رئیس‌جمهوری با پیراهن شماره ۸ تیم ملی بی‌برنامه و پیراهن دو باشگاه ورشکسته

ابراهیم رئیسی در ضیافت افطاری با ورزشکاران شرکت کرد

ابراهیم رئیسی در ضیافت افطاری با ورزشکاران، شال ورزش پهلوانی و پیراهن شماره ۸ تیم ملی فوتبال ایران را هدیه گرفت- پایگاه اطلاع‌رسانی ریاست‌جمهوری

در ضیافت افطاری رئیس‌جمهوری ایران با ورزشکاران، آنچه ابراهیم رئیسی درباره ورزش گفت روایتی بود از موقعیتی ناشناخته که انگار به‌طرز معجزه‌آسایی هیچ مشکلی برای ورزش ایران باقی نمانده است. در کلام او، تمام مشکلات پیش‌تر حل شده بودند و هر مشکل دیگری با یک عبارت کوتاه به خاطرات ورزشکاران می‌پیوست و گره‌ها باز می‌شد.

تصویری که ابراهیم رئیسی با جملاتش درباره حل تمام مشکلات و رفع تمام بحران‌ها ساخت با آنچه در دنیای واقعی از ورزش ایران می‌شناسیم، تفاوتی عمیق دارد. در واقع دو دنیای بی‌شباهت است.

ابراهیم رئیسی در ضیافت افطاری با ورزشکاران، شال ورزش پهلوانی و پیراهن شماره ۸ تیم ملی فوتبال ایران را هدیه گرفت، اما احتمالا او نمی‌تواند مشکلات مالی تیم ملی حتی برای برگزاری چند بازی تدارکاتی در آستانه جام جهانی قطر را حل کند یا مسیر شفاف نقل‌وانتقال پول را در تحریم‌های بانکی پیدا کند که درآمدهای فدراسیون فوتبال از فیفا به حسابش واریز شود. تیم ملی بدون برنامه روزهای باقی‌مانده تا جام جهانی را می‌گذراند.

رئیس‌جمهوری ایران در این مراسم پیراهن پرسپولیس و استقلال را هم هدیه گرفت، پیراهن همان دو باشگاه ورشکسته‌ دولتی که ۱۰ درصد از سهام آن‌ها را به دوستداران فوتبال واگذار کرده‌اند تا بدهی‌های انباشته را بپردازند. دولت سهام دو باشگاهی را که خودش به ورشکستگی کشانده است، در بازار پایه فرابورس (بازاری برای شرکت‌های ورشکسته) به مردم می‌فروشد اما همچنان خود بر مدیریت آن‌ها تسلط خواهد داشت. مدیران دولتی و سیاق باشگاه‌‌داری دولتی در استقلال و پرسپولیس ماندگارند.

Read More

This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)

عبارت‌هایی از سخنرانی رئیس‌جمهوری ایران در جمع ورزشکاران را مرور کنیم: «برای بنده به هیچ عنوان قابل قبول نیست ورزشکاری که می‌خواهد تمرین کند، به میدان مسابقه برود، برای قهرمانی تلاش کند و بر روی سکو قرار گیرد، گرفتار مشکلات معیشتی باشد؛ تامین معیشت از خواسته‌های ابتدایی ورزشکاران است. در دولت راهکار رفع مشکل اشتغال قهرمانان و استخدام آنان را قطعی کردیم و هیچ قهرمانی نباید دغدغه شغل داشته باشد. مسئولان ذی‌ربط حتما پیگیری کنند تا در نشست بعدی که با ورزشکاران خواهیم داشت، دیگر مسئله بیمه به‌‌عنوان یکی از دغدغه‌های آنان مطرح نشود.»

نظیر این حرف‌ها را قهرمانان ورزشی در دهه‌های اخیر بسیار شنیده‌اند اما ورزش به‌جز آن نمای پوشالی متمول در چند رشته ورزشی که درآمدهای میلیاردی‌اش برای چند ده ستاره و سلبریتی ورزشی است، جریان دیگری دارد که اغلب از نظرها پنهان می‌ماند. خیل ورزشکارانی که به حقوق خود در باشگاه‌های بی‌تعهد دسترسی ندارند، بسیاری پیشکسوتان ورزش که پس از طی عمر در ورزش از حداقل درآمد در دوران بازنشستگی محروم‌اند، دختران ورزشکار که نمی‌توانند رقابت‌های جهانی را در بسیاری از رشته‌های ورزشی تجربه کنند، دختران ورزشکاری که به‌دلیل محدودیت‌های پوشش تصویری ورزش زنان و رغبت نداشتن صاحبان صنایع و تجارت برای تبلیغات، درآمدی نازل از حرفه خود در ورزش دارند و مجبورند در کنار ورزش حرفه‌ای، شغل سخت دیگری داشته باشند.

ورزش زنان در ایران دورانی پردردسر و بحرانی را پشت سر می‌گذارد. تبعیض در اختصاص بودجه به ورزش زنان، محدودیت‌ها و ممنوعیت‌ها در بسیاری از رشته‌های ورزشی با حجاب اجباری، کمبود فضاهای ورزشی که زنان بتوانند طبق قواعد حاکمیت ورزش کنند و از چشم‌ها پنهان باشند، فقط چند نمونه واضح از ماجرای ورزش زنان است. اما حمید سجادی، وزیر ورزش و جوانان، در ضیافت افطاری رئیس‌جمهوری گفت: «قرار است ورزش بانوان به جهت حفظ شأن و کرامت این عزیزان مستقل و خودکفا باشد.» زنان ورزشکار واژه‌هایی مثل استقلال و خودکفایی را که می‌شنوند، بیشتر به یاد ممنوعیت‌ها و تبعیض‌ها می‌افتند. واژه‌ها در ادبیات مدیران گاهی معنای وارونه‌ای دارند.

ابراهیم رئیسی وقتی خواست درباره ورزش زنان در سخنرانی‌اش اظهارنظر کند، از بحران‌های ورزش حرفه‌ای فاصله گرفت و گفت: «افزایش گرایش جوانان به ورزش می‌تواند در ارتقای سلامت عمومی و نشاط اجتماعی موثر باشد و به نفع کشور است.»

او البته فراموش کرده است در شهر زادگاهش (مشهد) به صورت زنانی که می‌خواستند برای تماشای فوتبال به ورزشگاه بروند، اسپری فلفل زدند.

فدراسیون‌های ورزشی در ایران نه استقلال دارند که در انتخاباتی آزاد چهره‌های کارآمدی در آن‌ها به ریاست برسند و نه دولت به‌رغم تسلطش بر این فدراسیون‌ها بودجه کافی به آن‌ها می‌دهد. هر بار روسای فدراسیون‌ها در دیدار با مقام‌های سیاسی باید درباره مشکلات مالی خود بگویند تا از لطف و محبت مقام‌های دولتی بهره‌مند شوند و بودجه‌ای به دست آورند.

این حکایت همیشگی در ضیافت‌های مقام‌ها با ورزشکاران است. هر بار تکرار می‌شود اما هرگز قرار نیست سازو‌کار درآمدزایی در فدراسیون‌ها و استقلال آن‌ها فراهم شود. مثالش اینکه محمد بنا، سرمربی تیم ملی کشتی فرنگی ایران، که از ورزش‌های مدال‌آور ایران در مسابقات جهانی و المپیک است، باید از رئیس‌جمهوری درخواست کمک کند یا میرشاد ماجدی، سرپرست فدراسیون فوتبال، در ضیافت افطاری با رئیس‌جمهوری بگوید: «نگاه ویژه، تیزبین و مدبرانه رئیس‌جمهور محترم می‌تواند در روند آماده‌سازی تیم ملی در سال جام جهانی تاثیرگذار باشد و به فدراسیون فوتبال کمک کند. بالا رفتن هزینه سفرهای بین‌المللی مشکل همه فدراسیون‌های ورزشی است و امیدواریم در این خصوص تدبیری اندیشیده شود تا امکان اعزام تیم‌ها و کاهش هزینه‌ها فراهم شود.»

این شیوه عجیب برای اداره مهم‌ترین رشته‌های ورزشی (کشتی و فوتبال) است و می‌توان تصور کرد رشته‌های دیگر ورزشی در چه موقعیت بحرانی‌تری قرار دارند، اگرچه در دنیای رئیس‌جمهوری ایران تمام مشکلات ورزش در ضیافت افطاری حل شده است.

بیشتر از ورزش