چگونگی قدرت گرفتن و عزل حسین طائب، کلیددار اسرار نظام

حسین طائب طی سال‌ها فعالیت امنیتی خود، نه‌تنها برای مخالفان که برای بسیاری از چهره‌های شاخص حکومت هم پرونده‌سازی کرد

«حاج میثم» و «برادر حسن» سابق و حسین طائب امروز با یک بیش از یک دهه سابقه سازمان‌دهی و ریاست بر مهم‌ترین ساختار امنیتی جمهوری اسلامی ایران، به‌حکم فرمانده سپاه پاسداران عزل شد تا پرونده برخوردهای سخت و تغییرهای کلیدی به ایستگاه راس نهادهای اطلاعاتی نظام برسد.

نکته مهم کنار گذاشته شدن طائب بازتاب وسیع آن در ایران و پیشدستی رسانه‌های اسرائیل در پیش‌بینی این موضوع از چند روز قبل بود. اخباری که با شایعه بازداشت، ترور و عزل شبانه رئیس اطلاعات سپاه پاسداران، فضای سیاسی جمهوری اسلامی را تحت‌ تاثیر قرار داد.

حسین طائب، کلیددار اسرار نظام، مردی است که طی سال‌ها فعالیت امنیتی خود، نه‌تنها برای مخالفان که برای بسیاری از چهره‌های شاخص حکومت هم پرونده‌سازی کرد و به‌واسطه ارتباط با مجتبی خامنه‌ای، بانفوذترین فرد خانواده رهبر جمهوری اسلامی، «امین امنیتی رهبری» شناخته شد.

او که نام شناسنامه‌ای‌اش حسن است، پس از کشته شدن برادرش در جنگ، نام او (حسین) را بر خود گذاشت اما در دوران حضور در کمیته انقلاب اسلامی و سپس وزارت اطلاعات، حاج میثم بود. طائب جعبه سیاه برنامه پرشاخ‌وبرگ حذف چهره‌ها و جریان‌های سیاسی به نفع علی خامنه‌ای در جمهوری اسلامی بود که پس از آشنایی با محمدباقر قالیباف، قاسم سلیمانی و مجتبی خامنه‌ای در دوران جنگ، حلقه‌ای پرقدرت از درون سپاه پاسداران تا بیت رهبری ترتیب داد که گنبد آهنین بیت «آقا» بودند.

طائب پس از تجربه فرماندهی در برخی کمیته‌های مناطق تهران و فعالیت در سپاه تهران، قم و خراسان، در دوره وزارت علی فلاحیان به تشکیلات امنیتی وارد شد. جایی که گفته می‌شود در دوران ریاست‌جمهوری هاشمی رفسنجانی، برای مدیران و چهره‌های نزدیک به هاشمی پرونده‌سازی کرد.

حضور در سمت مدیریت بخش ضد جاسوسی وزارت اطلاعات به طائب فرصت داد تا با اسم رمز «جاسوسی»، مدیران دولت هاشمی را در تله‌های امنیتی بیندازد؛ اما پس از پرونده‌سازی برای مهدی هاشمی رفسنجانی از طریق اعتراف گرفتن از شریک تجاری او، آن هم در زمانی که قدرت سیاسی کاملا در اختیار اکبر هاشمی رفسنجانی بود، حاج میثم با دستور مستقیم رفسنجانی، از وزارت اطلاعات اخراج شد.

طائب پس از این اخراج، به‌عنوان مسئول هماهنگی به «بیت رهبری» وارد شد؛ جایی که مسئولیت تشکیل ساختاری اطلاعاتی را برعهده گرفت و از اینجا بود که ترقی حاج میثم سرعت گرفت. به گفته برخی چهره‌های امنیتی که بعدها از نظام فاصله گرفتند، اصلی‌ترین وظیفه او در این دوره زمین‌گیر کردن دولت سید محمد خاتمی بود.

پرونده غلامحسین کرباسچی را می‌توان از شاخص‌ترین اقدام‌های اطلاعاتی طائب علیه جریان نزدیک به هاشمی و خاتمی در آن دوران دانست.

هم‌زمان با حضور به‌عنوان معاونت فرهنگی و اجتماعی سپاه پاسداران، جانشین فرماندهی بسیج و سپس فرماندهی بسیج، طائب در سال‌های دهه ۸۰ مسئولیت تشکیل ساختار اطلاعاتی وفادار به علی خامنه‌ای در دل سپاه پاسداران را بر عهده داشت؛ مجموعه‌ای که پیش‌تر در چارچوب سازمان حفاظت اطلاعات سپاه و با هدف مراقبت‌های ضدجاسوسی تشکیل شده بود؛ اما پس از ضربه خوردن وزارت اطلاعات در دهه ۷۰، رهبر جمهوری اسلامی به دنبال تشکیل هرمی امنیتی بود که سپاه در راس آن باشد؛ یعنی به موازات وزارت اطلاعات اما با رویکردی ۱۰۰ درصد همسو با اهداف رهبر جمهوری اسلامی ایران.

Read More

This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)

تحلیلگران معتقدند ایده تشکیل اطلاعات سپاه پس از افشای نقش نیروهای وزارت اطلاعات در قتل‌های زنجیره‌ای و پاکسازی این نهاد امنیتی شکل گرفت. اقدامی که با وجود مخالفت خامنه‌ای، عملی شد و رهبر جمهوری اسلامی را به آنچه نفوذ لیبرال‌ها می‌نامید، حساس کرد.

مربع طائب، قاسم سلیمانی، محمدباقر قالیباف و مجتبی خامنه‌ای در سال ۱۳۸۴، برای پیروزی قالیباف در انتخابات ریاست‌جمهوری برنامه‌ریزی کردند اما به دلیل تغییر راهبرد بیت رهبری، طائب و مجتبی خامنه‌ای در روزهای پایانی، با چرخشی ناگهانی، به سمت محمود احمدی‌نژاد رفتند.

طائب بنا بود در دولت احمدی‌نژاد وزیر اطلاعات شود که به گفته اسفندیار رحیم مشایی، با مخالفت او، این پروژه شکست خورد و مبنای خصومت او با رئیس‌جمهوری محبوب خامنه‌ای و اطرافیانش شد.

سال ۱۳۸۶ که طائب به جانشینی فرمانده سپاه و بسیج منصوب شد، ارتقا جایگاه امنیتی معاونت اطلاعات سپاه رسما به او سپرده شد. در سال ۱۳۸۸، با انتصاب طائب به سمت فرماندهی بسیج، سردار فیروزآبادی در سخنانی گفته بود: «طائب بنا است بسیج مدنظر رهبری را شکل بدهد.»

بسیج مطلوب رهبری به‌سرعت برای سرکوب جریان‌های مخالف سیاسی و مردمی سازمان‌دهی شد و حسین طائب مسئول قلع‌و قمع جریانی شد که ادعا می‌کردند در انتخابات ۱۳۸۸ تقلب شده است. صدور احکام دستگیری اعضای ستاد میرحسین موسوی یک روز پیش از انتخابات و حمله به ستاد او در شب انتخابات با دستور مستقیم حسین طائب صورت گرفت. خود او بعدها در تشریح شرایط آن روزها صراحتا گفت: «تحلیل ما این بود یا پیروز می‌شوند یا برای کودتای مخملی مهیا خواهند شد. پس به‌سرعت نیروهای بسیج را علیه آنان سازمان‌دهی کردیم.»

سرکوب مردم معترض به نتایج انتخابات و به‌کارگیری اراذل‌واوباش زندانی برای سرکوب مردم از جمله اقدام‌هایی بود که او مسئولیت آن را برعهده گرفت. طائب همچنین طراح بازجویی و گرفتن اعتراف‌های تلویزیونی از متهمان سیاسی دستگیرشده در وقایع ۱۳۸۸ بود و این اقدام‌ها زیر نظر او برنامه‌ریزی و هدایت شدند.

از سال ۱۳۸۸ و با شکل‌گیری رسمی معاونت اطلاعات سپاه، تلاش‌های طائب عملا بر کنار گذاشتن وزارت اطلاعات از امور امنیتی، حفاظتی و ضدجاسوسی معطوف شد؛ کاری که سازمان اطلاعات سپاه بین سال‌های ۱۳۸۸ تا ۱۳۹۸ زیر نظر او انجام داد. چندین وزیر اطلاعات بر کارشکنی‌های اطلاعات سپاه علیه این وزارتخانه تاکید کردند و این مسئله را عامل ناموفق ماندن بعضی ماموریت‌‌های دستگاه امنیتی اول ایران دانستند.

سید محمود علوی، وزیر اطلاعات حسن روحانی، در صداوسیما به‌صراحت، مسئول شکست برخی پرونده‌ها و پروژه‌های اطلاعاتی را اطلاعات سپاه دانست و معتقد بود این دستگاه امنیتی به‌قصد مصادره فعالیت‌های وزارت اطلاعات، در ماموریت‌های آن کارشکنی می‌کند. به‌خصوص در دولت دوم محمود احمدی‌نژاد، حلقه نزدیکان او که به دلیل مخالفت با نزدیکان خامنه‌ای به‌خصوص رئیس قوه قضاییه، به «حلقه انحرافی» شهرت پیدا کردند، با طائب اختلاف‌ نظر جدی داشتند.

هم‌زمان با پایان دولت احمدی‌نژاد و آغاز پرونده‌سازی علیه نزدیکان او، با اعلام فرمانده وقت سپاه، ضابط دستگاه قضایی در برخورد با جریان انحرافی یعنی نزدیکان رئیس‌جمهوری سابق حسین طائب بود. احمدی‌نژاد در سخنانی در مورد طائب، گفته بود: «این آقای طائب که رئیس سازمان اطلاعات سپاه شده، من به‌عنوان رئیس‌جمهوری با او مخالف بودم. گفتم تعادل ندارد. ایشان بیاید، همه روابط را به هم می‌زند. اصلا کارش پرونده‌سازی است.» بقایی نیز زمانی که پس از بازداشت و زندان، به مرخصی آمد، در ویدیویی، طائب را ظالم و پرونده‌ساز خواند.

با نگاهی به چهره‌های حذف‌شده، زندان‌رفته و متهم‌شده در ساختار حاکمیت متوجه می‌شویم که نقش طائب در تمامی این پرونده‌ها اصلی و پررنگ بوده است. در شرح خدمات حسین طائب پرونده‌سازی علیه اکثر چهره‌های منتقد رهبر نظام از جمله فرزندان هاشمی رفسنجانی، حلقه نزدیکان محمود احمدی‌نژاد، فاضل لاریجانی، حسن فریدون و در راس آن‌ها اتهام حذف اکبر هاشمی رفسنجانی دیده می‌شود.

طائب و اطلاعات سپاه در بازداشت و سرکوب منتقدان اجتماعی و فرهنگی نیز نقش محوری داشتند. تعطیل کردن بدون نامه مطبوعات، تعطیل کردن مراکز فرهنگی خصوصی و واحدهای انتشاراتی بی‌آنکه اتهام افراد روشن باشد یا به شکل رسمی به آن‌ها اعلام شود، احضار فعالان فرهنگی، روزنامه‌نگاران و مدیران مطبوعات، بازداشت ۱۲ تن از مدیران کانال‌های تلگرامی با وجود مخالفت وزیر اطلاعات دولت روحانی که بعضی از این افراد را پیش‌تر به دفتر خود دعوت کرده بود، پرونده‌سازی علیه فعالان فضای مجازی و فعالان مدنی، زنان، فعالان محیط‌ زیست، اعضای کانون نویسندگان ایران، سینماگران و اعضای خانه سینما، گرفتن اعتراف اجباری جلو دوربین تلویزیون پس از شکنجه و فشارهای روانی، نشان از آن دارد که همان‌طور که احمدی‌نژاد گفته بود، به نظر می‌رسد او به خشم و کینه‌ای مهار ناپذیر دچار است.

در دهه ۹۰ مشهور بود که بازجویان وزارت اطلاعات هرگاه می‌خواستند شخصی را تهدید کنند، نخست به موضوع واگذاری پرونده او به اطلاعات سپاه اشاره می‌کردند؛ جایی که برای شکنجه، تحقیر و تهدید افراد هیچ حساب‌وکتابی وجود نداشت.

اطلاعات سپاه در دوره ریاست طائب مسئول اصلی پرونده‌سازی برای رد صلاحیت چهره‌هایی همچون هاشمی رفسنجانی، حسن خمینی، علی لاریجانی در انتخابات ریاست‌جمهوری و خبرگان هم بود. پرونده‌سازی تحت عنوان دوتابعیتی‌ها نیز اقدامی بود که مدیران دولت حسن روحانی حسین طائب را مسئول اصلی آن و قصد آن را تخریب دولت و به نتیجه نرسیدن برجام دانستند.

در بسیاری از این پرونده‌ها مانند پرونده فعالان محیط‌ زیست، دری اصفهانی و یکی از اعضای تیم مذاکره‌کننده، با وجود اعلام رسمی وزارت اطلاعات مبنی بر حقیقت نداشتن اتهام جاسوسی، اطلاعات سپاه کوتاه نیامد. مرگ مشکوک کاووس سیدامامی در زندان هم از جمله موارد است که به اطلاعات سپاه نسبت داده می‌شود. انتشار فایل صوتی محمدجواد ظریف نیز از اقدام‌های جنجالی سال‌های اخیر است که برخی معتقدند باید ردپای اطلاعات سپاه و شخص حسین طائب را در آن دنبال کرد.

گفته می‌شود ارائه اسنادی علیه علی لاریجانی به شورای نگهبان در انتخابات  ۱۴۰۰ که دروغ بودنش آشکار شد و موجب شد علی خامنه‌ای صراحتا خواستار دلجویی از او شود، هم کار طائب بود. این مورد تا جایی پیش رفت که آملی لاریجانی در واکنش به روند پرونده‌سازی نهادهای امنیتی علیه خانواده خود، علنا واکنش نشان داد و از شورای نگهبان قهر کرد؛ پرونده‌سازی‌هایی که تا حد حذف این گزینه احتمالی رهبری آینده پیش رفت. هرچند افشای نامه آملی به علی خامنه‌ای و افشای درگیری میان یزدی و لاریجانی در جلسه شورای نگهبان هم از جمله عوامل دور شدن آملی از مقام رهبری آینده جمهوری اسلامی بود.

شاید طائب در سر زبان انداختن شایعه رهبری مجتبی خامنه‌ای هم  نقش کلیدی داشته و این هم از برنامه‌سازی‌های تبلیغاتی او بوده باشد. هرچند از سال ۱۳۹۵ گفته شد که انتصاب حسین نجابت به معاونت طائب برای کنترل این اقدام‌های او بوده است.

علی مطهری، از چهره‌های اصول‌گرا، و بسیاری دیگر در مورد حسین طائب گفته‌اند که او با باطوم بیشتر مانوس است تا فکر و عقل و تدبیر.

با توجه‌ به شرحی که آمد، ماجرای سقوط طائب را می‌توان از چند منظر بررسی کرد؛ نخست ضربات گسترده و پی‌درپی اطلاعاتی که تا امنیتی‌ترین لایه‌های حفاظتی ایران نفوذ کردند و در ماه‌های اخیر، حتی اخباری مبنی بر دستگیری بلندپایه‌ترین نیروهای اطلاعاتی سپاه و فرار برخی از آن‌ها به خارج از ایران هم شنیده شد. در پی این اختلاف‌های سیاسی بود که با درز فایل صوتی گفت‌وگوی فرماندهان سپاه، مشخص شد مسئول اصلی سرپوش گذاشتن بر فساد گسترده محمدباقر قالیباف هم طائب است.

نباید فراموش کرد که در محافل سیاسی، گفته شد یکی از اصلی‌ترین دلایل حذف و رد صلاحیت سعید محمد، افشای اسناد فساد قالیباف و در مقابل، اقدام حسین طائب در افشای اسناد تخلفات گسترده مالی قرارگاه خاتم بوده است. طائب در ماجرای بنیاد تعاون سپاه و لاپوشانی فساد آن در رابطه‌ با عالی‌ترین مقام‌های کشور از جمله قالیباف هم نقش بسیار مهمی بازی کرد.

نارضایتی گسترده درون ساختار امنیتی در نتیجه رقابت ناسالم و پرونده‌سازی به‌جای تحقیق مستدل و متکی بر اسناد، مسائلی بودند که حتی وزرای اطلاعات سابق جمهوری اسلامی را هم به این نتیجه رساندند که این دستگاه به‌شدت آسیب‌پذیر شده است و جاسوسان تا قلب جمهوری اسلامی نفوذ کرده‌اند. بسیاری از مسئولان ارشد نظام هم همواره تاکید داشتند ضربه‌ای که طرفین دعوای امنیتی درون نظام با حذف یکدیگر در این سال‌ها، به جمهوری اسلامی زدند، راه را برای نفوذ در بدنه اطلاعاتی امنیتی باز کرد؛ تا جایی که از ترور قاسم سلیمانی تا فخری‌زاده و اخیرا صیادخدایی و چهره‌های دیگر و سرقت اسناد هسته‌ای، همواره ردی از این ضعف در ساختار امنیتی و اطلاعاتی به‌خصوص سپاه دیده می‌شود.

در این‌ بین، پس از افشای اسناد سفر خانواده قالیباف، مهدی طائب، برادر حسین طائب، در فایلی صوتی، داماد ابراهیم رئیسی را مسئول این درز اطلاعاتی دانست؛ اقدامی که بلافاصله با واکنش حلقه نزدیکان ابراهیم رئیسی مواجه و مهدی طائب مجبور به عذرخواهی شد. این موضوع ضربه‌ای سهمگین به حسین طائب بود و آغاز پرونده‌سازی برای نزدیکان ابراهیم رئیسی برخلاف روسای‌جمهوری قبلی، به قیمت کشیده شدن صندلی ریاست از زیر پای او تمام شد.

حامیان رسانه‌ای حسین طائب در ۲۴ ساعت گذشته، با مرور پرونده‌های امنیتی از جمله دستگیری دوتابعیتی‌ها، روح‌الله زم، فرزندان هاشمی، اسفندیار رحیم مشایی و حمید بقایی، دستگیری فعالان فرهنگی و اجتماعی با اتهام جاسوسی، طائب را مرد موفق عرصه‌های امنیتی دانستند و برکناری او را نه به دلیل ضعف اطلاعاتی زیرمجموعه‌ او، بلکه بخشی از تلاش دشمنان در داخل سیستم برای حذفش قلمداد کردند.

اما در طرف مقابل، به نظر می‌رسد که اگرچه بین سال‌های ۱۳۷۶ تا ۱۴۰۰ دولت‌ها و به‌تبع آن وزارت اطلاعاتشان مورد اعتماد کامل بیت رهبری نبودند، با حضور ابراهیم رئیسی، جایگاه وزارت اطلاعات ارزشی دوچندان پیدا کرده است؛ تا جایی که مدیران این وزارتخانه در چند ماه اخیر، صراحتا ضربات امنیتی اسرائیل و ترور نیروهای ایرانی را ناشی از ضعف مسئول حفاظتی جمهوری اسلامی ایران یعنی اطلاعات سپاه و حسین طائب دانسته‌اند.

از سوی دیگر، افشاگری‌های سیاسی پی‌درپی ویترین حاکمیت را مملو از فساد کرده؛ تا جایی که نه‌تنها رهبر حکومت خواستار توقف این روند شده، بلکه محسنی اژه‌ای نیز با نشستن بر کرسی قوه قضاییه، عزم خود را برای پایان دادن به این پرونده‌سازی‌ها و بگیر و ببندها به‌خصوص آن‌ها که جنبه سیاسی دارند، اعلام کرده است. اژه‌ای در سخنانی، با انتقاد از پرونده‌سازی و اتهام‌زنی به مدیران نظام، این روند را مخرب و تضعیف‌کننده دانست؛ روندی که در سال‌های گذشته بارها گفته شد سناریو نویس اصلی، کارگردان و آغاز کننده آن کسی جز حسین طائب نبوده که هدفش نه مبارزه با فساد بلکه باج‌خواهی سیاسی و حذف بوده است.

در حالی جنگ قدرت در راس ساختار امنیتی و سیاسی ایران به‌ویژه حلقه فرماندهان سپاه عیان شده است، حملات اسرائیل به پایگاه‌های موشکی و هسته‌ای نظام و هم‌زمان ترور بخشی از نیروهای هوافضا، طی یک ماه گذشته شایعات مبنی بر برکناری طائب را تقویت کرد.

ابتدا اعلام شد بنا است طائب در مقامی بالاتر و راس ساختار اطلاعاتی جمهوری اسلامی ایران قرار بگیرد؛ اما وقتی حکم او برای مقام مشاور فرماندهی سپاه صادر شد و محمد کاظمی، رئیس حفاظت اطلاعات سپاه، جانشینش شد، مشخص شد که حرف و حدیث‌ها در مورد پاکسازی در ساختار امنیتی سپاه جدی‌تر از این حرف‌ها است.

چند روز پیش از این هم دستگیری ادمین‌های کانال‌های حزب‌اللهی نزدیک به اطلاعات سپاه در حالی خبرساز شد که در چند سال گذشته، این کانال‌ها با در اختیار داشتن اخبار محرمانه، وظیفه تخریب نیروهای داخل نظام را برعهده داشتند.

شکست عملیات ترور شهروندان اسرائیلی در ترکیه و دستگیری نیروهای ایرانی در این کشور که به گفته مقام‌های اسرائیلی حسن طائب مستقیما آن را فرماندهی می‌کرد، در عمل بر بی‌اعتباری سازمان امنیتی او افزود. به‌ویژه آنکه نشریات اسرائیلی دست‌کم پنج روز پیش خبر برکناری او را منتشر کرده بودند تا میزان نفوذ اطلاعاتی خود را به رخ بکشند.

محمد کاظمی، جانشین حسین طائب، از قدیمی‌ترین و البته مرموزترین چهره‌های سپاه پاسداران است. او فرمانده حفاظت اطلاعات سپاه پاسداران و از نزدیکان به بیت علی خامنه‌ای است. جانشینی او از این‌ جهت تامل‌برانگیز است که سازمان او عامل دستگیری حلقه فرماندهان متهم به جاسوسی بود؛ بخشی که مسئولیت اصلی‌ آن کشف شبکه‌های نفوذ در بدنه سپاه پاسداران است.

آمدنیوز در سال ۱۳۹۶، با افشای نام محمد کاظمی، او را مرد اول سپاه در بحث دستگیری و حذف مخالفان نظام دانسته بود. طبق ادعای آمدنیوز، نه‌تنها عزیز جعفری، فرمانده وقت سپاه، که حتی نیروهایی مانند «وحید» در بیت رهبری هم تمامی اقدام‌های خود را با کاظمی هماهنگ می‌کنند. آمدنیوز همچنین برای نخستین بار افشا کرد که یگانی به‌شدت محرمانه و امنیتی زیر نظر مستقیم محمد کاظمی وظیفه رصد فرماندهان ارشد سپاه را برعهده دارد.

در ماه‌های اخیر، به‌موازات اخبار حملات اسرائیل و افشای ابعاد نفوذ امنیتی موساد در بدنه ساختار اطلاعاتی جمهوری اسلامی و انتشار شایعاتی مبنی بر تغییر در راس سازمان اطلاعات سپاه، کانال‌های تلگرامی طیف نیروهای حزب‌اللهی اخباری مبنی بر دستگیری فرماندهان ارشد اطلاعاتی در بخش حفاظت اطلاعات سپاه منتشر کردند. همان کانال‌هایی که در روزهای گذشته مدیرانشان دستگیر شدند و شایعه شد این افراد اطلاعات خود را برای بی‌اعتبار کردن اقدام‌های کاظمی از حسین طائب و حلقه اطرافیان او دریافت می‌کردند.

این موضوع شاید آخرین تلاش‌های حلقه نزدیک به حسین طائب برای تخریب محمد کاظمی بود. ممکن است آن‌طور که برخی از مخالفان طائب در میان نیروهای موسوم به حزب‌اللهی نوشته‌اند، آخرین تلاش طائب برای به‌هم زدن اقدام‌های محمد کاظمی و تیم حفاظت اطلاعات سپاه برای کشف حلقه نفوذی اسرائیل در میان مدیران درجه اول نزدیک به او بوده باشد.

مشخص نیست آیا برکناری طائب حاصل تغییر موازنه در راس قدرت حاکمیت و فرصت دست بالا پیدا کردن حلقه رئیسی علیه رقبا است یا به‌راستی نفوذ اسرائیل در ساختار اطلاعاتی تا راس آن‌ها یعنی حسین طائب رسیده که مقدمه این برکناری را فراهم کرده است.

حالا کانال‌ها و صفحات نزدیک به طائب از او قهرمان حوزه امنیتی ساخته‌اند و بر این باورند که بنا است او به‌زودی ریاست سازمانی فوق محرمانه برای مقابله با اسرائیل را به عهده بگیرد؛ در همین حال، برخی چهره‌های سیاسی نزدیک به محمود احمدی‌نژاد و جبهه پایداری از جمله حمید رسایی این تغییر را پایان دوران پرونده‌سازی می‌دانند.

آنچه وزن طرف دوم را تقویت می‌کند، آن است که تنها چند ساعت پس از انتشار خبر برکناری طائب، صداوسیمای ایران در اقدامی عجیب، بعد از مدت‌ها فیلم «ماجرای نیمروز» را پخش کرد؛ فیلمی که موضوع آن نفوذ سازمان مجاهدین در دهه ۶۰ میان حلقه‌های رده‌بالای امنیتی بود و بر نفوذی بودن چهره‌هایی مانند کشمیری باسابقه و رفتاری انقلابی در اصلی‌ترین بخش‌های اطلاعاتی نظام متمرکز بود.

چه حسین طائب به کشمیری دیگری در جمهوری اسلامی بدل شده باشد و چه تغییر او اقدامی طبیعی برای مقابله با ضعف مدیریتی در اصلی‌ترین نهاد اطلاعاتی کشور باشد، در هر صورت باید منتظر پس‌لرزه‌های برکناری‌ او آن‌ هم در روزی معنادار، هم‌زمان با ورود وزیر خارجه روسیه، به ایران باشیم. مسئله‌ای که می‌تواند بنیان‌های سیاسی در حکومت را جابه‌جا کند و حتی در روند انتخاب رهبر آینده نقشی اساسی بازی کند.

مردی که با حمایت از گاندوسازان برای سه دهه سناریو پرونده‌سازی و حذف نیروهای داخل حکومت را بر عهده داشت، حالا خود به بالاترین جرم در جمهوری اسلامی متهم است؛ عامل موساد و اسرائیل بودن. اتهامی که حتی اگر گمانه‌زنی هم باشد، به تقابل نیروهای طیف طائب با مخالفانش در عرصه‌های مختلف حکومت سبب منجر خواهد شد.