پیراهن مشکی همان قدر که همهجانبه و متناسب با انواع سبکها و مناسبتهای مختلف رسمی و غیررسمی است، باوقار و شیک است و یکی از نمادهای واقعی مد هم به شمار میرود.
البته تا قبل از شانل، طراحش که نام او اینک بهنوعی مترادف آن شده است، پیراهن مشکی در طراحیهای عصر ویکتوریا نماد عزا بود و خود ملکه ویکتوریا به مدت ۴۰ سال پس از مرگ همسرش، شاهزاده آلبرت، مشکی پوشید.
به گزارش نشریه ووگ استرالیا، در طول دهه ۱۹۲۰ و پس از آن بود که پیراهنهای بالاتنه بلند به نماد آزادی، رهایی و تغییر در نگرش به پوشش زنان تبدیل شدند و کاستن از محدودیتهای سنتی لباسهای زنانه و ارائه طرحهایی که به جنبههایی چون راحتی و سهولت در حرکت هم توجه میکرد، انقلابی در مد به وجود آورد و گابریل کوکو شانل هم به دلیل همین طراحیهای غیرپیچیده و لباسهایی که محدودیتها را به نفع راحتی کنار گذاشتند، به شهرت رسید.
پیراهن مشکی کوتاه که در دنیای مد به «البیدی» (LBD /Little Black Dress) مشهور است، هم یکی از این موارد بود. لباس شانل در امتداد خطوط یک لباس مجلسی ساده، یقهای صاف یا قایقی (bateau neckline) داشت و در قسمت میانی یا پایین ساق، به شکلی آزاد آویزان میشد.
علاوه بر شانل، ژان پاتو، طراح مد فرانسوی و ادوارد مولینوکس، طراح بریتانیایی، نیز در دهه ۱۹۲۰ و ۱۹۳۰ به محبوب شدن این سبک کمک کردند.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
این دوره مخصوصا زمانی است که نقش صحنه و پرده سینما به عنوان مرجعی برای رونق مد و طراحیهای جدید در محیطهای اجتماعی و فرهنگی پررنگتر میشد و پیراهن مشکی کوتاه هم که بر تن بازیگران نقشهایی درخشان دیده میشد، زمینه را برای ظهور برخی از نمادینترین پیراهن مشکیهای تاریخ مهیا میکرد.
احتمالا معروفترین لباس مشکی صحنه و سینما پیراهن سیاه «هالی گولایتلی» بود که آدری هپبورن در فیلم «صبحانه در تیفانی» نقش او را ایفا میکرد و هوبرت دو ژیوانشی در سال ۱۹۶۱ آن را طراحی کرده بود.
در سال ۱۹۷۲، میریل دارک در فیلم «مرد قدبلند بلوند با کفش سیاه» (The Tall Blond Man with One Black Shoe) با یک پیراهن مشکی از خانه مد فرانسوی گای لاروش (Guy Laroche) که پشت آن تا روی باسن باز بود، نمونهای جسورانهتر را به نمایش گذاشت. شاهدخت دایانا نیز از جمله کسانی بود که در دهه ۱۹۸۰ با پیراهن مشکیهای کوتاه و لباسشبهایی بینظیر از جمله پیراهن معروف «انتقام» ظاهر شد.
در سال ۱۹۹۴، الیزابت هرلی با پیراهن مشکی ورساچه که با سنجاققفلیهای درشت تزیین شده بود، بازو در بازوی هیو گرانت روی فرش قرمز نمایش فیلم «چهار عروسی و یک تشییع جنازه» درخشید. در بقیه سالهای دهه ۱۹۹۰ نیز نمونههای زیادی وجود داشتند که به سبکی ماندگار تبدیل شدند: پیراهن ساتن کلوین کلین (Calvin Klein slip dress)، پیراهن مشکی بالاتنه کرستی با یقه دلبری دولچه و گابانا (Dolce & Gabbana bustier dress) و پیراهن نواردوزیشده هرو لژر (Hervé Léger bandage dress) و … .
دلیل زیبایی همیشگی پیراهن مشکی این است که چون یک بوم خالی است که هم میتواند جذاب و فریبنده و هم محافظهکارانه و کاربردی باشد و در عین حال هوشمندانه و پیچیده به نظر برسد. رنگ مشکی پایه اصلی بسیاری از کمدهای لباس است؛ از لباس مناسب سر کار گرفته تا چیزی که برای شام بیرون از خانه یا روی فرش قرمز میتوان پوشید.
این تکه لباس همهجانبه و کارآمد است و از کسی که آن را میپوشد همهجوره محافظت میکند و کمک میکند مثل یک حرفهای به نظر برسد، چه بخواهد پرزرقوبرق باشد و چه سرشار از اعتماد به نفس. هیچ رنگ دیگری چنین توانایی را ندارد و به این خوبی با همه چیز هماهنگ نمیشود. لباس مشکی در مد یک موضوع جدی و در عین حال نمادین است.