بلاژویچ، بازنده محبوب فوتبال ایران از دنیا رفت

سرمربی کروات تیم ملی در مقدماتی جام جهانی ۲۰۲۲، سال‌ها با بیماری سرطان مبارزه می‌کرد

بلاژویچ تصویرهای خوبی از خود در فوتبال ایران به جا گذاشت و اگرچه رسانه‌هایی در دهه ۸۰ منتقد او بودند - BEHROUZ MEHRI / AFP -

فوتبال ایران صبح چهارشنبه، ۱۹ بهمن (۸ فوریه)، را با خبر درگذشت میروسلاو بلاژویچ، سرمربی تیم ملی در شروع دهه ۸۰، آغاز کرد. مربی کروات که مدت‌ها با سرطان پروستات مبارزه می‌کرد، یک روز قبل از تولد ۸۸ سالگی‌اش، از دنیا رفت.

بلاژویچ تصویرهای خوبی از خود در فوتبال ایران به جا گذاشت و اگرچه رسانه‌هایی در دهه ۸۰ منتقد او بودند، بسیاری از روزنامه‌نگاران ورزشی جوان در آن دوران از حامیان سرسخت او، و البته حامی موجی تازه در فوتبال ایران، بودند که بلاژویچ توانسته بود نشان مهمی از آن جریان نو باشد.

نخستین موفقیت بلاژویچ در دنیای مربیگری، قهرمانی دینامو زاگرب در لیگ یوگسلاوی در سال ۱۹۸۲ بود. او سپس به لیگ سوئیس رفت و با گراس‌هاپرز به قهرمانی رسید. اوج هنر بلاژویچ، صعود به نیمه‌نهایی جام جهانی ۱۹۹۸ با کرواسی و ایستادن روی سکوی سوم بود. 

محسن صفایی فراهانی، رئیس وقت فدراسیون فوتبال ایران، که طرفدار مربیان خارجی بود و پیش‌تر نیز هدایت تیم ملی را به میروسلاو ایویچ سپرده بود، در سال ۲۰۰۱ سراغ این مربی موفق رفت تا دومین صعود متوالی به جام جهانی را تجربه کند. دوران مربیگری بلاژویچ در ایران کمتر از یک سال بود، ولی به لطف شخصیت پرشورش، ماجراهای زیادی با ستارگان فوتبال و رسانه‌ها داشت.

او بازیکنان جوانی مثل ابراهیم میرزاپور، رحمان رضایی، مجاهد خذیراوی و علیرضا نیکبخت را به تیم ملی افزود و مرحله مقدماتی جام جهانی ۲۰۰۲ را با برد امیدوارکننده دو بر صفر مقابل عربستان سعودی در ورزشگاه آزادی شروع کرد. ایران در شروع مسابقات صدرنشین بود، ولی با تساوی مقابل تایلند و بحرین، حاشیه امنیتش را از دست داد. شکست تلخ مقابل بحرین در منامه، به معنی صدرنشینی عربستان سعودی بود و تیم ملی به مسیر پر پیچ و خم پلی‌آف رفت. پایان دوران بلاژویچ در تیم ملی، بازی رفت‌و‌برگشت مقابل ایرلند بود. تیم ملی در دوبلین دو بر صفر شکست خورد تا به‌رغم برد یک بر صفر در ورزشگاه آزادی، نتواند به جام جهانی ۲۰۰۲ صعود کند.

علی دایی، مهاجم و کاپیتان سابق تیم ملی، در واکنش به مرگ بلاژویچ گفت: «یکی از بزرگ‌ترین مربیانی بود که با او کار کردم. سبک کارش این بود که بازیکنان را تهییج می‌کرد. یک مربی با دانش، انسانی شریف که نمی‌شود نقشش را در فوتبال ایران کتمان کرد.»

دایی در یادآوری شکست تلخ تیم بلاژویچ در منامه، گفت: «همه چیز از اینجا شروع شد که ما در بحرین زیاد ماندیم. اگر سفر ما کوتاه‌تر بود، شاید اتفاق‌های دیگری می‌افتاد. جو آنجا زیاد خوشایند نبود. بازی افتضاحی انجام دادیم و نمی‌توانیم همه چیز را گردن بلاژویچ بیندازیم. روحش شاد باشد.»

Read More

This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)

خذیراوی هم گفت که بلاژویچ برایش حکم پدر داشت: «من واقعا مثل پسرش بودم. من سال‌ها قبل پدرم را از دست دادم و حالا پدر دومم هم از بین ما رفت.»

او درباره خاطره سیلی خوردن از این مربی گفت: «پاسپورتم را در فدراسیون قایم کرده بودند. بلاژ می‌گفت هر طور شده باید پاسپورتت را پیدا کنی و به اردوی اسلواکی بیایی. ساعت دو رفتم فرودگاه و بلاژ گفت پاسپورتت کو؟ خب نداشتم. یک چک زد توی صورتم و گفت برو دنبال پاسپورتت و هر طور شده برگرد. بلاژ همه‌جوره پای من ایستاد. همه چیز بلاژ برای من خاطره است. خدا رحمتش کند.» 

خداداد عزیزی از بازیکنانی بود که با بلاژویچ رابطه خوبی نداشت و از تیم ملی کنار گذاشته شد تا به مربی کروات لقب «سیاه‌باز» بدهد. او درباره ماجرای اختلافش با این مربی گفت: «آن جلسه‌ای که از تیم ملی جدا شدم، بازی دوستانه با صنعت بود. من نیمه دوم بازی کردم و خیلی هم خوب بودم. در بازی به من پیراهن نرسید و برای اینکه مدیریت کند، گفت چه کسی به خداداد پیراهن نداده؟ آقای ابراهیمی گفت پیراهن کم بوده، که بلاژ گفت من می‌دهم برای او پیراهن بدوزند. خیلی این چیزها را بلد بود. من گفتم نه، پیراهن شماره ۱۱ خودم را می‌خواهم، که از رحمان رضایی گرفت و من بازی کردم، ولی بعد از شام در هتل تصمیم گرفتم از تیم ملی جدا شوم. او سعی کرد من را متقاعد کند، که گفتم نمی‌توانم با شما کار کنم. بعد رسانه‌ها شلوغش کردند که دعوا شده و خداداد را بیرون کردند.»

یحیی گل‌محمدی، سرمربی پرسپولیس، درباره تجربه همکاری‌اش با بلاژویچ گفت: «من خیلی از بازی‌های ملی‌ام را مدیون آقای بلاژویچ هستم. ایشان اگر به یک بازیکن اعتقاد داشت، هیچ وقت اعتمادش را از دست نمی‌داد. این درس بزرگی برای من شد؛ همین که خیلی از جوان‌های خوب را با همین روش توانست به فوتبال معرفی کند. انسان شریفی بود. من از اتفاقی که افتاد بسیار ناراحت شدم و فکر می‌کنم فوتبال دنیا یک مربی بسیار خوب را از دست داد.»

او در واکنش به انتقادات آن دوران از بلاژویچ گفت: «من از لقب سیاه‌باز خوشم نمی‌آمد و دوست نداشتم به او بگویند. این روش مربیگری او و برخورد روان‌شناسی خودش بود.»

بیشتر از فوتبال