افغان‌ها به هر دری می‌زنند تا جلای وطن کنند

روایت آنها که رنج و خطر سفر غیرقانونی به ترکیه را می‌خرند، از زبان خودشان

موج جدید مهاجرت‌ها به دلیل گسترش جنگ در افغانستان آغاز شده است - AP

- تعداد اعضای خانواده شما چند نفر است؟

- چهار نفر.

- از شما که آشنایید نفری ۱۰۰ هزار افغانی (۱۳۰۰ دلار آمریکا) می‌گیرم و پول را هم پس از رساندن آن‌ها به ترکیه.

- خرج راه با  شما است یا ما؟

- نه! تمام هزینه راه به گردن خودتان است و ما فقط خوراک را به قیمت بازار برایتان فراهم می‌کنیم.

- می‌شود بگویید از کدام مسیر ما را به ترکیه می‌برید؟

- نخیر، نمی‌توانم بگویم ولی به شما اطمینان می‌دهم که شما را راحت به مقصد می‌رسانم. 

این بخشی از گفت‌وگوی من با یک قاچاقچی انسان است که از طریق یکی از دوستانم با وی تماس گرفتم. او چنان با اطمینان از انتقال مردم به ترکیه صحبت می‌کرد، گویا قصد دارد ما را با هواپیما از کابل به ترکیه ببرد اما واقعیت مهاجرت به خارج از افغانستان، چیزی نیست که قاچاقچیان انسان نشان می‌دهند.

موج جدید مهاجرت‌ها به دلیل گسترش جنگ در افغانستان آغاز شده است. این مهاجرت‌ها طیف وسیعی از شهروندان افغانستان را در بر می‌گیرد. از سیاستمداران افغان گرفته تا فعالان مدنی و خبرنگاران و از کارمندان سازمان‌های خارجی گرفته تا بازرگانان و شهروندان عادی افغانستان در تلاش برای خروج از میان موجی از جنگ و ناامنی‌اند.

Read More

This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)

در حال حاضر مردم به دو صورت از افغانستان خارج می‌شوند: یا قانونی با گرفتن روادید کشورهای منطقه به خصوص ترکیه یا به صورت قاچاقی. البته به دست‌ آوردن ویزای کشورهای منطقه کار چندان راحتی نیست. در حال حاضر بازار سیاه ویزای ترکیه، ازبکستان و حتی ایران به شدت گرم است که آن هم به سادگی در دسترس نیست. در نتیجه بیشتر مردم مجبورند قاچاقی از افغانستان خارج شوند و به ترکیه بروند.

این مسیر هم به ساده نیست. فرهاد (نام مستعار) قصه سفر ناکامش به ترکیه را برای من تعریف کرد. او گفت: «ما برای رسیدن به ایران مجبور شدیم اول به پاکستان برویم. از طریق کویته به منطقه مرزی تفتان رفتیم. ساعت‌ها پیاده‌روی کردیم تا توانستیم به خاک ایران وارد شویم. هراس قاچاقی گذشتن از مرز به حدی است که هر دم آرزو می‌کنی کاش پا در این راه نمی‌گذاشتی. از زاهدان ایران تا مرز این کشور با ترکیه نیز هزاران رنج و مصیبت متحمل شدیم. اما رنج واقعی گذشتن از مرز ایران با ترکیه است. هنگام ورود ما به خاک ترکیه، مرزبانان این کشور متوجه حضور ما شدند و به سویمان شلیک کردند. ما از ترس هرکدام به سمتی فرار کردیم. تنها تعداد معدودی از ما به خاک ترکیه وارد شدیم و بقیه به  ایران بازگشتند. من پس از چندین روز سرگردانی توانستم خانواده‌ام را به تهران برسانم.»

آنجا بود که خبر شدم پسر یکی از اقوام که با ما همسفر بود در اثر شلیک مرزداران ترکیه کشته شده است. پدرش می‌گفت که زخم پسرش خطرناک نبود. ولی به دلیل فاصله‌ای که با نزدیک‌ترین آبادی داشتند. تا فرزند ۱۶ ساله شان را به نزدیک‌ترین درمانگاه رساندند. در اثر از دست دادن خون بیش از حد درگذشت.

این رنج‌نامه شمار زیادی از کسانی است که به عزم نجات از رنج و غصه جنگ در افغانستان، خودشان را به رنج و غصه‌ای دیگر می‌اندازند. بااین‌حال رسیدن به ترکیه به معنی رسیدن به آرامش و رفاه نیست. تازه سرگردانی‌های تازه در مقابل این مهاجران سر برمی‌کشد. روایت کسانی که یا از ترکیه اخراج شده‌اند و برگشته‌اند به افغانستان و یا این‌که دیگر نتوانسته‌اند فشارهای مهاجرت در این کشور را تحمل کنند نیز شنیدنی است.

عاصم از کسانی است که از ترکیه برگشته است. او مجرد به ترکیه رفته بود. عاصم می‌گوید که مجردها در ترکیه بدترین وضعیت را دارند؛ زیرا نه به آنان کارت پناهندگی داده می‌شود، نه سرپناهی دارند و نه از هیچ تسهیلاتی که برای مهاجران در نظر گرفته می‌شود، برخوردارند. آنان باید صبح تا شب سخت‌ترین کارها را انجام دهند  تا بتوانند به اندازه نیازشان درامد به دست بیاورند. به گفته عاصم فشارهای روانی و نبود کار به‌اندازه زیاد بود که او بودن در میان جنگ در افغانستان را بر اقامت در ترکیه ترجیح داد و دوباره به وطنش برگشت.

با تمام این اوصاف روند خروج مردم از افغانستان همچنان به شدت جریان دارد. خارج ساختن سریع افغان‌هایی که در طول ۲۰ سال گذشته با نظامیان خارجی همکاری داشته‌اند این ذهنیت را در میان عموم مردم ایجاد کرده است که آینده وحشتناک‌تر از امروز خواهد بود. به همین دلیل اکثر مردم رنج مهاجرت را قبول می‌کنند و فوج فوج به کشورهای همسایه و منطقه در حال مهاجرت‌اند.

بیشتر از جهان