رکورد رکود در سینمای جمهوری اسلامی ایران

تا پایان سال ۱۴۰۲ سه ماه مانده است؛ آمار فروش این سه ماه که بیاید، تازه مشخص می‌شود سینما از نظر اقتصادی از رکود خارج شده یا نه؛ از نظر محتوایی که سال‌ها است در بحران است

تصویر سینمایی خالی در تهران - takhfifan

بررسی فروش فیلم‌ها در سینمای ایران در سال ۱۴۰۲ نشان می‌دهد صنعت فیلم‌سازی در جمهوری اسلامی به‌طور کلی صنعتی ورشکسته است؛ اما در این سال پدیده‌ای به نام «فسیل» موجب شد رونقی کاذب اتفاق بیفتد که تبلیغات وزارت ارشاد آن را رونق سینمای ایران قلمداد کرد و البته که عوام‌فریبانه بود. در این جستار، قصد دارم به‌قدر حوصله‌ این مقاله، این عوام‌فریبی را نشان دهم.

«فسیل» فیلمی به کارگردانی کریم امینی است که سال ۱۳۹۹ ساخته شد و سرانجام در اکران نوروزی ۱۴۰۲ روی پرده‌ سینماها رفت. این فیلم طبق آماری که تاکنون اعلام شده، حتی با در نظر گرفتن تورم و افزایش قیمت بلیت سینماها، پرفروش‌ترین فیلم تاریخ سینمای ایران بوده است و با حدود هفت میلیون نفر تماشاگر پربیننده‌ترین فیلم سینمایی تاریخ ایران نیز به شمار می‌رود. اما آیا این به‌معنای رونق صنعت سینما در جمهوری اسلامی است؟

داستان فیلم مروری نوستالژیک بر دوران پادشاهی است که به جمهوری اسلامی کشیده می‌شود و به ضدنوستالژی یا نوستالژی منفی در سال‌های نخستین حکومت جدید می‌رسد.  فیلم از «تراژدی‌هایی که اکنون کمدی شده‌اند» و نیز شوخی‌های جنسی و ضدایدئولوژی اسلامی که تندروانه تلقی می‌شوند هم غافل نشده و در واقع تلاش کرده است همه‌ راه‌های جذب مخاطب را در نظر بگیرد.

داستان فیلم از این قرار است که اسماعیل، با بازی بهرام افشاری، سعید، با بازی هادی کاظمی و صفا، با بازی ایمان صفا، اعضای گروه موسیقی «بلک داگز»، در کافه‌ای آواز می‌خوانند. نام گروه تعریضی به بلک کتس (Black Cats) «گربه‌های سیاه» است که شهبال شب‌پره در دهه ۵۰‌‌ــ۴۰ خورشیدی در کافه کوچینی بنیان گذاشت و از همان سال نخست شهرام شب‌پره، برادر شهبال، در آن آواز می‌خواند.

Read More

This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)

اسماعیل، با بازی بهرام افشاری که با نام «اسی» خوانده می‌شود، به‌طور مشخص شهرام شب‌پره را نمایندگی می‌کند. او دنبال اجرا جلو پادشاه ایران است، اما صفا گرایش چپ دارد که به‌نظر می‌رسد تعریضی به فرهاد مهراد باشد که به سیاسی بودن و چپ بودن شهره بود. فرهاد ترانه «جمعه» را نخستین‌بار با گروه شب‌پره روی صحنه رستوران و دانسینگ کوچینی اجرا کرد.

در ادامه فیلم، صفا با سرودن ترانه‌های اعتراضی سعی می‌کند محبوبیتی بین مردم کسب کند، ولی به زندان می‌افتد. از طرفی اسی که قرار بود به کاخ برود و برای شاه بخواند، در راه تصادف می‌کند و به کما می‌رود و ۱۰ سال بعد به هوش می‌آید، زمانی که شاه رفته و جمهوری اسلامی روی کار است، نامزدش فرنگیس، با بازی الناز حبیبی، ازدواج کرده، سعید عضو کمیته شده، صفا به سازمان مجاهدین خلق ایران پیوسته و خودش از نظر نیروهای امنیتی اطلاعات متهم است.

اسماعیل به سراغ فرنگیس می‌رود و متوجه می‌شود که او طلاق گرفته است؛ پس او را از پدرش، آقا تیمور، با بازی غلامرضا نیکخواه، خواستگاری و با او ازدواج می‌کند. در شب عروسی اسی، بین دو دوست قدیمی او، صفا و سعید، که اکنون در دو گروه مقابل هم قرار دارند، درگیری لفظی و سپس فیزیکی صورت می‌گیرد و اسی که می‌خواهد میانداری کند، دوباره ضربه‌ای به سرش می‌خورد و به کما می‌رود و این بار در سال ۱۳۸۴، در حالی که تلویزیون بیمارستان در حال پخش سخنرانی محمود احمدی‌نژاد است، چشم باز می‌کند.

این فیلم در جشنواره‌ فجر از جایزه بی‌نصیب ماند و روزنامه ایدئولوژیکی مانند کیهان هم آن را مبتذل و مطابق ارزش‌های رژیم گذشته و در جهت کمک به دشمن برشمرد و نوشت: «ساخت فیلم‌های سخیف و بی‌ارزش در واقع کمک به دشمنان انقلاب اسلامی است و فضا را برای نفوذ دشمن هموار می‌کند. اگرچه برخی سینماگران و سازندگان فیلم‌های سینمایی به بهانه تولید فیلم‌های طنز و کمدی ناخودآگاه به‌سمت این نوع فیلم‌های بی‌ارزش که ترویج‌دهنده فرهنگ غرب و بی‌بندوباری است می‌روند...» با این حال «فسیل» سرانجام با یک سال تاخیر در نوروز ۱۴۰۲، روی پرده رفت تا به سینمای در رکود ایران رونقی دهد.

دولت رئیسی حکومتی بحران‌زده را در دست گرفت. بحران‌هایی مانند کشتار مردم و سقوط هواپیمای مسافربری و کرونا و گرانی و فقر و فساد... و قرار بود همه‌ مشکلات را با دولت مکتبی و اسلامی‌اش حل کند، اما این بحران‌ها را همان ایدئولوژی اسلامی به‌ وجود آورده بود و معلوم است که دولت رئیسی بنزینی بر آتش آن‌ها بود.

با روی کار آمدن این دولت، بزرگ‌ترین و فراگیرترین جنبش مردمی علیه حکومت به راه افتاد؛ خیزشی انقلابی که بعید به نظر می‌رسد نه دولت رئیسی و نه کلیت جمهوری اسلامی، بتوانند از آن جان سالم به‌ در ببرند. حتی سینما هم که شکسته‌بسته کارش را انجام می‌داد، دچار بحرانی فراگیر شد. جمع وسیعی از سینماگران در صف مردم قرار گرفتند، تولیدات سینمایی کاهش پیدا کرد و پدیده‌ای به نام سینمای زیرزمینی شکل گرفت، سینمایی که نه‌تنها مجوز نمی‌گیرد که حتی چارچوب‌ مقررات جمهوری اسلامی مانند حجاب داشتن زنان را هم زیر پا می‌گذارد. از سوی دیگر، بزرگ‌ترین جشنواره‌های سینمایی به مخالفان نظام روی خوش نشان دادند و غرفه‌هایی که همیشه با قیمت گزاف به فارابی و سینمای حکومتی ایران تعلق داشت، این بار به‌رایگان در اختیار «کانون فیلمسازان مستقل ایران» قرار گرفت و فیلم‌های زیرزمینی به روی زمین آمدند.

«فسیل» با استقبال مردم، یا بهتر است بگویم قشر خاکستری مواجه شد. مردمی که دلشکسته و غمگین بودند و به نفس و تنفسی نیاز داشتند، اما نه تلویزیون در اختیارشان بود نه حتی پلتفرم‌های نمایش خانگی و نه در سینماها فیلم دندان‌گیری روی پرده می‌رفت؛ به همین دلیل «فسیل» برنده مسابقه‌ای شد که رقیب نداشت و از ابزاری استفاده کرد که معمولا برای رقبا ممنوع بود؛ پس جای تعجب ندارد اگر فروش بالایی داشته باشد؛ اما این به معنای خروج سینمای ایران از بحران نیست و نشان از رکود آن دارد.

تا پایان سال ۱۴۰۲ سه ماه مانده است؛ آمار فروش این سه ماه که بیاید، تازه مشخص می‌شود سینما از نظر اقتصادی از رکود خارج شده یا نه؛ از نظر محتوایی که سال‌ها است در بحران است.

بیشتر از فیلم