زندگی اسلام‌گرایان شیعه در دنیای توهمی «ما از همه بهتریم»

حاکمان رژیم اسلامی با توهمات ادراکی- روان‌شناختی، عقیدتی، افسانه‌ای و قدسی دست به گریبانند

خلط رویا و واقعیت از نشانه‌های بسیار گویای رهبران شیعه است - MEHDI MARIZAD / AFP

از ویژگی‌هایی که حکومت اسلام‌گرایان بیش از چهار دهه نتوانسته است آن را تغییر دهد زندگی اسلام‌گرایان شیعه در یک دنیای توهمی و مملو از خودشیفتگی است. این دنیای توهمی را در ادعاهای آن‌ها می‌توان مشاهده کرد:

ما بهترینیم: «مستقل‌ترین کشور دنیا هستیم.» (ابراهیم رئیسی، ۲۲ بهمن ۱۴۰۰)؛ «امروز در دنیا پاک‌تر و مردمی‌تر از نظام جمهوری اسلامی نداریم.» (صدیقی امام‌جمعه تهران ۱۸ آذر ۱۴۰۰)

ما خیلی شجاعیم: «آمریکایی‌ها می‌گویند شیعیان ژنی دارند که باید آن را به سربازان خود تزریق کنیم تا شجاع شوند.» (سردار سپاه احمد ذوالقدر، ایرنا ۱۵ بهمن ۱۴۰۰) منبع نقل قول این سردار روشن نیست.

هر روز دشمنان را منکوب می‌کنیم و دشمنان از اسلام‌گرایان شیعه هراس دارند، اما این دشمنان از رو نمی‌روند تا همه‌ عالم را به دست آن‌ها بسپارند. قدرت دیگران پوشالی و قدرت اسلام‌گرایان شیعه واقعی و مردمی است: «امروز در اوج قدرت منطقه و حتی جهان هستیم.» (محمدعلی جعفری، تسنیم ۵ آذر ۱۴۰۰)

خداوند با امداد الهی هر روز از اسلام‌گرایان پشتیبانی می‌کند حتی در حد پرداخت حقوق کارکنان دولت (کاظم صدیقی، امام‌جمعه تهران، ۲۱ آبان ۱۴۰۰). خداوند اسلام‌گرایان شیعه همه‌ ابنای بشر را رها کرده و صرفا در کار پشتیبانی از آن‌ها است.

ما نور عالمیم: «دنیای بدون جمهوری اسلامی دنیایی بسیار تاریک و ظلمات است.» (احمد وحیدی، وزیر کشور دولت رئیسی، ۲۳ آبان ۱۴۰۰)

مدیریت دنیا در دست رژیم اسلامی است: «این ایران است که آمریکا را مدیریت می‌کند.» (حسین سلامی فرمانده سپاه، ۲ آذر ۱۴۰۰)

همه شیفته‌ روحانیت شیعه شده‌اند: «مباحث علمی ما در دنیا خریدار زیادی دارد.» (اعرافی عضو شورای نگهبان ایسنا، ۱۳ دی ۱۴۰۰)

رژیم اسلامی منشاء تحولات بزرگ بوده است و خواهد بود: «ما به‌زودی شاهد یک ابر تحول بزرگ دیگر در قرن ۱۵ هجری شمسی خواهیم بود.» (غلامرضا سلیمانی، رئیس بسیج مستصعفین تابناک، ۱۱ آذر ۱۴۰۰)

همه باید حکمرانی را از اسلام‌گرایان شیعه بیاموزند: «داشته‌های ما بسیار بالاست و این داشته‌ها را می‌توان در اختیار دیگر کلان‌شهرها و حتی کشورهای دیگر نیز قرار داد.» (علیرضا شهردار تهران، تابناک ۴ دی ۱۴۰۰)

ما خیلی خوبیم: «جمهوری اسلامی ایران همیشه در مسائل منطقه نقش محوری، سازنده و اساسی داشته و طرف خوب تحولات منطقه ... بوده است.» (ایرنا ۲۱ دی ۱۴۰۰)

ایران تنها دموکراسی دنیا است: «جز ایران هیچ رژیمی در جهان موجودیت خود را با رای مردم به دست نیاورده است.» (حسن رحیم‌پور ازغدی، عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی، اعتماد آنلاین ۱۳ بهمن ۱۴۰۰)

جمهوری اسلامی شایسته‌ رهبری جهان است: «ایران در موقعیتی است که می‌تواند رهبری جامعه جهانی را بر عهده بگیرد.» (کاظم صدیقی، خطیب نماز جمعه تهران، تابناک ۱۵ بهمن ۱۴۰۰)

تهران امن‌ترین پایتخت دنیا است: «ما امن‌ترین پایتخت را در منطقه و دنیا داریم.» (محسن منصوری استاندار تهران، دنیای اقتصاد، ۱۳ بهمن ۱۴۰۰)

Read More

This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)

نقل‌قول‌های بالا تنها گزیده‌ای از این نوع سخنان است و همه به نیمه‌ دوم سال ۱۴۰۰ مربوط می‌شوند. کوهی از این ادعاها در سال‌های قبل نیز مطرح شده است. جمله‌هایی مثل این عبارت‌ها هر روز تکرار می‌شوند: همه‌ ملت‌های عالم عاشق اسلام‌گرایان‌اند و دلشان برای آن‌ها غش می‌رود و تنها چند صهیونیست و امپریالیست نمی‌گذارند آن‌ها با ولی فقیه بیعت کنند؛ اسلام‌گرایان منجی عالم بشریت‌اند، اما دشمنان آن‌ها را بد معرفی می‌کنند؛ اگر همه‌ رسانه‌ها در عالم در اختیار آن‌ها گذاشته شود مشکل حل می‌شود چنان که در ایران چنین شده است؛ همه‌‌ مردم ایران در ناز و نعمت زندگی می‌کنند و راضی‌اند، اما چند صد نفر مدام غر می‌زنند.

ملت‌های دیگر باید تلاش کنند راه و رسم زندگی را از اسلام‌گرایان حاکم در ایران یاد بگیرند؛ مردم ایران عاشق سپاه و بسیج و روحانیت شیعه است حتی زمانی که در خیابان مورد حمله‌ آن‌ها قرار می‌گیرند و صدها تن از آن‌ها با تیربارها درو می‌شوند؛ هر غیر شیعه‌ای که در معرض تبلیغات شیعی قرار گیرد به آن ایمان می‌آورد مگر آن که گناه قلبش را سیاه کرده باشد؛ مردم فطرتا شیعه‌اند، اما برخی متوجه این امر نیستند؛ مقام‌های جمهوری اسلامی اهل سازش نیستند و به هر چه بخواهند می‌رسند؛ اگر حکومت در هر نقطه‌ای از عالم در اختیار آن‌ها قرار گیرد همه را در بهشت برین دنیوی و اخروی قرار می‌دهند؛ رفتار همه‌ دولت‌ها بر اساس واکنش در برابر رژیم اسلامی تعیین می‌شود و هر اقدامی در دنیا له یا علیه این رژیم است؛ اسلام‌گرایان شیعه محور عالم‌اند و همه مردم دنیا اول صبح اخبار ایران را می‌خوانند.

همه‌ اجزا و پیچ و مهره‌های امپراتوری تبلیغاتی و سرکوب اسلام‌گرایان شیعه با دیوانسالاری طویل و عظیمی که دارد بر اساس همین تصورهای موهوم شکل گرفته است. بر اساس توهم منجی بودن و دل‌های گشوده‌ میلیاردها انسان به روی تعلیم‌ها و تبلیغ‌های آن‌ها است که جامعة المصطفی شکل گرفته و ۵۰ هزار طلبه‌ خارجی به‌طور مجانی تعلیم می‌بینند تا دنیا را شیعه کنند. رژیم اسلامی میلیاردها دلار سرمایه‌ ایرانیان را در جنگ یمن برای حوثی‌ها خرج می‌کند تا آن‌ها را شیعه ۱۲امامی کند.

هرکسی به هسته‌ سخت قدرت نزدیک‌تر باشد بیشتر در این چاه توهم فرو رفته است. دنیایی که این افراد در آن زندگی می‌کنند با دنیای بقیه کاملا متفاوت است. آن‌ها برای این که این تفاوت را احساس نکنند محافل، فضاها، برنامه‌ها و مراسم ویژه‌ خود را دارند و دنیای بیرون را نیز تا بتوانند با زور و چماق تلاش می‌کنند بر قامت ذهن خود بدوزند. کار گشت ارشاد و امر به معروف و نهی از منکر دقیقا همین است.

این دنیای توهمی با نیست‌انگاری ساخته ‌و پرداخته شده است. برای اسلام‌گرایان و اسلاف چپ و فاشیست غربی آن‌ها ارزش و هنجاری به‌جز قدرت وجود ندارد. ارزش و حقیقتی برای این جماعت به‌جز اقتدار با تکیه بر قوای قهریه و دنیای تحت سلطه آن‌ها وجود ندارد. به همین دلیل با مخالفان خود فقط با زبان زور سخن می‌گویند و تنها زبان زور را متوجه می‌شوند.

توهم‌های اسلام‌گرایان شیعه را می‌توان به چهار دسته تقسیم کرد:

توهم‌های ادراکی- روان‌شناختی این که همه‌ مردمان عالم به آن‌ها محتاجند که نجاتشان دهند، اما خودشان متوجه نیستند که نجات را می‌خواهند. آن‌ها همچنین تصور می‌کنند که همه قدرت‌های عالم حرکات، رفتارها و تصمیماتشان را بر اساس دشمنی با آن‌ها و از میان بردن یا تضعیف آن‌ها انجام می‌دهند؛ همه‌ عالم مدام علیه آن‌ها توطئه می‌کنند.

آن‌ها حتی اعداد و مشاهده‌ها را به هم ریخته تصور می‌کنند. برای آن‌ها میلیون و میلیارد در بسیاری از موارد یکی است (آن‌ها را به‌جای هم به کار می‌برند). آن‌ها اعدادی را که خود تغییر می‌دهند مثل ۹۰ درصد مخاطب صداوسیما یا محبوبیت ۸۰ درصدی قاسم سلیمانی و محبوبیت ۷۴ درصدی رئیسی واقعی می‌دانند.

اسلام‌گرایان شیعه تصور می‌کنند در همه‌ زمینه‌ها حتی در زمینه‌هایی که اصولا قبول ندارند مثل دموکراسی، حقوق بشر، حکومت قانون و آزادی بیان بهترین‌اند. بوق‌های تبلیغاتی حکومت مملو از این گونه ادعاهای مقام‌های حکومتی است. چیز خوبی در عالم نیست که از آن‌ها نشات نگرفته باشد. حتی نظریه‌ کوانتم فیزیک را آن‌ها هزار سال پیش کشف کرده بودند و بعد غربی‌ها آن را از شیعیان دزدیده‌اند. خود اینشتین نیز شیعه‌ای بوده که تقیه می‌کرده است. حتی برای تغییر دین او نیز سند ساخته‌اند.

خلط رویا و واقعیت از نشانه‌های بسیار گویای رهبران شیعه است. روحانیت شیعه هر آنچه را که در خواب ببیند الهام الهی می‌پندارد و بر اساس آن در عالم واقعیت عمل می‌کند.

توهم‌های ایدئولوژیک- ایدئولوژی با گزینش‌هایی که در درک عالم ایجاد می‌کند و با نشاندن تبلیغات سیاسی به‌جای اطلاع‌رسانی منشأ جدی توهم در دنیای امروز است. ایدئولوژی «خود» فرد را در مقام تصمیم‌گیری در باب این که چه چیزی واقعیت است و چه چیزی نیست قرار می‌دهد. ایدئولوژی باورهایی را به فرد عرضه می‌کند که هیچ نشانی در واقعیت ندارد. خلط ایدئولوژی و واقعیت بخشی از این توهم‌های ادراکی است. هر واقعیت وقتی پذیرفته می‌شود که ایدئولوژی آن را تایید کند. واقعیتی که ایدئولوژی تایید نکند مبتذل و لمپنیسم است و باید حذف شود.

توهم‌های افسانه‌ای- شیعیان اسلام‌گرا باور دارند که هر جا بروند خدا با آن‌ها است و با دیگران نیست. اگر جایی قدرتی داشته باشند ناشی از کمک و هدایت الهی است. به دلیل همین تصور است که آن‌ها استخاره می‌کنند چون تصور می‌کنند که از طریق استخاره خدا به آن‌ها می‌گوید که چه کنند و چون خدا پشت سر آن‌ها است این حتما به خیر و صلاحشان خواهد بود.

توهم تاریخ قدسی- این که وقایع صدر اسلام مدام برای آن‌ها تکرار می‌شود و آن‌ها شبه پیامبران جدیدی محسوب می‌شوند که آنچه بر سر پیامبر اسلام و ائمه‌ شیعه آمده است بر سر آن‌ها نیز می‌آید. برای آن‌ها تاریخ دینی مدام در حال تکرار شدن است و آن‌ها در مقام قدسی نشسته‌اند.

نظام هنجاری، ارزشی و تصمیم‌گیری آن‌ها موضوع دیگری است. نظام هنجاری و ارزشی آن‌ها صرفا در حیطه‌‌ تصمیم‌گیری برای رفتن از نقطه‌ الف به نقطه‌ ب بر اساس واقعیت‌ها کار نمی‌کند، بلکه متوجه و متمرکز بر دست‌کاری و مهندسی واقعیت‌ها است. این که اسلام‌گرایان همانند چپ‌ها عاشق حذف تاریخ و بازنویسی آن‌اند و نیز مدام اسامی را تغییر می‌دهند یا مجسمه‌ها و آثار هنری را حذف می‌کنند به این دلیل است که با این تغییرها تصور می‌کنند واقعیت‌های عالم را دست‌کاری می‌کنند یا اگر واقعیت را دست‌کاری نکنند حداقل فهم از واقعیت را تغییر می‌دهند.

دیدگاه و نظرات ابراز شده در این مقاله لزوماً سیاست یا موضع ایندیپندنت فارسی را منعکس نمی کند.

بیشتر از دیدگاه