پیوند ناگسستنی برنامه هسته‌ای جمهوری اسلامی ایران با پروژه توسعه‌طلبانه آن

نظام جمهوری اسلامی ایران بر مبنای تئوری صدور انقلاب و سیاست توسعه‌جویانه استوار است

غرب در طول ۱۲ سال در برابر برنامه‌های توسعه‌طلبانه تهران خاموشی اختیار کرد - Handout /AFP

دور هفتم مذاکرات وین، مانند دوره‌های پیشین بی‌نتیجه به پایان رسید. ایرانی‌ها در این دور خواستار تغییرات اساسی در تمامی توافقاتی شدند که در مذاکرات گذشته به دست آمده است. این موضع تازه جمهوری اسلامی ایران، خشم کشورهای غربی را برانگیخته است. 

بنا به گزارش رویترز، دیپلمات‌های اروپایی گفته‌اند که در جدی بودن جمهوری اسلامی ایران در مذاکرات، تردید دارند. هم‌زمان با آن، شماری از کشورهای غیرشامل در مذاکرات نیز از این موضع ایران به شدت انتقاد کرده‌اند و اظهار داشته‌اند که تهران در تلاش است تا از پرونده هسته‌ای به عنوان اهرمی برای فشار و تهدید بهره بگیرد. 

اکنون پرسش اساسی این است که آیا جمهوری اسلامی ایران در پی وقت‌کشی است، یا می‌خواهد برای اهداف غیرهسته‌ای، با حربه‌‌های تازه‌ای وارد مذاکرات شود؟ پرسش دیگری که باید مطرح کرد، این است که چرا جمهوری اسلامی ایران می‌خواهد برنامه هسته‌ای خود را به قیمت رفاه مردمش توسعه دهد و در پس درهای بسته، این زمزمه را مطرح می‌کند که در شرُف دستیابی به سلاح هسته‌ای است، در حالی‌که می‌داند بمب هسته‌ای در واقعیت کاربرد نظامی ندارد، چرا که احتمال استفاده از آن علیه هر کشور یا مردمی، تقریبا صفر است. آمریکا در جنگ جهانی دوم با بمب هسته‌ای شهرهای هیروشیما و ناکازاکی را مورد حمله قرار داد، اما تا کنون از آن ننگ رهایی نیافته است.

 پس چرا ایران با پرداخت این همه هزینه‌های سنگین، بر این برگه بازنده نظامی دل بسته است؟ این سوال دو پاسخ می‌تواند داشته باشد. پاسخ نخست این است که رژیم جمهوری اسلامی ایران هزینه آن را از پول‌های هنگفتی می‌پردازد ‌که توسط بیت رهبری و سپاه پاسداران از خزانه مردم ایران برداشت می‌شود و از بازار سیاه به وسیله شبه‌نظامیان وفادار به خود به دست می‌آورد، اما این‌که ۴۰ در صد مردم ایران زیر خط فقر زندگی می‌کنند و تبعات آن سیاست، مردمان منطقه در کشورهای لبنان، سوریه، عراق، و یمن را نیز دچار فقر و تنگدستی کرده است، اهمیتی برایش ندارد. پاسخ دوم این است که جمهوری اسلامی ایران از این برگه بازنده نظامی، بهره‌برداری سیاسی می‌کند، چنان‌چه تا کنون نیز توانسته است غرب را با مسئله هسته‌ای مشغول نگه‌دارد و پروژه سلطه‌جویانه خود را در منطقه با موفقیت به پیش ببرد.

Read More

This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)

 پیش‌تر نیز مشاهده شده است که هرگاه جمهوری اسلامی ایران سقف تهدیدات هسته‌ای را بالا می‌برد، غرب دوستان و متحدان خود در منطقه را به فراموشی می‌سپارد، گسترش روزافزون نفوذ و سیطره ایران در منطقه را نادیده می‌گیرد، و بر خطرات ناشی از پرونده هسته‌ای ایران تمرکز می‌کند. 

تاریخچه مذاکرات هسته‌ای نشان می‌دهد که وقتی در سال ۲۰۰۳ مذاکرات محرمانه میان واشنگتن و تهران بر سر برنامه هسته‌ای ایران آغاز شد، تا ۲۰۱۵ که به امضای برجام انجامید، غرب در طول ۱۲ سال در برابر برنامه‌های توسعه‌طلبانه تهران خاموشی اختیار کرد. در این مدت طولانی که توجه غرب تنها به پرونده هسته‌ای متمرکز بود، جمهوری اسلامی ایران پایه‌های قدرت و نفوذ خود را از طریق شبه نظامیان ‌وابسته‌اش در چهار کشورعربی مستحکم کرد؛ چنان‌که مشاور آیت‌الله خامنه‌ای علنا آن را تسلط بر ۴ پایتخت عربی نامید و به آن مباهات کرد. 

آری! غرب به پرونده هسته‌ای مشغول شد، یا به عبارت دیگر ایران غرب را به آن مشغول کرد، که نتیجه آن دادن چراغ سبز به تهران بود برای دست‌درازی و تسلط بر کشورهای عربی منطقه که متحدان و دوستان غرب به شمار می‌آیند. 

اما شهروندان غربی باید بدانند که مردم ایران هیچ علاقه‌ای به برنامه هسته‌ای و پروژه توسعه‌طلبانه منطقه‌ای رژیم جمهوری اسلامی ایران ندارند. مردم ایران امنیت، آرامش، و رفاه می‌خواهند که آن‌ها را از برکت برنامه هسته‌ای نظام جمهوری اسلامی و تحریم‌های ناشی از آن، از دست داده‌اند. حتی زمانی هم که مقداری از پول‌های بلوکه شده ایران پس از امضای برجام آزاد شد، رژیم آن‌ها را در کمک به شبه‌نظامیان  وفاداراش در منطقه هزینه کرد و چیزی از آن به این مردم صبور نرسید. بنابراین، برنامه جمهوری اسلامی ایران چه (دستیابی به سلاح) هسته‌ای باشد و چه توسعه‌طلبی منطقه‌ای، مردم ایران تنها بهای آن را می‌پردازند، اما هر گز آن را نمی‌خواهند. مردم ایران خواستار زندگی مرفه و شرافت‌مندانه و روابط دوستانه و مسالمت‌آمیز با همسایگان خود هستند، زیرا این ملت در اساس سرشت سازش و صلح‌جویی دارد. اما نظام جمهوری اسلامی در ایران با بازی‌های هسته‌ای و سیاست‌های توسعه‌طلبانه، این ملت را در گرسنگی و فقر فرو برده و روابطش را با شرق و غرب جهان قطع کرده است. 

در پرتو آن‌چه گفتیم، پرسش دیگری نیز مطرح می‌شود: آیا غرب باور دارد که رسیدن به توافق هسته‌ای، ایران را از بی‌ثبات کردن منطقه بازمی‌دارد؟ پاسخ، از نام «سپاه پاسداران جمهوری اسلامی» پیدا است. در این نام کلمه «ایران» ذکر نشده است. زمانی که این نهاد به دستور آیت‌الله خمینی تأسیس شد و برای رای‌گیری به مجلس فرستاده شد، این موضوع مطرح شد که چگونه این نام‌گذاری از کلمه ایران خالی است؟ در پاسخ گفته شد، همان‌طور که اسلام مرزهای جغرافیایی را به رسمیت نمی‌شناسد، انقلاب اسلامی هم مرزی را به رسمیت نمی‌شناسد. از این رو باید خاطر نشان کرد که رژیم جمهوری اسلامی ایران شاید از هر چیزی بگذرد، اما هیچ‌گاه از پروژه توسعه‌طلبانه خود دست بر نخواهد داشت، چرا که این پروژه یکی از پایه‌های تئوری «صدور انقلاب» است. 

آری! ایران از تهدید هسته‌ای برای گرفتن چراغ سبز در روند پیشبرد پروژه توسعه‌طلبانه‌اش بهره‌برداری می‌کند. غرب باید این واقعیت را درک کند و آنانی که برای مذاکره در وین گرد آمده‌اند، باید عمیقا بدانند که تنها گزینه مناسب برای رهایی مردم ایران و مردمان منطقه، سرنگونی نظام جمهوری اسلامی ایران است، چون این نظام بر مبنای سیاست توسعه‌جویانه استوار شده است و ایجاد تغییر در رفتار آن، از محالات است.

دیدگاه و نظرات ابراز شده در این مقاله لزوماً سیاست یا موضع ایندیپندنت فارسی را منعکس نمی کند.

بیشتر از دیدگاه