تخار و بدخشان؛ رویای طالبان در شمال به واقعیت می‌پیوندد؟

گروه طالبان در سه ماه گذشته توانسته است ۸۰ شهرستان را عمدتا در شمال افعانستان، تصرف کند  

پیشروی طالبان نگرانی های زیادی به وجود آورده است-SHARIF SHAYEQ / AFP

طالبان با سرعتی غافلگیرکننده‌ در شمال افغانستان پیشروی کرده اما موفقیت این گروه در تخار و بدخشان، دو ولایتی که به طور تاریخی پایگاه نیروهای ضدطالبان شناخته می‌شود، بسیار غیرمنتظره بوده است. طالبان تمام ۱۶ شهرستان تخار را به کنترل خود درآورده‌ و پشت دروازه تالقان، مرکز تخار رسیده‌اند. در بدخشان نیز تقریبا تمام شهرستان‌ها به دست طالبان افتاده و فیض‌آباد، مرکز بدخشان، هم در محاصره شورشیان است.

 بررسی تاریخی نشان می‌دهد که گروه طالبان در دهه ۹۰ تقریبا بر بیش از ۹۰ درصد افغانستان به جز از همین دو ولایت چیره شده بود. اما چه شده است که شورشیان این بار به جای مناطق جنوبی که خاستگاه آنان است، در شمال پیشروی کرده‌اند؟

نظری پریانی، مدیر مسئول روزنامه ماندگار، درباره اهمیت این مناطق به ایندیپندنت فارسی گفت: «تخار و بدخشان دو ولایت پرجمعیت افغانستان در شمال این کشورند که در وضعیت امنیتی ولایت‌های شمالی افغانستان اهمیت بسزایی دارند. طالبان مدت‌ها است که به این دو ولایت‌ چشم دوخته است. تخار و بدخشان هم از لحاظ نظامی و هم از نظر اقتصادی اهمیت دارند. موقعیت این دو ولایت راهبردی و اوضاع آن‌ها بر سایر مناطق شمالی تاثیرگذاراست. اهمیت اقتصادی ولایت بدخشان هم خاص و بارز است. بدخشان یکی از ولایت‌هایی است که منابع طبیعی سرشار و ارزشمندی  را در خود جای داده است و معادن طلا، لاجورد و سنگ‌های قیمتی در آنجا قرار دارند.»

البته مناطق کوهستانی بدخشان و هم‌مرزی‌ بودن آن با چین و تاجیکستان در آسیای میانه هم این منطقه را برای جنگجویان خارجی افراطی جالب کرده است. رحمت‌الله نبیل، رئیس پیشین امنیت ملی افغانستان، معتقد است که در جنگ جاری بدخشان، نیروهای خارجی به طالبان کمک کرده‌اند.

او در حساب توییترش می‌نویسد: «طالبان به کمک جنگجویان القاعده و جنبش ترکستان شرقی (اویغورها) توانستند مناطقی را در بدخشان تصرف کنند. قاری فصیح‌الدین حمایت عناصر خارجی را با خود دارد. لشکر جیش‌النصر القاعده و دیگران کاملا فعال‌اند. حاجی فرقان رهبری جنبش ترکستان شرقی در شمال را به عهده دارد. بقایای جنبش اسلامی ازبکستان به فرماندهی پسر طاهر یولداش، با طالبان متحد شده‌اند. طالبان برای مشورت و آموزش به نیروهای خارجی متکی‌اند. جنبش ترکستان شرقی در سقوط قندوز در سال ۲۰۱۵ نیز نقش کلیدی داشت. تدارکات آن‌ها از طریق گذرگاه شاه سلیم صورت می‌گیرد.»

این پیشروی زنگ خطر را در آسیای میانه نیز به صدا درآورده است. تاجیکستان چند جلسه در سطح رهبری این کشور برگزار کرده و امامعلی رحمان‌، با اشرف غنی، همتای افغان خود، تلفنی گفت‌وگو کرده است. رئيس‌جمهور تاجیکستان همچنین با مقام‌های کشورهای دیگر آسیای میانه مذاکره کرده و دوشنبه ۵ ژوییه، دستور داده است که ۲۰ هزار نیروی امنیتی در مرز افغانستان و تاجیکستان مستقر شوند.

آقای پریانی نیز موافق است که گروه‌های متحد طالبان اهداف فرامرزی دارند. او می‌گوید: «بدخشان یکی از مناطق راهبردی است که ظرفیت پرورش گروه‌های ستیزه‌جو و افراطی در آن نسبت به سال‌های گذشته افزایش یافته است. طالبان چنین فرصتی را که به سادگی مناطقی را به کنترل درآورند، پیدا کرده‌اند. درباره تخار هم، تسلط طالبان بر تخار بر امنیت قندوز و بغلان تاثیر مستقیم دارد و زمانی که طالبان بر ولایت‌های تخار و بدخشان کاملا مسلط شود، فکر می‌کند که امتیاز بزرگی در سطح افغانستان به دست آورده است. با تمرکز بر این دو ولایت، گروه‌هایی از کشورهای آسیای مرکزی و سایر جنگجویان خارجی از جمله شهروندان آسیای مرکزی که در جبهه طالبان و دیگر گروه‌ها مستقر می‌شوند، هم می‌توانند  دولت را تهدید کنند و هم از این طریق به کشورهای آسیای مرکزی پیام‌هایی مخابره کنند.»

شورشیان طالبان مدعی‌اند که در این مدت بیش از ۱۵۰ شهرستان را تصرف کرده‌اند اما حنیف اتمر، وزیر خارجه افغانستان، در جمع سفیران خارجی اعلام کرد که از ماه آوریل سال جاری تاکنون ۸۰ شهرستان به دست طالبان افتاده و شش هزار نفر کشته شده‌اند که ۴۰ درصد این تلفات نظامی و ۶۰ درصد دیگر غیرنظامی بوده‌اند. برخی از نظامیان افغان برای زنده ماندن ناچار شده‌اند به تاجیکستان بگریزند. دولت تاجیکستان تایید کرده است که بیش از یک هزار و ۵۸۰ نفر در چند مورد از مرز عبور کرده و خود را به تاجیکستان رسانده‌اند.

برخی از کارشناسان نظامی به عوامل داخلی پیشروی طالبان نیز اشاره می‌کنند.

Read More

This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)

اسدالله ندیم، کارشناس مسائل امنیتی، به ایندیپندنت فارسی گفت: «چند دلیل وجود دارد که سمت شمال سقوط کرده است؛ دلیل عمده این است که دولت به شکل لابی‌گری اداره می‌شود. لابی‌های منطقه‌ای و قومی تاثیر دارند. افراد قدرتمند در دولت از شرق کشورند؛ مانند محب (مشاور امنیت ملی)، فضلی (رئيس اداره امور) و خود اشرف غنی (رئيس‌جمهور). این‌ها تمام بودجه، توجه، امکانات خاص و عملیات‌ نظامی را بر ننگرهار در شرق کشور متمرکز کرده‌اند؛ به این دلیل وضعیت شرق چندان بد نیست؛ مثلا به فاریاب و هلمند که از نظر نفوذ یکسان است، توجه کنید. فاریاب یک لوا (تیپ) دارد که تجهیزات جنگی آن از کار افتاده است اما در هلمند یک قول اردو (لشکر) وجود دارد. در قندهار یک قول اردوی (لشکر) دیگر است. در ننگرهار یک قول اردوی (لشکر) دیگر است. به آن مناطق بودجه اختصاص داده می‌شود؛ مثلا در پارک صنعتی ننگرهار ۲۰۰ میلیون دلار سرمایه‌گذاری شده و ۱۲ هزار نفر شغل به وجود ‌آمده است اما در شمال چنین نیست.»

او دلیل دیگر پیشروی طالبان را چنین برمی‌شمارد: «رهبران قومی و محلی یا جنگ‌سالاران نیز نفوذ خود در شمال را از دست داده‌اند؛ مانند عطا محمد نور که سیاست غیرحرفه‌ای داشت و دوستم که از بدنه دولت جدا شد. آقای ربانی نیز تاثیر خود را در دولت از دست داد. این افراد بیشتر بر اندوختن ثروت، زن گرفتن و آپارتمان و غصب زمین و منافع شخصی تمرکز داشته‌اند. این شخصیت‌ها با یک امتیاز اندک از جمله یک معاونت یا یک وزارت، معامله کردند. شمال در دولت شخصیت‌های بانفوذی ندارد و محور، دولت آقای غنی است. سیاستمداران اهل شمال و دیگر اقوام از قدرت رانده شدند و دیگر در تصمیم گیری‌ها جایی ندارند. سمت شمال فراموش و برای پیشروی طالبان مجال فراهم شده است.»

در دهه ۹۰ میلادی نیز شمال کشور که در محل استقرار احمدشاه مسعود، فرمانده فقید مجاهدین که علیه طالبان مقاومت می‌کرد، منابع و امکانات نداشت اما طالبان در آن زمان با تمام توان نتوانستند تخار و بدخشان را تصرف کنند.

نظری پریانی معتقد است: «در آن زمان یک مقاومت روشن و یک حرکت بسیار مردمی و یک رهبری بسیار تاثیرگذار و کاریزماتیک وجود داشت که از آن ظرفیت‌های اندک و امکانات اندک، نیروی پرشوری در برابر هجوم طالبان ایجاد کرده بود. از سوی دیگر، در آن زمان طالبان تازه شکل گرفته بودند و در مرحله‌ای تجربی قرار داشتند. آن‌ها پیشروی خود را از جنوب و شرق کشور آغاز کردند و در شمال درگیر شدند. حالا طالبان و دست‌اندرکاران آن‌ها در این ۲۰ سال تجربه اندوخته‌اند و با خروج نیروهای آمریکایی و به کمک گروه‌های مختلف، سرمایه‌گذاری و توزیع سلاح و مهمات در شمال را آغاز کرده‌اند و با این هدف کار می‌کنند که در صورت مسلط شدن بر کشور، هیچ کس مقاومت نکند.»

با این حال کابل می‌کوشد مقاومت دوم را علیه طالبان شکل دهد. در بسیاری مناطق کشور از جمله جنوب و شرق و غرب و شمال حرکت‌های مردمی مسلح شده علیه طالبان شکل گرفته است. اشرف غنی، رئیس‌جمهور افغانستان، روز سه‌شنبه در کابل گفت که هیچ‌ گونه معامله و اراده‌ای برای تسلیم‌ شدن به طالبان وجود ندارد.

او در نشست کابینه افزود: «ما باعزت زند‌گی می‌کنیم، اکنون روز غیرت، عزم و اراده است.» رئیس‌جمهور غنی در این نشست گفت که اگر طالبان فکر می‌کنند که ما تسلیم می‌شویم بدانند که ۱۰۰ سال دیگر هم به این آرزو دست نخواهند یافت.