«فرهنگ اسلحه در آمریکا»، مثل فرقه‌ای مذهبی

«اسلیپ‌‌نات» از آمریکا و از بوریس جانسون،‌ ترامپ و بریتانیا می‌گویند

Horror show: Corey Taylor onstage with Slipknot

Getty Images

کاری تیلور می‌گوید: «در آمریکا بیش از اندازه تفنگِ‌ لعنتی داریم. من همین الان اگر بروم بیرون ظرف چند دقیقه تفنگ پیدا می‌کنم. فرهنگ اسلحه این‌جا خیلی مسموم است. مثل یک فرقه مذهبی است و این نگرانم می‌کند».

دو روز بعد از این گفته خواننده اصلی گروه «اسلیپ‌نات» مردی در یکی از شلوغ‌ترین روزهای سال وارد فروشگاه والمارت در شهر ال پاسوی تگزاس شد و شروع کرد به تیراندازی — ۲۲ نفر جان سپردند و ده‌ها نفر زخمی شدند. فردای آن روز، در شهر دیتونِ اوهایو، مردی به ورودی باری محلی تیراندازی کرد. او نه نفر را کشت و ۲۷ نفر را زخمی کرد.

وقتی برگردیم و بعد از رویدادهای هراسناک آن آخرهفته به حرف‌های تایلر گوش کنیم احساس غریبی بهمان دست می‌دهد — بخصوص با توجه به این‌که در ادامه از این صحبت کردیم که چطور قدرت‌مداران معمولا سعی می‌کنند تقصیر را گردن فرهنگ عامه بیاندازند. «اسلیپنات» این موضوع را خوب می‌داند. موسیقیِ این گروه قبلا با حوادث خشونت‌بار مربوط دانسته شده از جمله حمله‌ای در مدرسه‌ای در آفریقای جنوبی در سال ۲۰۰۸ با که با شمشیر سامورائی انجام شد و منجر به کشته شدن یک دانش‌آموز و زخمی شدن جدی سه نفر شد. جای تعجبی هم نیست که درست پس از تیراندازی‌های آمریکا، رئیس‌جمهور ترامپ اعلام کرد که تقصیر گردن «بازی‌های کامپیوتری خشونت‌بار» است… گرچه هیچ شواهدی برای این ادعا موجود نیست.

تیلور می‌گوید: «موسیقی را راحت می‌شود مورد حمله قرار داد چون افراد در قدرت آن‌را نمی‌فهمند. اصلا هیچ تلاشی برای درک آن انجام نمی‌شود و هیچ‌کس نمی‌خواهد بخشی از مسئولیت را به دوش بگیرد».

او می‌افزاید: «اگر دنبال نوع خاصی از حرف‌ها هستید، حالا چه نفرت از سیاه‌پوستان یا هم‌جنس‌گرایان یا هر چیز دیگری، وب‌سایت‌هایی هستند که هزاران نفر دارند آن‌جا از این حرف‌ها می‌زنند. حالا شاهد عواقب عدم رسیدگی به این چیزها هستیم. هنوز هم می‌خواهند تقصیر را بیاندازند گردن موسیقی لعنتی و این‌که از دهه شصت همین‌طور بوده تا سال ۱۹۸۵ و ماجرای تیپر گور.» (گور، بانوی دوم سابق آمریکا، از چهره‌های اصلی تلاش برای چسباندن برچسب‌هایی روی آلبوم‌های موسیقی در آمریکا بود که به والدین در مورد محتوای آن‌ها هشدار می‌‌دادند.) تیلور مکث می‌کند و نفس عمیقی می‌کشد. «واقعا دیگر این مزخرفات را تمام کنید!»

Read More

This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)

اسلیپ‌نات در سال ۱۹۹۵ در شهر ده موینِ ایالت آیوا تشکیل شد و در طول سال‌ها تغییرات بسیاری در ترکیب خود تجربه کرد. شان کراهانِ پرکاشنیست (معروف به «دلقک») تنها عضو کنونی گروه است که از ابتدا با آن بوده است. اما تعداد اعضای گروه همیشه نه نفر بوده و هنوز هم هست. این چهره‌های افسانه‌ای موسیقیِ هوی متال در حال حاضر در پشتیبانی از اولین آلبوم‌شان در پنج سال گذشته به نام «ما از جنس شما نیستیم» تور گذاشته‌اند و معلوم است که هنگام این کار کلی هم خوش‌گذرانی می‌کنند. اما آلبوم زمانی ضبط می‌شد که تیلور هنوز داشت عواقب پایان دومین ازدواجش را از سر می‌گذارند. او در سال ۲۰۱۷ پس از هشت سال از همسرش، استفانی لابی، جدا شد.

نتیجه آن‌که این یکی از سنگین‌ترین آثار این گروه در طول سالیان گذشته است تا جایی که آن‌را با آلبوم بدنام گروه به نام «آیوا» مقایسه کرده‌اند که در سال ۲۰۰۱ منتشر شد. تیلور ترانه اصلی آن آلبوم را در حالی اجرا کرد که برهنه بود و پوشیده از استفراغ خودش و در ضمن بدن خودش را تیغ می‌زد. راس رابینسون، تهیه‌کننده گروه، از دوچرخه کوهستانی افتاده بود و کمرش شکسته بود و فردای آن روز که برگشت سر کار و پشت میزش نشست شروع کرد به جیغ و داد. اگر روند ضبط این یکی آلبوم هم شباهت‌هایی با «آیوا» داشته باشد باید خدا را شکر کنیم که هنگام ضبط با گروه در استودیو نبودیم.

Behind the mask: Slipknot frontman Corey Taylor

Getty Images

تیلور می‌گوید: «هنگام ساختن این آلبوم حوادث زیادی در زندگی شخصی‌ام اتفاق می‌افتاد. تازه از رابطه‌ای خیلی زهرآگین بیرون آمده بودم و داشتم به عواقب آن می‌پرداختم… نه تنها احساس می‌کردم که خیلی ضربه دیده‌ام در ضمن می‌بایست از نو بررسی می‌کردم تا ببینم چه کسی هستم».

طلاق و بازگشت به مشاوره به او کمک کرد متوجه این شود که میزان قابل توجهی خشم و درد داشته که می‌بایست از آن خالی می‌شده است. ضبط آلبوم جدید اسلیپ‌نات همان مجرایی بود که به این کار کمک کرد.

او به یاد مي‌آورد: «برای ضبط آزمایشی رفتم استودیو و کاملاً رها شدم. تا جایی که وقتی برگشتیم آلبوم را ضبط کنیم رویکردمان عوض شد. خیلی واضح بود که این آلبوم قرار است متفاوت باشد چون داشتیم برمی‌گشتیم سر استانداردهای قدیمی‌مان اما این موسیقی هیجان و فوریتی داشت که مدت‌های مدید ندیده بودیم. الهام گرفتم که برگردم به آن حمله قدیمی در صدایم، همان‌طور که انگار کلا دیوانه و پریشان شده‌ام».

آقای دلقک بعدها برایم تعریف می‌کند: «کاری محبوب‌ترین خواننده من در کل دنیا است چون این قابلیت را دارد که آن‌چه در زندگی از سر می‌گذراند بگیرد و جوری آن‌را عوض کند که مال خودش شود. وقتی همه فکر می‌کنند زمینه مشترکی دارند اوضاع خیلی بهتر است».

یکی از بزرگ‌ترین سوتفاهم‌ها راجع به هِوی متالی‌ها (بخصوص در مورد گروهی مثل «اسلیپ‌نات» با آن صورتک‌های ترسناک و صدای بی‌وقفه و غران) این است که آدم‌های ترسناکی هستند. باهاشان که حرف می‌زنی می‌بینی واقعیت چیز دیگری است: تیلور و دلقک پای تلفن لحن دوستانه‌ای دارند (و حتی شاید بگویم شاد و خندان)؛ وقتی از تلاش تیلور برای لهجه انگلیسی داشتن در تک‌ترانه جدیدش به نام «خورِ سالوی» که خودش معترف است که «وحشتناک» بوده به‌عنوان «جیغ زدن با لهجه شرق لندنی» یاد می‌کنم، می‌زند زیر خنده بلند و ممتد. رویکردشان نسبت به گروه مثل خانواده است و این در مورد هواداران گروه هم صدق می‌کند. با لحنی صمیمانه هواداران‌شان را «کک و مک» می‌نامند و هیچ کس را بخاطر جنسیت، رنگ پوست یا تمایلات جنسی‌اش مورد قضاوت قرار نمی‌دهند. به نظر می‌رسند عشق برادرانه‌ای نسبت به یکدیگر دارند — گفتگو با تیلور که به پایان می‌رسد از من می‌خواهد به دلقک بگویم که «کله‌خراب» است و در این حرفش ذوق کودکانه‌ای هست مثل برادری که راجع به برادر بزرگ‌ترش حرف می‌زند.

تیلور حالا طنازانه می‌گوید: «آره، ما خیلی ترسناکیم. واقعیت این است که ما همه مواظب همدیگر هستیم و مواظب هواداران‌مان هم. در کنسرت‌های متال همه هوای همدیگر را دارند.»

یکی از دلایلی که اسم آلبوم جدید را گذاشتند «ما از جنس شما نیستیم» اشاره به همین دوگانگیِ دیگری بودن و یکی بودن است. دلقک در ویدئوی «قدیس‌زدایی» می‌خواست همین را نشان دهد و این بود که گروهی از هواداران را جمع کرد که فکر می‌کردند دارند برای بیستمین سالگرد اولین آلبوم گروه (که نام خود گروه را داشت) فیلم‌برداری می‌کنند.

دلقک می‌گوید: «رابطه محشری با هواداران‌مان داریم. موقع کارگردانی داشتم نگاه‌شان می‌کردم و می‌گفتم ایکاش وقتی که هر کدام‌شان برای اولین بار این ویدئو را می‌بینند کنارشان می‌بودم. بعد از ۲۰ سال امکانش هست که آدم از کل این بساط زده شود. یک زمانی همه خیلی می‌خواستند بزنند در کار ما. انگار منتظر بودند ما گند بزنیم تا با انگشت نشان‌مان دهند و بخندند. و حالا ۲۰ سال گذشته و ما هنوز داریم کار خودمان را می‌کنیم».

او ماه آینده ۵۰ سالش می‌شود — سنی که هیچ‌وقت فکر نمی‌کرد به آن برسد. می‌گوید: «و مسلما فکر نمی‌کردم هنوز در گروه هارد راک باشم. نمی‌دانم کارمان بهتر شده یا نه اما شکی نیست که داریم رشد می‌کنیم. و بد هم نیست که می‌بینیم همه بعد از این همه مدت کمی کم‌تر اذیت‌مان می‌کنند».

تیلور در مورد عمر طولانی گروه می‌گوید: «خوب است آدم از این جور مشکل‌ها داشته باشد. وقتی گروه ۲۰ سالش می‌شود و هنوز به همان مطرحی که قبلا بودی هستی و حتی شاید بیشتر و توجه‌ها کم‌تر نشده».

با این همه تغییر اوضاع می‌تواند دشوار باشد — حتی در موارد کوچک. دلقک می‌گوید: «همیشه می‌خواستم وقتی در اروپا تور داشته باشیم که هوا سرد نیست. اما همیشه در ماه فوریه می‌رویم آن‌جا و در نتیجه اگر بخواهم در یونان و ایتالیا و لندن پیاده‌روی کنم، یخ می‌زنم. کل حرفه کاری من در اروپا در زمستان بوده. همیشه همین مزخرف».

تیلور اخیرا در گفتگویی با «کرانگ!» مدعی شد که در چند سال گذشته به او احساس آدمی شرور داده‌اند و در تک‌ترانه «قدیس‌زدایی» به این موضوع می‌پردازد. او فریاد می‌زند: «دارم از روزهایی سخت گذر می‌کنم // شرور دیگری که دنبال دردسر است // انکار وقتی از همیشه تاریک‌تر است که در سوراخ زندگی کنی // چرا آدم در جهنم اینقدر سردش می‌شود؟»

این احساس تحت حصر بودن همراه با رویدادهای مشابهی در زندگی زناشویی‌اش هم بود. می‌گوید: «در این رابطه این احساس بهم داده می‌شد که دور ریختنی هستم. انگار فقط بودم تا از من سوء استفاده شود. احساس کوچک شدن می‌کردم. اهمیتم کاملا به سخره گرفته می‌شد. اما در عین حال کسانی بودند که داشتند به من اتکا می‌کردند و در نتیجه کلی فشار رویم بود».

او با استیصال می‌گوید: «وسط همه این داستان‌ها داشتم از سندرومِ تله‌کلیک هم رنج می‌بردم. آدم یک مصاحبه می‌کند و تبدیل می‌شود به ۲۷. و به خدا قصم انگار مردم علیه من برگشته بودند و به هر حرفی زده بودم خارج از چارچوبش توجه می‌شود. تصویر این‌طور بود که من مدام دارم می‌روم این طرف و آن‌طرف و مصاحبه‌های لعنتی انجام می‌دهم و دهنم چاک و بست ندارد. یک نفر گفت در کل دنیای موسیقی از هیچ‌کس به اندازه من بیزار نیست.» از حرف‌هایش معلوم است که از این حرف حقیقتا ضربه خورده و تا امروز هم احساسش می‌کند: «سخت بود قبول کنم که این نفرت وجود دارد بخصوص وقتی به‌عنوان آدم روی صحنه و سرگرم‌کننده فقط می‌خواهی مردم خوش‌گذرانی کنند».

در این آلبوم جدید هیچ اشاره صریحی به وضعیت دنیا نیست اما تیلور توجه بخصوصی به سیاست در بریتانیا و آمریکا نشان می‌دهد و مدعی است که قبل از به قدرت رسیدن ترامپ «این اوضاع لعنتی» را پیش‌بینی کرده.

می‌گوید: «سر این قضیه خیلی اذیتم کردند چون فکر می‌کردند فقط می‌خواهم خرابکاری کنم. من می‌گفتم «اوضاع قبل از این‌که بهتر شود بدتر می‌شود. سال آینده من هم مثل بقیه می‌روم رای می‌دهم و امیدوارم این خرفت لعنتی چهار سال دیگر سرکار نماند».

او حرف زدن ترامپ را با بوریس جانسون مقایسه می‌کند و تشابهاتی هم در حرف‌هایی که در ماه‌های پیش از به قدرت رسیدن راجع به این دو زده می‌شد می‌بیند.

او می‌گوید: «بوریس جانسون واقعا مثل ترامپِ شما است. پانزده سال است بوریس را تماشا کرده‌ام و هیچ‌وقت کسی نبوده که مردم جدی‌اش بگیرند — حتی وقتی شهردار لندن بود.» آه می‌کشد و می‌گوید: «و حالا شده نخست‌وزیرِ لعنتی».

در سال ۲۰۱۴، زمان ضبط آلبوم «پنج: فصل خاکستری» که نامزد جایزه گرمی شد دوره‌ای بود که گروه از خودش این سوال را می‌پرسید که می‌خواهد کار را ادامه دهد یا نه. این اولین آلبومی بود که گروه داشت بدون پل گری، باسیستِ اصلی و یکی از اعضای بنیان‌گذارش، می‌ساخت (عنوان آلبوم یادبودی از او بود). او در سال ۲۰۱۰ پس از اووردوز اتفاقی مورفین درگذشت. در ضمن اولین آلبوم بدون جوئی جوردیسون بود؛ درامر اصلی گروه که در دسامبر ۲۰۱۳ اخراج شد.

موقع ضبط «فصل خاکستری» گروه همچنان در دوره نقاهت بود؛ به گفته تیلور، تلخ‌ترین روزهای تاریخ گروه. می‌گوید: «ده سال عجیب و غریبی بوده. کار را با کلی امید شروع کردیم،‌ با «جلد ۳» (۲۰۰۴) و بعد رسیدیم به «تمام امید رفته» (۲۰۰۸) که خودش حرف خودش را می‌زند، نه؟ روزهای تلخ و تاریکی بود… هر چه از دستمان بر می‌آمد انجام می‌دادیم اما در عین حال داشتیم خودمان را پاره می‌کردیم. مساله بعد از مساله. پس این‌که «فصل خاکستری» را ساختیم تقریبا فوق‌العاده بود».

تیلور الان نسبت به زمانی که برای «ما از جنس تو نیستیم» وارد استودیو شد در جایگاه خیلی بهتری قرار دارد؛ تازه با آلیسیا داو از گروه راک اند رولِ «چری بامبز» نامزد کرده. او در ضمن صورتک جدیدی دارد که تام ساوینی طراحی کرده که به کارهای آرایشگری و جلوه‌های ویژه خود در فیلم‌های جورج آ. رومرو از جمله «رستاخیز مردگان» و «کریپ‌شو» معروف است. برملا کردن صورتک جدید هر عضو به یکی از سنت‌های طرفداران اسلیپ‌نات بدل شده و همان‌قدر شورآفرین است که معرفی بازیگران جدید فیلمی از مجموعه جیمزباند.

تیلور می‌گوید: «فکر می‌کنم به این خاطر است که این فرهنگ را وارد کارمان کردیم و باعث شده از رنگ و رو نیافتیم — داریم مدام خودمان را از نوع می‌سازیم. من می‌خواهم صورتکم شبیه چیزی باشد که در زیرزمین کسی ساخته شده… شاید با مقاصد بد. مثل فیلم «کابوس در خیابان الم» که در آن فِرِدی کلی هنر و زحمت خرج صورتکش می‌کند».

می‌گویم مرا بیشتر یاد صورتک لاستیک مصنوعی در فیلمِ «پوستی که در آن زندگی می‌کنم» می‌اندازد، تریلر روان‌کاوِ اسپانیایی ساخت ۲۰۱۱ با بازی آنتونیو باندراس. این باعث می‌شود تیلور یادش بیاید که چطور پس از برملا کردن این قیافه جدید، یکی از هواداران با او تماس گرفته تا بگوید هنگام احیای سوختگی درجه سه صورتک مشابهی پوشیده و از این‌که دیده یکی از بت‌های او هم صورتکی اینچنینی پوشیده احساس قدرت کرده است.

تیلور می‌گوید: «این‌جا بود که صورتک معنایی حتی عمیق‌تر پیدا کرد. یعنی می‌توانی بخاطر قیافه‌ام مرا مسخره کنی اما هیچ کدام از حرف‌هایت سخت‌تر از آن‌چه من از سر گذرانده‌ام نیست».

دلقک که کارگردان ویدئوهای گروه است و صحنه کنونی را برای تور زنده طراحی کرده توضیح می‌دهد: «الان دیگر واقعیت را پنهان نمی‌کنیم. در «قدیس‌زدایی» موضوع را مدام ساده و ساده‌تر کردم و آخرش به این نتیجه رسیدم که موضوع فقط باید راجع به صورتک‌ها باشد. اما ما در ضمن می‌خواستیم آدم‌ها را به سفری به سوی جایی دیگر ببریم و نه این‌که فقط چند احساس بهشان بدهیم».

صورتک خود او که از زمان آغاز به کار گروه شکل دلقک بوده اکنون به نوعی نسخه آینده‌گرا تبدیل شده که سطحی آینه‌دار دارد. خودش به آن می‌گوید «مُد» و می‌گوید می‌خواسته راهی پیدا کند که خودش و هوادارانش یکی باشند «چون همیشه دارند به من نگاه می‌کنند و من هم همیشه به آن‌ها نگاه می‌کنم».

می‌گوید اگر صورتک را در دست بگیری می‌بینی که در سطح آن زخم‌ها و چروک‌های صورت هم کار شده: «من همیشه با این‌که ما بر اساس قیافه همدیگر را قضاوت می‌کنیم مشکل داشته‌ام — بر اساس چروک، وزن، رنگ پوست… برای همین در این صورتک چیزهایی را می‌بینیم که از ما انسان می‌سازد. بی‌نقص نیست و به نظر من زندگی واقعی هم بی‌نقص و تمام و کمال نیست».

آلبوم «ما از جنس تو نیستیم» منتشر شده است.

این نوشته برگردان فارسی از مقالات منتشر شده دیگری است و منعکس کننده دیدگاه سردبیری روزنامه ایندیپندنت فارسی نمی باشد.

https://www.independent.co.uk

© The Independent