههای دولتی ایران در سالهای اخیر نشان میدهد که مسئولان دولتی، جنگلبانان، آتشنشانها و مدیران محلی، دهها بار در جریان وقوع آتشسوزیهای مختلف در شهرها و جنگلها، از نبود یا کمبود شدید تجهیزات آتشنشانی، نیروهای امدادی متخصص و بیتوجهی کامل دولتهای مختلف در قبال بهروز کردن امکانات آتشنشانان و عقبافتادگی آنان در کسب مهارتهای لازم گلایه کردهاند.
الاغ بهجای هلیکوپتر و هواپیما
در یکی از آخرین موارد، تیر ۱۴۰۳ پس از گذشت هشت روز از آتشسوزیهای گسترده در جنگلهای کوهستانی زاگرس و استانهای کهگیلویه و بویراحمد، خوزستان و فارس، نجیبالله ایزدخواه، بخشدار چاروسا از توابع شهرستان کهگیلویه، با بیان اینکه «امکانات لازم را در اختیار نداریم»، خبر داد که به دلیل بیتوجهی دولت در فراهم کردن تجهیزات مورد نیاز و نبود هلیکوپتر، نیروهای محلی و امدادگران «با الاغ» برای اطفای حریق به مناطق صعبالعبور میروند.
سوءمدیریت و فقدان امکانات و لوازم اولیه در این حادثه منجر شد صدها هکتار از این جنگلها که به گفته فعالان محلی «۵۰ درصد از کوهستان جنگلی خاییز» نیز بخشی از آن بود، در آتش بسوزند و نابود شوند.
چندماه قبل از این حادثه هم آتشسوزی گسترده در منطقه آب نارون شهرستان کهگیلویه ۳۰۰ هکتار از جنگلها و مراتع ان منطقه را نابود کرده بود.
کمبود هزاران آتشنشان و دو هزار خودرو آتشنشانی
قدرتالله محمدی، مدیرعامل سازمان آتشنشانی و خدمات ایمنی شهر تهران، تیر ۱۴۰۳ اعلام کرد که در مراکز آتشنشانی سراسر ایران «بیش از دو هزار دستگاه خودرو کم داریم» و افزود: «تنها در پایتخت با فقدان دو هزار نیروی آتشنشان مواجهیم.»
او همچنین توضیح داد: «بیشتر خودروهای ما به سن ۳۰ سالگی و فرسودگی رسیدهاند که در این زمینه نیازمند بودجه ملی هستیم.»
در همین رابطه، وبسایت خبر فوری در ایران شهریور ۱۴۰۳، با استناد به تصاویر جدید ماهواره کوپرنیک نوشت که بیش از ۱۰ هزار هکتار از جنگلهای بلوط استان کرمانشا، تنها در طول سه ماه تابستان امسال تبدیل به خاکستر شدند و آتشنشانان به دلیل کمبود تجهیزات و نیرو، از مهار زودهنگام آتش بازماندند.
نبود امکانات در کردستان، گیلان و مازندران
تیر ۱۴۰۲، پس از سه روز آتشسوزی مداوم در جنگلهای مریوان، بهزاد شریفیپور، مدیرکل منابع طبیعی و آبخیزداری کردستان، اعلام کرد که بیش از ۱۶۵ هکتار از اراضی جنگلی در شش نقطه مریوان در آتش سوخته است.
چند روز پس از این حادثه، روزنامه دولتی رسالت درباره علت ناکامی نیروهای آتشنشانی و هلالاحمر در مهار آتش نوشت: «سوختن جنگلها دیگر از حادثهای غیرمترقبه خارج و به رویهای معمول بدل شده است. رویهای که سالها است در ابتدای فصل گرم با حریق جنگلی آغاز و در سایه مدیریت ناصحیح، فقدان تجهیزات اطفای حریق و نبود امدادرسانی هوایی، خسارات آن افزایش مییابد و جنگلها آنقدر به سوختن ادامه میدهند که هکتارهای وسیعی از عرصههای سبز به پهنهای سوخته مبدل شوند.»
آذر ۱۴۰۱ نیز وقوع دو آتشسوزی گسترده در جنگلهای هیرکانی مازندران و گیلان موجب سوختن و نابودی دستکم ۱۰۰ هکتار از این جنگلها شده بود. رسانههای دولتی در این مورد نیز مانند موارد دیگر، نبود امکانات اطفای حریق و آتشنشانان متخصص را دلیل اصلی ادامهدار شدن آتشسوزیها عنوان کردند.
گفتند آتشسوزیها طبیعی است!
خبرگزاری میزان خرداد ۱۴۰۰ با انتقاد از عیسی کلانتری، رئیس وقت سازمان حفاظت محیطزیست ایران، که گفته بود «آتشسوزی در جنگلها در شرایط عادی کاملا طبیعی است و نباید بزرگنمایی کرد»، نوشت: «هکتارهای وسیعی از عرصههای جنگلی ما سالها است به زمین سوخته بدل شده که بیانگر وضعیتی بحرانی در تقابل با این پدیده طبیعیــانسانی است. این بحران در حال تبدیل شدن به یک سنت همیشگی است و باید پذیرفت که حاصل مهار نکردن و کنترل نکردن آتش به دست نهادهای ذیربط و قصور و تاخیر در دفع حریق است که باعث شده یکششم مساحت جنگلهای زاگرس به اشکال مختلف از بین برود.»
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
دعا برای باران بهجای تجهیزات هوایی
جلال محمودزاده، نماینده مهاباد در مجلس، ۱۳ خرداد ۱۳۹۹، اعتراض کرد: «متاسفانه در چند روز گذشته آتشسوزی شدیدی در جنگلهای زاگرس و غرب کشور شاهدیم، اما متاسفانه دولت کمترین امکانات لازم را برای مهار آتشسوزی جنگل های زاگرس فراهم نکرده است.»
کارشناسان محیطزیست و نمایندگان مجلس در گفتوگو با رسانهها، «نبود هلیکوپترهای آبپاش و تجهیزات مدرن آتشنشانی» را در کنار «تاخیر زیاد در اعزام نیروهای امدادی و ناهماهنگی بین نهادهای مسئول» بهعنوان اصلیترین دلیل سوختن صدها هکتار از جنگلهای زاگرس در آن سال اعلام کردند.
آبان همان سال نیز خبرگزاری تسنیم با اشاره به ادامه آتشسوزیهای گسترده در جنگلهای هیرکانی توسکستان در استان گلستان، نوشت که با گذشت یک هفته از آغاز این حادثه، «این جنگلهای تاریخی و ارزشمند که ثبت جهانی شدهاند، به دلیل نبود امکانات اطفای حریق و ناهماهنگی بیندستگاهی همچنان در آتش میسوزند و هنوز نیروها موفق به اطفا نشدند».
سپس رمضانعلی سنگدوینی، نماینده وقت گرگان و آققلا در مجلس شورای اسلامی، با «انتقاد از نبود امکانات و تجهیزات مناسب برای مهار این آتشسوزی» گفت: «امیدواریم امشب شاهد بارش باران باشیم تا شاید این آتش به لطف خدا، خاموش شود.»
سوختن بیش از پنج هزار هکتار از جنگلهای شمال و غرب
در دو آتشسوزی جداگانه در سالهای ۱۳۹۷ و ۱۳۹۸ که ابتدا در جنگلهای بلوط استان ایلام و سپس در جنگلهای هیرکانی گلستان رخ داد، در مجموع بیش از پنج هزار هکتار از جنگلهای ارزشمند و تاریخی دچار حریق شدند. به اعتراف مقامهای ادارات محیطزیست و منابع طبیعی این استانها و همچنین گفتههای کارشناسان محیطزیست، «نبود تجهیزات پیشرفته و هلیکوپتر برای خاموش کردن آتش در مناطق صعبالعبور، نبود برنامهریزی مناسب برای حفاظت از جنگلها، نبود بودجه کافی برای تامین تجهیزات اطفای حریق و کمبود نیروی متخصص و آموزشدیده» دلایل اصلی طولانی شدن زمان این دو آتشسوزی و ناکامی نیروهای محلی برای مهار آتش بودند.
نابودی ۳۲۷ هکتار جنگل در نبود آتشنشانان مجهز
در موردی دیگر، خرداد ۱۳۹۶ خبرگزاری مهر با اشاره به روند سریالی آتشسوزیهای گسترده در جنگهای استان ایلام، نوشت: «امسال نیز مانند سالهای گذشته شاهد آتشسوزیهای مکرر در جنگلهای استان ایلام هستیم و البته این آتشسوزیها به دلیل نبود امکانات، طولانیتر و باعث خسارات بیشتری میشوند.» فعالان محیطزیست در ایلام هم طی آن سال از آسیب رسیدن به ۳۲۷ هکتار از منابع طبیعی و ملی این منطقه بر اثرآتشسوزیهای مداوم سخن گفتند.
بهطور میانگین سالی شش هزار و ۵۰۰ هکتار جنگل در آتش میسوزد
این بیتوجهی کامل دولتهای جمهوری اسلامی به درخواستها برای افزایش چندبرابری نیروهای امدادی و خرید تجهیزات و هواپیماهای آبپاش، در حالی ادامه دارد که بر خلاف کشوری مانند ایالات متحده که حدود ۳۳ درصد از مساحت آن جنگل است، در ایران جنگلها تنها ۷ درصد مساحت کشور را شامل میشوند.
ارزش هر درخت جنگلی بین ۳۶ هزار تا ۲۰۰ هزار دلار براورد میشود.
مرکز پژوهشهای مجلس آذر ۱۳۹۹ در گزارشی اعلام کرد که طی ۲۰ سال قبل از این تاریخ، بهطور متوسط هرساله و بهویژه با فرا رسیدن ماههای گرم، بیش از هزار آتشسوزی در جنگلهای ایران رخ داده و نزدیک به سه هزار و ۵۰۰ هکتار از عرصههای جنگلی طعمه آتش شده است و بخشی از این عرصهها کاملا از بین رفتند.
طبق گزارش فائو، سازمان غذا و کشاورزی سازمان ملل متحد، بین سالهای ۱۹۹۸ تا ۲۰۰۲ سالانه بهطور متوسط شش هزار و ۵۰۰ هکتار از جنگلهای ایران در اثر آتشسوزی نابود شدهاند. آمار سازمان جنگلها، مراتع و آبخیزداری ایران در طول دو دهه اخیر هم نشان میدهد نزدیک به ۳۰ هزار مورد حریق در جنگلها و مراتع ایران به سوختن بیش از ۲۸۰ هزار هکتار از سطح جنگلها و مراتع منجر شده است.
طبق آخرین اعلام سازمان جنگلهای ایران، در سال ۱۳۹۷ نسبت به دهه ۱۳۲۰ حدود پنج میلیون هکتار از جنگلهای ایران از بین رفته است و از سال ۱۳۸۶ تا ۱۳۹۸ هم بیش از ۱۳ هزار آتشسوزی در جنگلها و بیش از ۱۱ هزار مورد در مراتع رخ داده که در نتیجه این آتشسوزیها، بیش از ۱۰۷ هزار هکتار از جنگلها و بیش از ۱۱۰ هزار هکتار از مراتع در آتش سوختهاند. بیشترین میزان خسارت به جنگلها نیز در سال ۱۳۸۹ با وقوع دو هزار و ۷۷ آتشسوزی در سراسر جنگلهای ایران رخ داد و بیش از ۱۹ هزار هکتار از جنگلها در آتش سوختند. به طوری که سال ۱۳۸۹ «سال سیاه جنگلهای ایران» نامگذاری شد.
بلوف کامل مقامهای جمهوری اسلامی در مقابل آمریکاییها
کنار هم قرار دادن مواردی که اشاره شد، در کنار آنکه طی موارد پرشماری از حوادث شهری در چند سال اخیر مانند فرو ریختن ساختمان پلاسکو در تهران و آتشسوزی پتروشیمی بوعلی سینا در سال ۱۳۹۵، آتشسوزی پالایشگاه تهران در سال ۱۴۰۰ یا آتشسوزی کمپ ترک اعتیاد لنگرود و بیمارستان گاندی در سال ۱۴۰۲ نیز گزارشهای رسمی نشان داد که «نبود تجهیزات کافی» دلیل اصلی کشته شدن دهها آتشنشان و شهروند بوده است.
در نتیجه میتوان استنباط کرد که مقامهای جمهوری اسلامی با پنهان کردن ناتوانیها و سوءمدیریتهایشان، تلاش کردند تا پرونده غمانگیز آتشسوزیهای کالیفرنیا را به فرصتی برای بیان لفاظیهای سیاسی با مقامهای آمریکایی تبدیل کنند و در شرایطی که خود با فساد افسارگسیخته و ناتوانی در تجهیز آتشنشانان ایرانی مواجهاند، ادعای غیرواقعی توانایی برای کمک به خاموش کردن آتشسوزی کالیفرنیا را مطرح کنند.