سرتیپ دوم خلبان منوچهر محققی، اسطوره‌ای که صدام و خامنه‌ای از او هراس داشتند

سرتیپ دوم خلبان منوچهر محققی، خلبانی با رکورد جهانی  پروازهای جنگی درگذشت 

روز گذشته، نهم مهر ۱۴۰۰ برابر با یکم اکتبر ۲۰۲۱، سرتیپ دوم خلبان منوچهر محققی، پس از چندین روز دست و پنجه نرم کردن با مشکلاتی که به دلیل سکته مغزی متحمل آن شده بود، در سن ۷۸ سالگی در بیمارستان بعثت نیروی هوایی درگذشت و جامعه عاشقان هوانوردی و به‌خصوص خلبانان نیروی هوایی را در ماتم فرو برد. منوچهر محققی رکورددار پرواز با هواپیمای جنگنده اف-۴ئی فانتوم۲ در جهان بود و بیشترین ماموریت‌های رزمی را با آن هواپیما در طول جنگ ایران و عراق ثبت کرد. 

منوچهر محققی در پایگاه هفتم شکاری تاکتیکی شیراز زمانی که در گردان ۷۱ شکاری در سال ۱۳۵۵ خدمت می‌کرد.

سرتیپ خلبان منوچهر محققی، قریب به سه هزار ساعت پرواز با جنگنده بمب افکن اف-۴ئی فانتوم۲ و ۱۸۲ ماموریت برون‌مرزی و ده‌ها ماموریت رزمی دیگر را در کارنامه پروازی خود ثبت کرد. محققی به همراه عباس دوران، دو خلبانی بودند که انجام هیچ ماموریتی را رد نکردند و همیشه داوطلب انجام خطرناک‌ترین ماموریت‌های نیروی هوایی ارتش بودند. شوربختانه عباس دوران در تاریخ ۳۰ تیر ۱۳۶۱، یک روز پیش از برگزاری نشست سران  پیمان عدم تعهد در بغداد، در جریان بمباران پالایشگاه الدوره کشته شد.  منوچهر محققی اما با وجود مجروح شدن در یک ماموریت جنگی در ابتدای جنگ به علت برخورد گلوله توپ ضد هوایی به بدنش،  پس از درمان، به پرواز در طول جنگ ادامه داد و تبدیل به اسطوره‌ای شدکه برخی از افسران مذهبی که با ارتقای درجه به سمت‌های مهم در نیروی هوایی گمارده شده بودند، از دیدنش وحشت داشتند.

با پایان جنگ و پس از  مرگ روح‌الله خمینی، سرنوشت بسیاری از قهرمانان جنگ ایران و عراق، از جمله سرهنگ منوچهر محققی، تغییر کرد. در سال‌های نخستین دهه ۱۳۷۰ خورشیدی، علی خامنه‌ای، رهبر جدید رژیم جمهوری اسلامی ایران، که رژیم خود را متزلزل و جایگاه خود را در برابر کودتای نظامی قهرمانان جنگ آسیب‌پذیر می‌دید، به پیشنهاد وزارت اطلاعات حکومتش به مقابله با قهرمانان جنگ درآمد. با مرگ منصور ستاری، فرمانده نیروی هوایی ارتش در ۱۵ دی ۱۳۷۳، آن روند تشدید شد.

بهرام ایکانی، یدالله شریفی‌راد، محمود اسکندری، جلیل زندی، و بسیاری دیگر از قهرمانان جنگ، در سال‌های دهه ۱۳۷۰ خورشیدی به دلیل محبوبیتشان در میان خلبانان و قابلیت رهبری هرگونه حرکت اعتراضی و کودتای ارتش علیه نظامِ حاکم بر کشور، مورد غضب رهبران و مسئولان نظام واقع شدند. برخی چون بهرام ایکانی اعدام شدند، شماری چون یدالله شریفی‌راد و محمود اسکندری زندانی و از نیروی هوایی اخراج شدند، و شماری نیز پیش از موعد بازنشست شدند. در نهایت، منوچهر محققی بی آن که قادر باشد دانش بالایی را که در طول سه هزار ساعت پرواز با جنگنده بمب افکن فانتوم ۲ (شامل هزار ساعت پرواز رزمی) به نسل‌های بعد از خود منتقل کند، نه تنها به‌دست جمهوری اسلامی ایران خانه‌نشین شد، بلکه مورد تحقیر و بازخواست سازمان‌های امنیتی و اطلاعاتی حکومت واقع شد. در این گزارش به بررسی خاطرات برخی از همرزمان او می‌پردازیم.

 سرتیپ بازنشسته ابراهیم انصارین خلبان سابق جنگنده رهگیر اف-۱۴آ تامکت در کنار سرتیپ دوم بازنشسته منوچهر محققی

شجاعت و وطن‌پرستی منوچهر محققی از زبان همرزمانش

سروان محمد کریم ارزاقی، خلبان جنگنده بمب‌افکن اف-۴ئی فانتوم۲ که جانش را در تاریخ هفتم خرداد ۱۳۶۰ در یک ماموریت جنگی بر فراز عراق از دست داد، خاطره‌ای از منوچهر محققی از خود به جای گذاشته است:

«روزی برای انتقال از عرشه یکی از ناوچه‌های به پایگاه هوایی بوشهر سوار هلیکوپتر (متعلق به هواپیمایی نیروی دریایی ارتش)  شدیم و به پرواز درآمدی. خلبانان هلیکوپتر برای در امان ماندن از دید رادار و شکاری‌های دشمن، در ارتفاع بسیار پایین بر روی سطح آب پرواز می‌کردند. مشغول صحبت با خدمه بودم که خلبان بالگرد به شوخی گفت آیا خلبان‌های شما هم می‌توانند به این اندازه پایین بر روی سطح آب پرواز کنند؟» 

Read More

This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)

او در ادامه بیان می‌کند که در جواب، ماجرایی را که خود شاهدش بوه است، برای او تعریف کرده است: «یک روز در حال پرواز به سوی پایگاه ششم شکاری بعد از انجام عملیات بودیم، در پایین یکی از هلیکوپترهای خودی را می‌دیدیم که در همین ارتفاع فعلی شما پرواز می‌کرد. ناگهان دیدم هلیکوپتر به سرعت بالا کشید! نگاه که کردم دیدم فانتوم سرگرد (در آن زمان) منوچهر محققی و ستوان یکم ابراهیم امیدبخش (بعدا شهید شد) که کف آب خوابیده بودند، از زیر شکم هلیکوپتر رد شد! آن‌ها رفتند و تاسیسات نفتی در جنوب بغداد را بمباران کردند و برگشتند. آن تاسیسات وظیفه انتقال نفت عراق از مرز کویت به سایر کشورهای عربی را بر عهده داشت.»

 و نیز، خاطره‌ای از سرتیپ خلبان بازنشسته کیومرث حیدریان، خلبان سابق اف-۴ئی فانتوم۲ که در طول جنگ ده‌ها ماموریت جنگی را به همراه سرتیپ دوم منوچهر محققی به انجام رساند:

 «وقتی که در تاریخ ۱۹/۱۰/۵۹ همراه این دلاور در جنوب بصره وارد دیوار آتش دشمن شدیم، گلوله توپ (ضدهوایی)  ماسک اکسیژن مرا روی صورتم منفجر کرد وبعد خون داخل کابین پاشید. من فکر کردم صورتم مجروح شده، ولی وقتی دیدم گلوله توپ به بدن این شیر مرد (منوچهر محققی) برخورد کرده و هنگامی که بدن مجروح او را دیدم، فکر کردم هرگز دیگر قادر به پرواز نخواهد بود و برای همیشه زمین‌گیر شده. اما با حیرت کامل شاهد بودم که تا آخرین روز جنگ نه تنها پرواز کرد، بلکه علمدار پروازی ما هم بود با سرو گردنی افراشته.»

 سروان مهدی ضمیری، خلبان سابق اف-۴ئی فانتوم۲ نیروی هوایی ارتش که در طول جنگ ایران و عراق ده‌ها ماموریت جنگی به انجام رساند، خاطره‌ای دیگر از منوچهر محققی تعریف کرده است:

 «وقتی جنگ ۸ ساله ایران و عراق در ۳۱ شهریور ۱۳۵۹ به طور رسمی آغاز شد، بلافاصله دستور تخلیه خانه‌ها و فرستادن خانواده خلبانان پایگاه به شهرهای دور صادر شد، سپس کلیه خلبانان در پناهگاهی که برای حفاظت از آن‌هادر مقابل حملات هوایی عراق بود جمع شدند و چندین ماه در همان محل زندگی می‌کردند. خلبانان نیروی هوایی در همان پناهگاه حتی روی زمین می‌خوابیدند، غذا می‌خوردند، از تعدادی دوش و حمام محدود استفاده می‌کردند، و ماموریت‌های پرشمار جنگی را انجام می‌دادند. این شرایط موجب خستگی روحی و جسمی همه شده بود، چرا که ماموریت‌های پرتعداد جنگی، از دست دادن شماری از بهترین دوستان و کمبود خواب روزانه، چنین شرایطی را به‌بوجود آورده بود. یکی از بالاترین درجه‌ها در میان تمام خلبانان پایگاه در اختیار منوچهر محققی بود که همواره برای انجام سخت‌ترین ماموریت‌ها داوطلب می‌شد.

این مرد قوی و استوار به همراه شهید دوران و چند خلبان دیگر، همواره جزو داوطلب‌ها بود و گاهی حتی ۳ یا ۴ ماموریت در طول روز اعزام می‌شد. محققی مردی بسیار فروتن بود و کمتر اهل صحبت. من افتخار داشتم که در یک ماموریت پشتیبانی نزدیک هوایی برای عقب راندن نیروهای عراقی در تصرف خرمشهر، در کابین عقب تیمسار محققی پرواز کنم و به ماموریت اعزام شوم. در شرایطی که از شرایط منطقه کاملا شوکه شده بودم و به چشم می‌دیدم که چگونه از هر سو به سمت هواپیمای ما شلیک می‌کنند، محققی به طرز شگفت‌آوری با مانورهای گوناگون مانع از هدف قرار گرفتن هواپیما شد و البته تا زمانی که آخرین تیر فشنگ مسلسل هواپیما را بر سر آخرین کامیون عراقی خالی کرد، آرام نگرفت!

 یک روز وقتی همسر و دختر من با اجازه فرمانده پایگاه به بوشهر آمده بودند، ناگهان عراق حمله هوایی خود را آغاز کرد و شوک بزرگی به خانواده وارد شد و در حالی که من هراسان خودم را به خانه رساندم و شاهد وضعیت همسر و دختر یک ماهه‌ام بودم، با چشمانی اشک‌بار به پناهگاه خلبان‌ها برگشتم، و محققی من را در آغوش کشید و از من اطمینان گرفت که حال خانواده‌ام خوب است، سپس به من گفت، غصه نخور، برو صورتت رو بشور، فردا حسابشون رو می‌رسیم! او مردی قوی و بسیار خوش‌قلب بود و در ماموریت‌های جنگی بیشتر از دوران و یاسینی حضور داشت.» 

بازنشستگی پیش از موعد منوچهر محققی

سرتیپ دوم خلبان منوچهر محققی از تاریخ یکم مهر ۱۳۵۹ در جنگ ایران و عراق حضور یافت. او در آن تاریخ  سوار بر جنگنده بمب‌افکن اف-۴ئی خود فرماندهی یک دسته پرواز چهل فروندی را بر عهده داشت. در آن روز او و سایر هواپیماهای دسته پروازی‌اش پایگاه هوایی المثنی جدید در مرکز شهر بغداد را بمباران کردند.

 تنها یک مصاحبه رسمی از سرتیپ بازنشسته منوچهر محققی موجود است، که پس از عملیات محرم در سال ۱۳۶۱ انجام داد. او در آن تاریخ سرهنگ‌تمام بود و ۵۴ ماموریت بمباران در خاک عراق به انجام رسانده بود. در آن سال‌ها، تصمیم گرفته شد تا به پاس احترام به او و نیز عباس دوران، دو خیابان به یاد آن‌ها نام‌گذاری شود. خیابان نخست در محله نارمک تهران به نام عباس دوران، و خیابان دیگر در تبریز، زادگاه محققی، به نام او. پس از جنگ و به دنبال اقدامات رژیم جمهوری اسلامی ایران برای خانه‌نشین کردن قهرمانان نیروی هوایی، خیابان منوچهر محققی در تبریز به نام شهید محققی تغییر نام یافت.

سرهنگ یدالله شریفی‌راد، خلبان جنگنده بمب‌افکن اف-۵ئی و از اعضای سابق تیم آکروجت تاج طلایی نیروی هوایی شاهنشاهی، در ماه‌های نخستین جنگ، از پایگاه دوم شکاری تاکتیکی در تبریز ده‌ها ماموریت جنگی به انجام رساند. هواپیمایش در جریان یکی از آن ماموریت‌ها ساقط شد و او مجبور به ترک اضطراری در خاک عراق شد، اما به‌دست پیشمرگه‌های کرد متحد ایران، از چنگال اسارت به دست ارتش بعثی عراق و نیز حزب دموکرات کردستان و کومله نجات یافت. فیلمی از داستان رشادت‌های او به نام «عقاب‌ها» ساخته شد که نقش او را سعید راد ایفا کرد. او پس از جنگ به  اتهام واهی جاسوسی برای آمریکا بازداشت، زندانی، و محکوم به اعدام شد و پس از مدتی تبرئه، اما از نیروی هوایی اخراج شد و به دلیل مشکلاتی که وزارت اطلاعات برای او و خانواده‌اش ایجاد می‌کردند، مجبور به خروج از ایران شد. او درباره خانه‌نشین کردن منوچهر محققی می‌گوید:

«چرا امثال حسن خمینی و آقا مجتبی الان هستند و چرا ما باید کشته می‌شدیم؟ چرا محققی‌ها به هیچ جا نرسیدند؟ محققی نمی‌توانست فرمانده برفرض قسمتی بشود؟ یا همین آقای بختیاری که هست، یکی از قهرمانا‌ن‌مان (نیروی زمینی ارتش) نمی‌تاونست موقعیتی بالاتر از آنچه به او دادند، بگیرد؟ حتما باید پیرو عقایدی می‌بودند که شاید قلبی به آ‌ن‌ها باور نداشتند. میهن‌پرست که بودند؟ سرباز که بودند؟

 الگوی پیشرفت در دوره قبلی چی بود؟ چگونه خلبان‌ها را با یکدیگر مقایسه میکردند؟ حتی به آن‌ها شغل جانبی می‌دادند که ببینند سوادشان چقدر است، فرماندهی‌شان چگونه است، آیا لیاقت دارند یا ندارند، آیا می‌توانند فرمانده شوند یا نه. فرماندهان هر سال برای این‌ها می‌نوشتند و نظر می‌دادند. اما بعد از انقلاب چه شد؟ هرکسی که آمد به یک صورتی ضربه زد به بقیه‌ای که راه آن‌ها را نمی‌پسندیدند، اما وظیفه‌شان را به خوبی انجام می‌دادند. آمدند به یک سری درجه دادند. جوان‌تر از من و این‌ها را کردند فرمانده پایگاه‌ها. اما قبل از آن ما فرماندهان بزرگی داشتیم. آیا جناب طالب‌دوست نمی‌توانست فرمانده نیروی هوایی بشود؟ جناب ناصری نیز، آقای زنگنه، آقای فرح‌آور، آقای تابش، و خیلی کسان دیگر. این‌ها مدیرانی بودند تحصیل‌کرده و آموزش‌دیده و دوره‌های متعدد نظامی‌ دیده. چرا ما این قدر کشته دادیم؟ اگر این‌ها را فرمانده می‌کردند، ما این قدر کشته نمی‌دادیم. این‌ها می‌ایستادند (در برابر ادامه بیهوده جنگ).  

همین آقای طالب‌دوست زمانی که فرمانده پایگاه دزفول بود، با آخوند پایگاه، آقای (رسول) محتجب‌نیا که همه می‌شناسند چقدر بدطینت بود، به خاطر خلبانان و به دلیل دستورات غلطی که می‌داد، آقای طالب‌دوست موقعیت خودش را به خطر انداخت و ایستادگی کرد. او که جایگاهش بالاتر از آن دیگری بود، نبود؟ اما چکارش کردند؟ گذاشتندش کنار. آن‌هایی را هم که خیلی رحم کردند و دیدند نقطه‌ضعفی دارند، فرستادند جاهای مختلف که از دور خارج شوند، تا آن کسانی که مورد نظرشان است یا به ظاهر ازشان اطاعت می‌کنند یا قوی‌تر عبادت‌هاشان را‌ به جا می‌آورند و پیروی می‌کنند، بگذارند سر کار. یک تعدادی واقعا باور داشتند و من باور دارم واقعا این جوری (مذهبی) بودند، اما یک عده زیادی بسیار ضعیف بودند و تنها راه پیشرفت‌شان اطاعت کورکورانه از رژیم بود و نهایتا هم جایگاه‌های خوبی گرفتند.

ما بدهکار ولایت نبودیم. ما بدهکار ایران بودیم. من و امثال من و امثال محققی فکر می‌کنم بدهکاری‌مان را پس دادیم و نتیجه پس دادن این بدهکاری این است که من باید کشور را ترک کنم و محققی غریبانه بدون آن که موقعیتی در نیروی هوایی پیدا کند، فوت کند. محققی را ما می‌توانیم برگردانیم. محققی فراموش نمی‌شود. محققی را نتوانستند قایم کنند. محققی را حتی در ده ما می‌شناسند و اسمش را می‌دانند.»

تلاش برخی از فرماندهان نیروی هوایی ارتش در سال‌های اخیر برای دلجویی از منوچهر محققی

در سال‌های اخیر و پیش از فوت منوچهر محققی، برخی از فرماندهان نیروی هوایی ارتش به دلجویی از وی پرداختند. از آن میان می‌توان به سرتیپ خلبان علی‌اکبر طالب‌زاده، معاونت عملیات نیروی هوایی ارتش، اشاره کرد. طالب‌زاده استاد خلبان و خلبان آزمایشگر هواپیمای اف-۴ئی فانتوم۲، در سال ۱۳۸۷ با درجه سرگردی، به فرماندهی گردان ۶۱ شکاری تاکتیکی در پایگاه ششم شکاری شهید یاسینی انتخاب شد. او در تاریخ ۲۸ خرداد ۱۳۹۷ به فرماندهی همان پایگاه رسید، و در نهایت در دی ماه سال گذشته معاون عملیات نیروی هوایی شد.

سرتیپ دوم بازنشسته منوچهر محققی در سال ۱۳۹۷

او در طول خدمتش در بوشهر در چندین نوبت سرتیپ دوم بازنشسته منوچهر محققی را به پایگاه ششم شکاری دعوت کرد تا برای خلبانان جوان گردان ۶۱ سخنرانی کند. همچنین، برای او مراسم تجلیل برگزار کرد. برخی دیگر از فرماندهان، از جمله عزیز نصیرزاده و حمید واحدی، تلاش کردند با ملاقات از وی و دعوت او به مراسم‌های مختلف و نیز تجلیل از او، بخشی از بی‌مهری‌هایی را که در سال‌های دهه ۱۳۷۰ خورشیدی در حق وی روا شده بود، جبران کنند. 

پروازهای زیاد و فشارهای شش برابر گرانش زمین (نیروی جی) و چندین برابر منفی که به بدن او وارد شده بود، پس از بازنشستگی مشکلات عدیده‌ای، از انحراف شدید ستون فقرات تا آسیب به مهره‌های کمرش، برای او ایجاد کرد. او در نهایت در سال ۱۳۹۷ دچار سکته مغزی شد. پس از ماه‌ها درمان، قابلیت راه رفتن و تکلم خود را بازیافت، اما در تاریخ ۱۹ شهریور سال جاری به علت یک سکته مغزی دیگر و خون‌ریزی، بار دیگر در بیمارستان بستری شد و در نهایت در تاریخ نهم مهر ۱۴۰۰ درگذشت. 

سرتیپ دوم بازنشسته منوچهر محققی در کنار سرتیپ علی اکبر طالب زاده جانشین و معاونت عمل کننده کنونی نیروی هوایی ارتش در سال ۱۳۹۹

مراسم تشییع جنازه او با حضور فرماندهان سابق و کنونی نیروی هوایی در صبح دهم مهر ۱۴۰۰ برگزار شد. در نهایت پس از ۳۹ سال، بار دیگر رسانه‌های جمهوری اسلامی ایران از او سخن به میان آوردند و خبر درگذشت او را مخابره کردند.

دیدگاه و نظرات ابراز شده در این مقاله لزوماً سیاست یا موضع ایندیپندنت فارسی را منعکس نمی کند.

بیشتر از دیدگاه