سرمایه‌گذاری محافظه‌کاران با «سکوت» برای دوران رهبر جدید

بسیاری در ایران حاضر نیستند درباره مجتبی خامنه‌ای اظهار‌نظر متفاوتی داشته باشد

محافظه‌کاران مخالف جانشینی مجتبی خامنه‌ای با فرض بالای احتمال تحقق این مسئله، حاضر نیستند مخالفت خود را علنی کنند- رسانه‌های اجتماعی

نام مجتبی خامنه‌‌ای در بحبوحه اعتراض‌های سال ۱۳۸۸ سر زبان‌ها افتاد؛ درست زمانی که نام فائزه هاشمی و مهدی هاشمی در افواه می‌چرخید.

مجتبی در «بیت» پدرش مشغول رتق‌وفتق امور بود و به احتمال فراوان دنبال راهی می‌گشت تا بحران اعتراض‌ها به نتیجه انتخابات را به کمک تمام نیرو‌های تحت اختیار، رفع‌ورجوع کند؛ فائره و مهدی هم در مقابل تلاش می‌کردند به اندازه خود این اعتراض‌ها را به نتیجه برسانند.

اعتراض‌های ۱۳۸۸ را می‌توان سرآغاز آشکار شدن تخاصم و جدال‌ سیاسی آقازاده‌ها در ایران دانست؛ جدالی که تاکنون مجتبی خامنه‌ای برنده آن بوده است. همانی که مردم در آن سال در خیابان‌ها، علیهش شعار می‌دادند: «مجتبی! بمیری! رهبری رو نبینی!»

از طرح این شعار ۱۲ سال می‌گذرد اما مجتبی خامنه‌ای نه مرد و نه رهبری را دید؛ هرچند در گوشه‌وکنار و پیداوپنهان، شایعات درباره جانشینی او هر روز پررنگ‌تر شدند.

گمانه‌ها درباره جانشینی مجتبی از زمانی تقویت شد که به اعتراف برخی از مقام‌های سابق جمهوری اسلامی، نقش او در اداره «بیت رهبری» و دخالت در امور حاکمیتی بیشتر شد. برخی هم نقش او در «بیت» خامنه‌ای را با نقش احمد خمینی در «بیت» روح‌الله خمینی مقایسه می‌کنند؛ البته احمد خمینی مرد؛ آن‌هم به گفته حسین دهباشی، در پی «سوء‌مصرف»، اما مجتبی خامنه‌ای هنوز زنده است، هرچند از رهبری او فعلا خبری نیست؛ چون پدرش همچنان در قید حیات است.

در این میان، تعداد قابل توجهی از فعالان و کارشناسان سیاسی معتقدند که پس از مرگ پدر، این پسر جانشین او خواهد شد؛ موضوعی که میرحسین موسوی هم به‌تازگی به آن اشاره کرد و درباره موروثی شدن قدرت در جمهوری اسلامی هشدار داد.

Read More

This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)

این هشدار یکی از صریح‌ترین و علنی‌ترین اظهارات یک مقام بلندپایه سابق در جمهوری اسلامی به شمار می‌رود و این روز‌ها موج تازه‌ای از تحلیل‌ها و گمانه‌زنی‌ها و تایید‌ و تکذیب‌ها را به همراه آورده است.

بسیاری در ایران حاضر نیستند درباره این مسئله حرف بزنند؛ چه آنان که «مقام سابق» نامیده می‌شوند، چه آن‌هایی که «مقام مسئول» خوانده می‌شوند.

جبهه نزدیک به علی خامنه‌ای با این مسئله دو برخورد متفاوت در پیش گرفته؛ یا سکوت اختیار کرده است، یا موضوع جانشینی و موروثی شدن رهبری در نظام جمهوری اسلامی را خیلی صریح رد می‌کند.

گروه نخست اغلب سیاستمداران و بازیگران قدرت‌اند که با گذشت بیش از ۱۲ سال، همچنان حاضر نیستند در این‌باره اظهار‌نظر کنند و موضع‌گیری مشخصی داشته باشند؛ اما گروه دوم را کسانی تشکیل می‌دهند که پیاه‌نظام یا لشکر سایبری نظام در رسانه‌های اجتماعی شناخته می‌شوند؛ گروهی از جوانان بی‌تجربه که اسیر آموزش‌ها و اطلاعات هدایت‌شده‌اند و چند مرکز هدایت آن‌ها را برعهده دارند.

ناشناس و غیرمسئول بودن این دسته از حساب‌های کاربری که در ادبیات داخلی به آن‌ها «بدنه حز‌ب‌الله» در رسانه‌های اجتماعی نیز گفته می‌شود، موضع‌گیری در این خصوص را برای آن‌ها سهل‌تر و کم‌هزینه‌تر کرده است.

همین گروه در جریان سرنگونی هواپیمای اوکراینی در آسمان تهران بیش از سه روز، ادعا‌ها و اطلاعات هدایت‌شده مراکزی را در رسانه‌های اجتماعی تزریق کردند که بسیاری از همان‌ها از جمله سپاه پاسداران، در این خصوص سکوت پیشه کرده بودند.

طرح دوباره موضوع جانشینی مجتبی خامنه‌ای بار دیگر ملاحظه‌کاری‌ها و سیاسی‌کاری‌های درون این جریان سرسخت حامی نظام ولایی را به نمایش گذاشت. سکوت بازیگران اصلی این جریان در مقابل چنین مسئله‌ای هم از شدت محافظه‌کاری آن‌ها حکایت دارد؛ سکوتی که حتی اگر ناشی از مخالفت باشد، شکسته نمی‌شود تا مبادا در فردای تحقق این جانشینی، جایگاه آن‌ها نزد رهبر جدید از دست برود.

میرحسین موسوی هم به احتمال فراوان، با آگاهی از همین رفتار منفعت‌طلبانه و به‌کمین‌نشسته طیف وسیعی از محافظه‌کاران است که از آن‌ها و مابقی صاحبان قدرت پرسیده است اگر مسئله این جانشینی شایعه‌ای بیش نیست، چرا آن را تکذیب نمی‌کنند؟

دیدگاه و نظرات ابراز شده در این مقاله لزوماً سیاست یا موضع ایندیپندنت فارسی را منعکس نمی کند.

بیشتر از دیدگاه