رویای دختر هزاره؛ نویسنده محبوبش، الیف شفق، پس از مرگش او را شناخت

الیف شفق با نوشتن مطلبی در مورد مرضیه محمدی که در انفجار مرکز آموزشی کاج کشته شد، به کارزار «نسل‌کشی هزاره‌ها را متوقف کنید» پیوست

مرضیه در دفتر خاطراتش نوشته بود که کتاب‌های الیف شفق را می‌خواند و آرزوی دیدار او را دارد - عکس: @haqjo_reza/twitter

مرضیه محمدی، یکی از ۵۸ دختر نوجوانی که در انفجار هولناک مرکز آموزشی کاج در غرب کابل کشته شدند، رویای دیدار با نویسنده محبوبش، الیف شفق (Elif Şafak)، خالق رمان «ملت عشق»، را در سر می‌پروراند. تصاویری از دفتر خاطرات او که پس از مرگش در رسانه‌های اجتماعی منتشر شد، در نهایت به دست الیف شفق، نویسنده مشهور بریتانیایی، رسید. شفق در یادداشتی در صفحه اینستاگرامش، در مورد مرضیه نوشت و مرگ او را فاجعه‌بار خواند.

الیف شفق، نویسنده بریتانیایی-ترکیه‌ای که نامش در افغانستان بیشتر با کتاب «ملت عشق» سر زبان‌ها افتاد، یکی از نویسندگانی بود که مرضیه در دفترچه خاطراتش، دیدار با او را در فهرست رویاهایش نوشته بود. او در یکی دیگر از یادداشت‌هایش هم نوشته بود که پس از چندین ماه خانه‌نشینی به دلیل هجوم طالبان بر کشور، سرانجام به کتاب‌فروشی رفته و یکی از کتاب‌های الیف شفق را خریده است.

الیف شفق که مرضیه را نیز همچون هزاران خواننده دیگرش، تا پیش از این رخداد نمی‌شناخت، با مرگ او متوجه شد که دختری در آن گوشه تاریک دنیا، در حالیکه برایش ادامه تحصیل، آزادی، و حتی زندگی معمولی، آرزویی دست‌نیافتنی‌ بود، رمان‌های او را می‌خواند و امید دیدارش را در سر داشت. شفق در یادداشتی در اینستاگرام نوشت: «نامش مرضیه بود. باهوش، خلاق، جوان و زیبا. یکی از صدها زن و دختری که از ابتدایی‌ترین حقوق انسانی خود در افغانستان محرومند.» 

این نویسنده مشهور بریتانیایی، با این یاداشت خود اعلام کرد که سطح تبعیض و انزوای زنان افغانستان را، به ویژه زنان هزاره‌تبار، درک کرده است. شفق نوشت: «او (مرضیه) در دو سطح مورد تبعیض قرار داشت؛ یکی به دلیل زن بودن، و دیگری به دلیل هزاره بودن.» در ادامه این یادداشت آمده است: «مرضیه در اثر انفجاری در مرکز آموزشی، که زنان هزاره را هدف قرار داد، کشته شد. نمی‌توانم از فکر کردن در مورد او، دست بردارم.»

نویسنده بریتانیایی با این یادداشت و با انتشار عکس مرضیه، به کارزار «نسل کشی هزاره‌ها را متوقف کنید» پیوست. بازنشر هشتگ این کارزار در فضای مجازی، اکنون از مرز یک میلیون گذشته است. 

مرضیه، نوجوان ۱۹ ساله هزاره، در آستانه سپری کردن آزمون کنکور و ورود به دانشگاه بود. او با شور و هیجان تمام درس می‌خواند و رویای مهندس شدن در سر داشت. او یک دخترعمو به اسم هاجر داشت که هم دوستش بود، هم همکلاسی، و هم رقیب درسی‌اش. مرضیه و هاجر روز جمعه در آستانه برگزاری آزمون کنکور سراسری در افغانستان (که هنوز مشخص نیست آیا دختران اجازه خواهد یافت در آن شرکت کنند یا نه)، به مرکز آموزشی کاج رفته بودند که در کنکور آزمایشی شرکت کنند. اما دقایقی پیش از آغاز آزمون، هیولایی به نام «انتحاری» و با نقابی از باورهای افراطی دینی و هزاره‌ستیزی، در کلاس حاضر شد و خود را در میان دختران نوجوان منفجر کرد. 

هاجر، مرضیه، نجیبه، ام‌البنین و ده‌ها دختر نوجوان و رویاپرداز دیگر، با هیولای انتحاری، دود شدند و به هوا رفتند. روز بعد، خانواده‌های هاجر و مرضیه، که از جان برای تحصیل و پیشرفت دختران خود مایه گذاشته بودند، با نصب یک تابلو در ورودی کوچه‌شان، جان باختن این دو را اعلام کردند و در ادامه از دیگر دختران نوجوان خواستند که برای تحقق رویاهای هاجر و مرضیه، به تحصیل و تلاش ادامه دهند و عقب‌نشینی نکنند. 

یادداشت‌های منتشرشده از دفترچه خاطرات مرضیه، نشان می‌دهد که او با انگیزه‌ای فوق‌العاده، به آینده‌اش می‌اندیشید و به طرز هیجان‌آوری به کتاب، تحصیل، پیشرو بودن، و خلاق بودن علاقه داشت و تلاش می‌کرد. او در فهرست رویاهایش نوشته است: «کارهایی که باید انجام دهم، نوشتن یک رمان، قدم زدن در شب در یک پارک، دوچرخه‌سواری و شنیدن موسیقی، دیدار با الیف شفق، و...» این موارد که در دفترچه رویاهای دختر نوجوان افغانستان، همچون خوابی خوش و آرزویی دور، نوشته شده است، عادی‌ترین کارهای روزمره یک زندگی معمولی برای دختران در دیگر کشورهای جهان است. 

در یکی دیگر از عکس‌هایی که خانواده مرضیه، از دفترچه‌ها و یادداشت‌های او منتشر کرده‌اند، دیده می‌شود که او با همان دستخط خاص خود، روی کاغذی نوشته است: «وقتی کتاب من باز است، باید دهان شما بسته باشد». مشخص نیست که این یادداشت را برای چه کسانی و چه زمانی نوشته است، اما نشان می‌دهد که این دختر نوجوان چه شوری برای مطالعه، نوشتن، خلق کردن، و پیش رفتن در سر داشته است.

Read More

This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)

مراکز آموزشی در غرب کابل که در سال‌های اخیر یکی پس از دیگری هدف حملات خونین تروریستی قرار گرفته‌اند، اغلب فضاهایی نخبه‌پرور بوده‌اند. دانش‌آموزان این مراکز، هر یک در سطوح مختلف توانایی‌های برجسته‌ای داشته‌اند که بعد از مرگشان آشکار شده است. این در حالی است که در ۲۰ سال گذشته، بیشتر دختران و پسرانی که در افغانستان از دبیرستان فارغ‌التحصیل می‌شوند، ظرفیت چندانی، به ویژه در زمینه مطالعه و خلق ایده‌های جدید، ندارند و دلیل آن هم فشارهای اقتصادی، ناامنی، و ضعف توجیه‌ناپذیر نظام آموزشی است. 

مراکز آموزشی‌ غرب کابل، اغلب کلاس‌های «نخبگان» دارند که در آن‌ها دانش‌آموزانی با توانایی بالا در سطوح عالی‌تر درس می‌خوانند و با روش‌های چالش‌برانگیزتری، به حل معماهای درسی می‌پردازند. مرضیه نیز یکی از همین دانش‌آموزان کلاس نخبگان بود که سرانجام نتوانست در میدان رقابت با دیگر نخبگان بایستد و برنده میدان شود. اکنون بعد از مرگ او، نامش بر سر زبان‌ها است و یادداشت‌هایش، از کیفیت‌ها و ویژگی‌های جذاب او حکایت دارند.

بیشتر از جهان