درامی درباره سقط جنین برنده شیر طلایی جشنواره ونیز شد

«اتفاق»، ساخته آدری دیوان، کارگردان فرانسوی لبنانی‌تبار، به این افتخار بزرگ سینمایی رسید

آدری دیوان، کارگردان جوان فرانسوی لبنانی‌تبار، برنده شیر طلایی جشنواره ونیز برای فیلم «اتفاق» - Filippo MONTEFORTE / AFP

جشنواره فیلم ونیز قدیمی‌ترین جشنواره بزرگ سینمایی جهان است اما در دهه اخیر اتفاقی برای آن افتاد که در تاریخ ۷۸ ساله‌اش بی‌سابقه است: تبدیل شدن به پیش‌قراول اسکار. یعنی فیلم‌های موفق در ونیز به فیلم‌های موفق شب جوایز اسکار تبدیل شده‌اند. چهار برنده قبلی شیر طلایی («سرزمین خانه‌به‌دو‌ش‌ها»، «شکل آب»، «جوکر» و «روما») همگی حضوری موفق در اسکار داشته‌اند و اولی و دومی برنده جایزه اسکار بهترین فیلم شده‌اند.

در ونیز ۷۸ شیر طلایی در شنبه‌شب اهدا شد. این جایزه این بار به فیلمی فرانسوی رسید که باید دید می‌تواند موفقیت اسکاری چند سال اخیر ونیز را تکرار کند یا نه. «اتفاق» ساخته آدری دیوان، کارگردان جوان فرانسوی لبنانی‌تبار که این دومین فیلمش بود، اقتباسی است از رمانی به همین نام نوشته آنی ارنو. این فیلم در دهه ۱۹۶۰ می‌گذرد و ماجرای دختر جوان دانشجویی به نام آن را تعریف می‌کند که پس از بارداری ناخواسته می‌خواهد دست به سقط جنین بزند که در فضای غیرقانونی فرانسه آن روزها بسیار دشوار است.

آناماریا وارتولومی، بازیگر ۲۲ ساله متولد رومانی، در نقش بازیگر اصلی «اتفاق» می‌درخشد و خود را پس از چند فیلم موفق به یکی از بازیگران مطرح سینمای اروپا تبدیل می‌کند. این بازیگر جوان موفق شده به شخصیت «آن» متانت و پایداری خاصی بدهد که از او چهره‌ای انسانی اما بزرگ و قابل تقدیر می‌سازد. سایر بازیگران جوان نیز حضور موفقی دارند از جمله لوآنا برجامی، بازیگر فرانسوی کوزوویی‌تبار، در نقش دوست نزدیک آن.

انتخاب «اتفاق» برای جایزه بزرگ ونیز اتفاقی نیست. ناظران می‌گویند بونگ جون هو، کارگردان کره‌ای که امسال رئیس هیئت داوران کن بود و سایر چهره‌های این هیئت همچون کلوئی ژائو، کارگردان چینی‌ـ‌‌آمریکایی «سرزمین خانه‌به‌دوش‌ها» که هر دو فاتح جایزه بهترین فیلم اسکار در دو سال اخیر بوده‌اند خواسته‌اند با صدای بلند دفاع خود از حق سقط جنین را فریاد بزنند؛ بخصوص پس از قوانین ضد سقط جنینی که به تازگی در ایالت تگزاس آمریکا تصویب شده است. مجله «هالیوود ریپورتر» اهدای جایزه به «اتفاق» را «پیغامی قوی برای حقوق زنان و برای حق بزرگداشت فیلمسازان زن» خواند. به نظر می‌رسد جهان سینما پس از سال‌ها محدودیت می‌خواهد گذشته را جبران کند. در جشنواره کن نیز یک فیلمساز زن، جولیا دوکورنائو با‌ «تیتان» نخل طلا را از آن خود کرد و اسکار بهترین فیلم هم که به فیلم خانم ژائو رسید.

به نظر نگارنده که «اتفاق» به هیچ وجه شایسته این جایزه نبود. بافت فیلم و سیر روایی آن بسیار معمولی است و چنان‌که در بسیاری فیلم‌های سال‌های اخیر مد شده است اتکای آن بر تصویر مستقیم صحنه‌های پر دردی همچون دو بار عمل سقط جنین است. فیلم در زمینه صحنه‌سازی تاریخی به قدری ناموفق است که دقایقی طولانی پس از شروع فیلم هنوز فکر می‌کنیم در فرانسه حال حاضر هستیم و هیچ نشانی از اینکه فیلم در دهه ۱۹۶۰ می‌گذرد، نیست.

Read More

This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)

دیگر برنده بزرگ شب جوایز ونیز جین کمپیون، کارگردان نیوزلندی، بود. او با اولین فیلم خود در ۱۲ سال گذشته جایزه شیر نقره‌ای بهترین کارگردان را گرفت. «قدرت سگ»‌ با بازی بندیکت کامبربچ و کرستن دانست نیز اقتباسی از یک رمان است. فیلم در اوایل قرن بیستم در ایالت مونتانای آمریکا می‌گذرد و روایت برخورد دو برادر با مادری بیوه و پسر جوانش است.

«جایزه بزرگ هیئت داوران» که در واقع نایب‌قهرمانی ونیز است به «دست خدا» ساخته پائولو سورنتینوی ایتالیایی رسید که روایت نیمه‌خودزندگینامه‌واری از بزرگ شدن پسربچه‌ای در شهر ناپل در جنوب ایتالیا است؛ جایی که خدای همگان پیش از اینکه عیسی مسیح باشد، دیگو آرماندو مارادونا است. دنیای خیال‌انگیز اما واقعی که سورنتینو در این فیلم ایجاد کرده باعث می‌شود آن‌را لایق جایزه بدانیم.

اما «جایزه ویژه هیئت داوران» که در واقع به سومین فیلم برتر ونیز اهدا می‌شود و در حکم مدال برنز است به فیلم «سوراخ» اثر میکل‌آنجلو فرامارتینوی ایتالیایی رسید؛ اثبات اینکه حرکات هیئت‌های داوران گاه از هیچ منطقی پیروی نمی‌کند. این فیلم ایتالیایی را در واقع به زحمت می‌توان «فیلم» نامید چون بیشتر دقایق آن صرف فیلم‌برداری از غارهای عمیقی می‌شود که معلوم است کارگردان با بازدید از آن‌ها تحت تاثیر قرار گرفته. «سوراخ» اما نه داستانی دارد، نه چندان دیالوگی و نه هدف و ایده محوری خاصی. ظاهرا داوران ونیز باور دارند که تصاویر زیبای غار را فیلم‌برداری کردن به معنی ساختن فیلمی عالی است.

جام ولپی برای بهترین بازیگر مرد و زن به ترتیب به جان آرکیلای فیلیپینی برای «سر شغل:‌ هشت گمشده» و پنه‌لوپه‌ کروز برای «مادران موازی» ساخته پدرو آلمودووار رسید. به نظر من کروز بیشتر لایق آن بود که این جایزه را برای فیلم آرژانتینی «رقابت رسمی» ببرد که در آن بازی خلاقانه‌تر و جذاب‌تری از فیلم معمولی آلمودووار دارد.

فیلیپو اسکاتی ۲۱ ساله که در «دست خدا» درخشید جایزه مارچلو ماسترویانی را گرفت که هر سال به یک استعداد نوپا اهدا می‌شود.

جایزه بهترین فیلمنامه اما به فیلمی رسید که به نظر نگارنده لایق شیر طلا هم بود: «دختر گمشده» ساخته مگی جیلنهال با اقتباس از رمانی از النا فرانته. خانم جیلنهال، بازیگری با سابقه که با این فیلم برای اولین بار به مثابه کارگردان پشت دوربین رفت، هنگام دریافت جایزه به این اشاره کرد که ازدواجش در ایتالیا بوده و اولین فرزندش را در همین کشور به دنیا آورده. او گفت: «زندگی من به عنوان کارگردان و نویسنده همین‌جا در همین سالن [یعنی سالن بزرگ قصر سینمای جشنواره ونیز] آغاز شد.» با اینکه شخصیت اصلی فیلم انگلیسی و مقیم آمریکا است و ماجرای فیلم در یونان می‌گذرد، جیلنهال با اشاره به فرانته تاکید کرد: «این فیلم از مغز و استخوان ایتالیایی است.» او پیش از این در گفت‌وگوها گفت که به درخواست خانم فرانته بوده که رمان را به چارچوبی که خودش بهتر می‌شناسد یعنی آمریکا و بریتانیا منتقل کرده است.

به هر شکل «دختر گمشده» لایق بیشتر از این‌ها بود و قطعا سزاوار جایزه بهترین فیلمنامه هم هست. از الان می‌توان حدس زد که این فیلم نامزد اسکار بهترین فیلمنامه اقتباسی هم خواهد بود. موفقیت «دختر گمشده» در امر اقتباس این است که داستانش را با زبانی سینمایی تعریف می‌کند و اسیر ناهماهنگی سبک رمان و فیلم نمی‌شود.

«ایماکولات»، ساخته مونیکا استان و جورج چیپر‌ـ‌لیلمارک از رومانی جایزه «شیر آینده» موسوم به «جایزه لوئیجی ده لارنتیس»‌ را دریافت کرد که به کارگردان‌های فیلم اولی اهدا می‌شود. در این بخش ما امیدوار بودیم جایزه به ارسلان امیری برای «زالاوا» برسد که در نهایت چنین نشد. این تنها فیلم ساخت ایران در ونیز ۷۸ است اما یک روز پیش از اهدای جوایز اصلی شب موفقی داشت و دو جایزه دریافت کرد: بهترین فیلم بخش هفته بین‌المللی منتقدان (که اتحادیه ملی منتقدان فیلم ایتالیا برگزار می‌کند) و جایزه فیپرسکی (فدراسیون بین‌المللی منتقدان فیلم)‌ در همین بخش. فیلم‌هایی از مجارستان، اسپانیا، کلمبیا، ایتالیا، روسیه، هلند و فرانسه سایر جوایز این بخش را دریافت کردند. «ایماکولات» داستان زن جوانی است که وارد یک اردوگاه ترک مواد مخدر می‌شود.

در سایر بخش‌های جشنواره جایزه مخاطبان «آرمانی» که شرکت معروف عرصه مد به همین نام اهدا می‌کند به «مرد نابینایی که نمی‌خواست تایتانیک را ببیند» ساخته تیمو نیکی از فنلاند رسید که در بخش جدید «افق‌های تکمیلی» به نمایش در آمده بود.

در بخش «افق‌ها» (که پس از مسابقه مهم‌ترین بخش جشنواره به حساب می‌رود) فیلم «زُوار» ساخته لائوریناس باریسا از لیتوانی جایزه بهترین فیلم را گرفت. این فیلم روایتگر پسر و دختری است که مشغول تحقیقی عاطفی و شخصی در مورد ربایش، شکنجه و کشته شدن جوانی‌اند که به ترتیب برادر و دوست‌پسر آن‌ها بوده است. فیلم بی‌شک نکات مثبتی دارد اما به نظر من که در قد و قواره گرفتن چنین جایزه‌ای نبود. «تمام‌وقت» ساخته اریک گرول از فرانسه دیگر فیلم موفق شب «افق‌ها» بود. این فیلم هم جایزه بهترین کارگردان را گرفت (گرول!) و هم جایزه بهترین بازیگر زن را (لور کالامی که طرفداران سریال «ده درصد» یا «با مدیر برنامه‌هایم تماس بگیر» با او به عنوان شخصیت نئومی آشنا هستند.) در همین بخش پیسِت چونِ کامبوجی برای «ساختمان سفید» به کارگردانی کاویچ نیانگ جایزه بهترین بازیگر مرد را گرفت تا افتخاری بزرگ برای سینمای کامبوج رقم خورده باشد. 

دیگر برندگان دوشنبه‌شب پل کرکس، کارگردان اوکراینی و نویسند همراه او، ایوان استروچووسکی، بودند. «۲۰۷ مادر» در نهایت جایزه بهترین فیلنامه بخش افق‌ها را از آن خود کرد. «حرکت بزرگ» ساخته کیرو روسوو از بولیوی نیز مورد تحسین گسترده قرار گرفت.

بیشتر از فیلم