واگذاری استقلال و پرسپولیس به دو بانک غیردولتی آخرین چشمبندی دولت برای فرار از لغو مجوز حرفهای این دو باشگاه و حذف آنها از آسیا است.
پس از آنکه پروژه واگذاری پرسپولیس به سازمان تامین اجتماعی و استقلال به پتروشیمی خلیج فارس ناکام ماند، سخنگوی دولت از واگذاری این دو باشگاه به بانکهای غیردولتی خبر داد اما هنوز از جزئیات این واگذاری خبری در دست نیست و فقط در حد حرف باقی مانده است.
بانکهای ایرانی بیش از دو دهه است که در فوتبال تیمداری نکردهاند. بانک ملی و بانک تجارت دو بانک دولتی بودند که در تهران باشگاهداری را تجربه کردند.
باشگاه بانک ملی سال ۱۳۲۷ تاسیس شد و طی پنج دهه همواره باشگاهی بازیکنساز در تهران بود اما سال ۱۳۷۹ تعطیل شد. این باشگاه اگرچه به قدیمیترین بانک ایران تعلق داشت، هرگز باشگاهی متمول یا حرفهای نبود بلکه با چند مربی که به پرورش بازیکنان جوان علاقه داشتند، به عنوان باشگاهی بازیکنساز اعتبار یافت.
باشگاه بانک تجارت نیز سال ۱۳۶۸ تاسیس شد و با استخدام ستارههای شناختهشده آن دوران، یک فصل خود را مطرح کرد اما در اغلب سالهای فعالیتش تنها در لیگ تهران حضور داشت و سال ۱۳۷۹ هم تعطیل شد.
البته بانکهای ایرانی بعد از دهه ۱۳۷۰ از فضاهای فوتبال و پیراهن تیمهای استقلال و پرسپولیس برای تبلیغ استفاده کردند اما تیمداری حرفهای کاری نبود که حتی بانکهای غیردولتی به آن پرداخته باشند. چند بانک ایرانی با گشایش حساب برای طرفداران استقلال و پرسپولیس سعی کردند از طریق نهادهای هواداری باشگاهها به مشتریانشان بیفزایند اما حتی این روش هم چندان با استقبال هواداران مواجه نشد. ساختار دولتی باشگاههای ایرانی باعث میشود هواداران حتی در اموری که برای باشگاه محبوبشان سودآور است هم مشارکت چشمگیری نداشته باشند، چون مدیران تحمیلی دولتی نتوانستهاند در هواداران حس اعتماد پدید بیاورند.
از طرفی بانکها در جمهوری اسلامی بنگاههای رباخواریاند. رباخواری اگرچه در قانون مجازات اسلامی جرم محسوب میشود و مجازات شلاق و زندان دارد، در بانکداری اسلامی به شیوه جمهوری اسلامی رباخواری رواج دارد و به نام کارمزد و دیرکرد، در قبال پرداخت وام به مردم سودهای هنگفت به دست میآورند و به سپردهگذاران نیز سود پرداخت میکنند. البته در سالهای اخیر به دلیل تورم افسارگسیخته و کاهش دمبهدم و سرسامآور ارزش ریال، اغلب مردم سرمایههایشان را به بانکها نمیسپارند و با خرید دلار و یورو یا طلا و سکه ارزش پولشان را حفظ میکنند. این رفتار مالی مردم اقتصاد بانکداری در جمهوری اسلامی ایران را ضعیف کرده است.
استقلال و پرسپولیس، دو باشگاهی که هر فصل با زیان مالی روزگار میگذرانند و به دلیل محرومیت از دریافت حق پخش تلویزیونی و انحصار صداوسیمای جمهوری اسلامی، نمیتوانند از مسیرهای اصلی کسب درآمد برای یک باشگاه ورزشی بهرهمند باشند، چگونه میتوانند یک بانک را ترغیب کنند که مالکیت آنها را از دولت بخرد؟
از طرفی بانکها میتوانند با ارقامی کمتر از هزینههای باشگاهداری هر فصل استقلال و پرسپولیس، در استادیومها و روی پیراهن همین تیمها تبلیغ کنند، در حالی که با پذیرش مسئولیت و مالکیت این دو باشگاه جز زیانهای باشگاهداری چیزی به دست نمیآورند. در واقع واگذاری باشگاههای ورشکسته به بانکهای ورشکسته داستانی مضحک است که تنها جمهوری اسلامی میتواند سازنده آن باشد.
با این حال واگذاری استقلال و پرسپولیس به دو بانک غیردولتی انگار آخرین راه دولت برای نجات این دو باشگاه است. با مالکیت مشترک دولتی، امکان حضور استقلال و پرسپولیس در لیگ نخبگان آسیا و لیگ قهرمانان آسیا وجود ندارد. از دور آینده مسابقات باشگاهی در آسیا، مسابقات در سه سطح برگزار میشود و ایران احتمالا ۲+۱ سهمیه در لیگ نخبگان آسیا و یک سهمیه در لیگ قهرمانان آسیا خواهد داشت. راهاندازی لیگ نخبگان شاید کنفدراسیون فوتبال آسیا را برای بررسی باشگاهها بهدقت بیشتری مجبور کند.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
بر خلاف تصور رایج در رسانههای ورزشی ایران، این کنفدراسیون فوتبال آسیا نیست که مجوز حرفهای باشگاهها را صادر میکند بلکه کمیته صدور مجوز حرفهای باشگاهها در فدراسیون فوتبال ایران است که با بررسی مدارک ارسالی باشگاهها مسئول صدور مجوز حرفهای است و باشگاهها تا ۹ فروردین ۱۴۰۳ فرصت دارند مدارکشان را در سایتی که فدراسیون فوتبال معرفی کرده است، بارگذاری کنند. پس از آن، کمیته صدور مجوز حرفهای فرصتی اندک دارد تا را درباره صدور مجوز حرفهای باشگاهها رای صادر کند.
اگر این کمیته در بررسی مستندات مستقل نباشد و صداقت مستندات را دقیق بررسی نکند، کنفدراسیون فوتبال آسیا برای چنین تخلفی فدراسیون فوتبال ایران را جریمه یا حتی تعلیق میکند و با توجه به اینکه فدراسیون فوتبال ایران در سالهای گذشته بارها بابت مستندات جعلی باشگاهها از ایافسی اخطار گرفته و جریمه شده است، این بار صدور مجوز حرفهای با مدارک جعلی میتواند به تعلیق فدراسیون فوتبال ایران منجر شود.
البته کنفدراسیون فوتبال آسیا در مماشات با فدراسیونها سوابق مفصلی دارد؛ از جمله اینکه مالکیت مشترک باشگاههای دولتی در آسیا دههها با ذات رقابت در فوتبال در تضاد بوده است و فیرپلی مالی در باشگاهداری دولتی و حکومتی هم تهی از معنا میشود. همچنین درهای ورزشگاههای ایران بیش از چهار دهه به روی زنان ایرانی بسته بود اما کنفدراسیون فوتبال آسیا از ارسال یک نامه هشدارآمیز هم دریغ کرد و با هشدارهای فیفا هم هرگز برای گشودن درها به روی زنان ایرانی تلاشی نکرد و فیفا همیشه مستقیم پیگیر این پرونده بود.
کمیته صدور مجوز حرفهای در فدراسیون فوتبال خود گرفتار تنشهای داخلی است و در روزهای اخیر، داریوش مصطفوی ظاهرا به دلیل اختلاف با حمیدرضا آصفی، از این کمیته کنار گذاشته شده است. اعضای این کمیته همیشه اختلافهای بسیاری با یکدیگر دارند و در دورههای گذشته هرگز این کمیته در بررسی پروندههای باشگاهها صداقت و شفافیت نداشته و کنفدراسیون فوتبال آسیا هم بارها از پذیرش اسناد جعلی باشگاهها در این کمیته خبر داشته است.