پیشنهاد صد میلیون دلاری به باشگاه پرسپولیس، خبری دور از انتظار در اقتصاد فوتبال ایران است. یک سرمایهگذار ایرانی مقیم کانادا، پیشنهاد سرمایهگذاری با چنین رقم عجیبی را در مقیاس بازار فوتبال ایران ارائه کرده و منتظر پاسخ باشگاهی است که هرچند وارد بازار پایه فرابورس شده است، همچنان با دخالت مستقیم دولت مدیریت میشود.
نامه پیشنهادی که به باشگاه پرسپولیس رسیده است، امضای الکس هادیتقی را پای خود دارد که خود را کارآفرین و سرمایهگذار در حوزه املاک در کانادا معرفی کرده و از سرمایهگذاری ۵۸۰ میلیون دلاری خود در یونان خبر داده است. باشگاه پرسپولیس هنوز واکنشی به این پیشنهاد نشان نداده است، اما شناخت از سازوکار باشگاهداری در ورزش ایران و سوابق باشگاهداری در چهار دهه اخیر، نشان میدهد که جذب سرمایه یا سرمایهگذار خارجی یا سرمایهگذاری ایرانیان مقیم خارج کشور در باشگاههای پرطرفدار، یک خط قرمز نانوشته در جمهوری اسلامی ایران است.
نگاه امنیتی رایج در فوتبال ایران به باشگاههای پرطرفدار، جریان واگذاری را به بنبست رسانده و ورود پرسپولیس و استقلال به بازار پایه فرابورس نیز مالکیت و نظارت دولت را بر این دو باشگاه پایان نداده است. همچنان، مدیران دولتی با انتخاب وزارت ورزش بر صندلی مدیریت این دو باشگاه مینشینند و همچنان، استقلال و پرسپولیس حتی برای ورود تماشاگران خود به ورزشگاه اختیار ندارند و در میانه اعتراضات سراسری، درهای ورزشگاهها به روی تماشاگران بسته بود.
پرسپولیس و استقلال هنوز برای فروش حق پخش تلویزیونی و اینترنتی بازیهای خود نیز اختیار ندارند و صداوسیمای انحصاری جمهوری اسلامی ایران خریدار اجباری حق پخش بازیها است و به درخواست پول باشگاهها حتی پاسخ هم نمیدهد و نیازی هم به توضیح این نکته نمیبیند که چرا حقوق باشگاهها را پایمال میکند.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
در چنین آشفتهبازاری، روشن نیست که سرمایه خارجی صد میلیون دلاری با کدام دورنما میخواهد وارد بازار فوتبال ایران شود. الکس هادیتقی از علاقه دوران جوانی خود به پرسپولیس خبر داده است و این شاید تنها منطق این سرمایهگذاری فرضی باشد. او در نامه خود به باشگاه پرسپولیس نوشته است: «وقتی پسر جوانی بودم، با بازی زیبا و افتخارآفرینی باشگاه پرسپوليس آشنا شدم. بهرغم اینکه چهار دهه پیش ایران را ترک کردم، تا امروز عشق و علاقهام به پرسپوليس کم نشده است.»
او درباره چگونگی پیشنهاد سرمایهگذاری خود برای پرسپولیس نیز چنین نوشته است: «حاضرم ۵۰ میلیون دلار برای خرید باشگاه و ۵۰ میلیون دلار نیز برای بخش آکادمی، جذب بازیکنان داخلی و خارجی پیشنهاد دهم.» چنین ارقامی برای فوتبال ایران بیسابقه است و میتواند گونه دیگری از باشگاهداری را در ایران نمایش دهد. اما آنچه سرمایهگذار پیشنهاد داده است و آنچه در واقعیتهای اقتصادی فوتبال ایران جریان دارد، نسبتی با هم ندارند.
بخش خصوصی در فوتبال ایران تمایلی به سرمایهگذاری ندارد و موانع دولتی و امنیتی را میشناسد. سرمایهگذار خارجی هم حتما با مطالعه، سرمایه خود را وارد چنین بازاری میکند. اما پیشنهاد سرمایهگذاری صد میلیون دلاری در یک باشگاه ایرانی، چیزی نیست که کسی بتواند در فوتبال ایران پیشبینی کند.
سرمایهگذاران ظاهرا خصوصی داخلی که در فوتبال ایران، چهرههایی متمول شناخته میشدند، اغلب سرانجام با جرایم بزرگ اقتصادی، مانند اختلاس و پولشویی، راهی زندان شدند؛ مثل حسین هدایتی در استیلآذین و پرسپولیس یا بابک زنجانی در راهآهن. سرمایهگذاری خصوصی در فوتبال ایران توجیه اقتصادی ندارد و چهرههایی مثل هدایتی و زنجانی وارد این عرصه میشوند که از ولخرجی در ورزش اهداف تجاری - ورزشی ندارند.
سرمایهگذار خارجی یا سرمایه خارجی هم تا امروز فرصتی در باشگاهداری ایران نداشته است که تجربهای پدید آمده و از سر گذرانده شده باشد.
مشخص نیست که پس از پیشنهاد جدید صد میلیون دلاری، کدام مرجع برای باشگاه پرسپولیس تصمیم میگیرد و ایا مذاکرات جدیتر خواهد شد، یا خیر.
در بحبوحه تحریمهای بانکی بینالمللی، باشگاههای ایرانی حتی از واریز چندصد هزار دلار به حساب مربی و بازیکن خارجی خود از مسیر قانونی بانکی عاجزند و در چنین وضعیت پیچیدهای، ورود سرمایه خارجی صد میلیون دلاری، خبری عجیب به نظر میآید.