مراسم تاج‌گذاری در ایران؛ از فر ایزدی تا کالسکه فرنگی بر سنگفرش تهران

شاه پس از ۲۶ سال که بر تخت سلطنت نشسته بود، تاج پهلوی را همچون پدرش، خود بر سر گذاشت

پنجاه‌و‌شش سال قبل، روز ۴ آبان ۱۳۴۶، در چهل‌و‌هشتمین روز تولد محمدرضاشاه، مراسم تاج‌گذاری او و ملکه‌اش، شهبانو فرح پهلوی، در کاخ گلستان برگزار شد که در مقایسه با مراسم مشابه خود در چند قرن گذشته، منحصربه‌فرد بود.

شاه پس از ۲۶ سال که بر تخت سلطنت نشسته بود، تاج پهلوی را همچون پدرش، خود بر سر گذاشت. مراسم تاج‌گذاری آخرین شاه ایران در زمان خودش یکی از پرزرق‌وبرق‌ترین مراسم بود.

ازدواج محمدرضاشاه و شهبانو فرح در سال ۱۳۳۸، فرصت خوبی بود تا همه‌چیز برای برگزاری یک تاج‌گذاری به‌یادماندنی آماده باشد.

از روز چهارم تا یازدهم آبان ۱۳۴۶، در سراسر ایران جشن‌‌های تاج‌گذاری، زادروز محمدرضاشاه و شاهزاده رضا پهلوی برگزار شد. در قالب این جشن‌‌ها، تالار رودکی افتتاح و اپرای سرزمین آریامهر در سه بخش زال و رودابه، عشق و دلقک و جشن دهگان اجرا شد. لوح یادبود برج شهیاد آریامهر (میدان آزادی امروز) نصب شد و بزرگ‌ترین نمایشگاه صنعت ایران برای نشان دادن پیشرفت اقتصاد و صنعت کشور، آغاز به کار کرد.

تاج کیانی،‌ تاج قجری

 تاجی که محمدرضا پهلوی بر سر گذاشت، یادگار سلیقه و فرمان پدرش، رضاشاه، بود و دلیل ساختش این نبود که در خزانه پر از جواهر ایران تاجی برای پادشاه پیدا نمی‌شود، بلکه شاه می‌خواست طرحی نو دراندازد و سلطنتش را با بر سر گذاشتن «تاج کیانی» آغاز نکند.

تاج‌های ساسانیان شهرتی عالم‌گیر داشت، اما با ورود اسلام، شاهان ایران دیگر هیچ‌گاه از تاج به شکل تاریخی و آیینی‌اش استفاده نمی‌‌کردند تا این‌که تاج کیانی اولین بار به دستور فتحعلی‌شاه قاجار ساخته شد و در دوره ناصرالدین‌شاه با نصب یک بته‌جقه بر قسمت پیشانی، شمایلی متفاوت از تاج‌های دوران ساسانیان به خود گرفت که تا دوره پهلوی همچنان ادامه داشت. ارتفاع تاج کیانی (بدون در نظر گرفتن جقه) ۳۲ سانتی‌متر بود و ۳۰۰ قطعه زمرد و ۱۳۰۰ دانه مروارید بر مخمل قرمز تاج نصب ‌شده بود.

تاج پهلوی

ازآنجا که رضاشاه مایل نبود میراث قاجار را بر سر بگذارد، ترتیبی داد تا تاج جدیدی که تاج پهلوی نام گرفت، به‌جای تاج کیانی طراحی و ساخته شود. طرح تاج، بازگشتی بصری به نقوش ساسانی بود. بدنه این تاج که امروز در موزه جواهرات ملی نگهداری می‌شود،‌ از طلا و نقره مرصع ساخته ‌شده است و در چهار طرف دارای کنگره پله‌پله به سبک شاهان ساسانی است. در ساخت این تاج ۳۳۸۰ قطعه الماس به وزن ۱۱۴۴ قیراط، ۵ قطعه زمرد به وزن ۱۹۹ قیراط و ۲ آنه، دو قطعه یاقوت کبود به وزن ۱۹ قیراط و ۳۶۸ دانه مروارید استفاده شده است. خورشیدی زرین با پرتوهایی از الماس و یک الماس زرد برلیان به وزن ۶۰ قیراط نیز در میانه و روی قسمت پیشانی نصب شده‌ است و جقه پایه‌دار اسلیمی که با پر آراسته شده روی آن چشم‌نوازی می‌کند. وزن این تاج با احتساب کلاه مخمل داخلی، حدود دو کیلو و ۸۰ گرم است.

مراسم تاج‌گذاری رضاشاه: سه تاج و سه شمشیر

رضاشاه در آذرماه ۱۳۰۴، با نشستن بر تخت نادری که پوشیده در مرصع و میناکاری و ۲۲ هزار سنگ و جواهر قیمتی بود، تنها با سرنهادن کلاهی آراسته به الماس دریای نور در ایوان تخت مرمر کاخ گلستان تاج‌گذاری کرد. رضاشاه پنج ماه بعد، در مراسمی که در تاریخ چهارم اردیبهشت ۱۳۰۵ در قصر برلیان کاخ گلستان و با حضور مقامات لشکری و کشوری برگزار شد،‌ تاج پهلوی جدید را بر سر نهاد و رسما تاج‌گذاری کرد.

Read More

This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)

گردانندگان اصلی این مراسم، تیمورتاش، وزیر دربار (نماینده اسبق مجلس ملی) و محمدعلی فروغی ملقب به ذکاء‌الملک، نخست‌وزیر وقت، بودند. حسین مکی در کتاب «تاریخ بیست ساله ایران» (انتشارات علمی. ۱۳۸۰) می‌نویسد: «سه تاج مختلف، سه شمشیر مرصع که هر یک در گذشته به پادشاهی تعلق داشت و تیر و کمانی جواهرنشان و مرصع به چند قطعه برلیان، ازجمله اسبابی بودند که اعضای هیئت همراه ولیعهد با خود حمل می‌کردند.»

امیران ارتش و وزیران هر یک شیء گران‌قیمتی از مجموعه جواهرات سلطنتی (مانند شمشیر نادری، زره شاه اسماعیل صفوی و عصای مرصع) را که همه نماد فرمانروایی بودند با خود حمل می‌کردند. استفاده از ابزار سلطنتی قدیمی در مراسم تاج‌گذاری شاهان، امری مرسوم در سراسر دنیا است و با نمایش نمادهای ملی، به حفظ ریشه‌های سنت و فرهنگ کشور اشاره دارد.

رضاشاه در مراسم تاج‌گذاری، یک کت‌وشلوار نظامی که با مدال‌ و نشان‌های نظامی آراسته ‌شده بود، بر تن داشت و شنل مرواریددوزی روی پارچه ابریشم بر دوشش خودنمایی می‌کرد، ‌تاج مرصع دو کیلویی را خود بر سر گذاشت و به‌طور رسمی اولین شاه پهلوی نام گرفت.

تاج‌گذاری محمدرضاشاه و شهبانو فرح؛ شاه با کالسکه آمد

تاج‌گذاری فرح دیبا‌،‌ اولین شهبانوی ایران، روز ۴ آبان ۱۳۴۶‌، به دست محمدرضاشاه انجام شد. شاه پیش از آن و در سال ۱۳۴۰ خواستار تغییر در قانون اساسی مشروطه شده بود، به این شکل که شاه حق تعیین نایب‌السلطنه را داشته باشد و سن قانونی به پادشاهی رسیدن ولیعهد، ۲۰‌سالگی تعیین شود و تا هنگامی‌که ولیعهد به ۲۰‌سالگی نرسیده ‌است، نایب‌السلطنه در راس اداره کشور قرار داشته باشد.

محمدرضاشاه در روز ۴ آبان سوار بر کالسکه سلطنتی، که سوغات قاجار از اتریش بود، در میان انبوه مردم که در کوچه‌های اطراف کاخ گلستان جمع شده بودند و غریو مارش نظامی و همسرایان، به محل مراسم رسید. در موزه خودرو ایران، جایی که امروز کالسکه سلطنتی ایران در آن نگهداری می‌شود‌، در توضیح کنار کالسکه آمده: «از این کالسکه در مراسم تاج‌گذاری پهلوی اول در مجلس موسسان، مراسم تاج‌گذاری پهلوی دوم، جشن‌‌های ۲۵۰۰ساله ایران و استقبال از ملکه انگلستان و فردریک نهم، پادشاه دانمارک، استفاده ‌شده است».

مراسم تاج‌گذاری در ساعت ۱۰ و ۵۰ دقیقه با ورود پرچم ایران و پرچم سه رنگ شیر و خورشید نشان به تالار کاخ گلستان آغاز شد. محمدرضاشاه کت‌وشلوار نظامی به تن داشت که با مدال‌های کوچک و بزرگ آراسته شده بود و شنلی ابریشمی دست‌بافت، با زمینه‌ سفید و بته‌جقه‌ای درشت بر دوش داشت که با مروارید‌ ریز رج‌دوزی شده بود. او تاج پهلوی را بر سر گذاشت و عصای سلطنتی را به دست گرفت. در این هنگام صدای شلیک ۱۰۱ تیر توپ در تهران بلند شد و سرود ملی ایران نواخته و بانگ اذان شنیده شد، ناقوس کلیساها، سوت کارخانه‌‌ها، کشتی‌‌ها و قطارها به صدا درآمد و نقاره‌‌چی‌‌‌ها آهنگ ویژه باستانی نواختند.

شنل شهبانو در مراسم تاج‌گذاری؛ تلاقی هنر دست ایران و فرانسه

شنل مخمل و پیراهن روز تاج‌گذاری، نقشی از هنر دست مارک بوهوم از نشان تجاری کریستین دیور (Dior) و ظریف‌دوزی هنر دست پوران درودی بود که مخمل را به الماس، یاقوت، زمرد و طلادوزی مزین کرده بود. پشت شنل، نماد حکومت سلطنتی پهلوی حک شده و اطراف آن با یاقوت و زمرد آراسته شده بود. امروز این شنل در موزه جواهرات ملی نگهداری می‌شود.

درخشان‌ترین نقطه‌ای که در هر مراسم و آیین تاج‌گذاری چه در ایران و چه در اروپا در همه اعصار دیده می‌شود، نه‌فقط یک میهمانی پرزرق‌وبرق با کالسکه قصه‌ها و لباس پریان، بلکه یک نمایش وفاداری به ریشه‌های گذشته است. در پیراهن، لباس‌، تاج و اسباب تاج‌گذاری، نمادهای ملی مانند نت‌های موسیقی کنار هم آرام گرفته‌اند. حفظ میراث، حفظ هویت است.

بیشتر از زندگی