مهستی؛ صدایی روان چون جویباری در صحاری شب

مهستی ۸۵ ترانه از بزرگان آهنگسازی و ترانه در ژانر‌های سنتی و عمدتا پاپ ایرانی خواند

نخستین ترانه‌ مهستی در ۲۰ سالگی را پرویز یاحقی ساخت روی شعری از بیژن ترقی با عنوان «آن که دلم را برده خدایا» که در در مقام شوشتری ساخته شد -عکس از ویکی‌پدیا

در تاریخ موسیقی معاصر ایران، برخی صداها و خوانندگان تمبر و طعم ویژه‌ای دارند که آدمی با شنیدن آن صداها، تنها به یاد خودشان می‌افتد. هویتی مستقل، تعریف‌شده و بی‌جانشین که تقریبا کمتر خواننده‌ دیگری توانست آن صدا و روش را تقلید کند. مهستی (افتخار دده‌بالا) که چهارم تیرماه امسال با پانزدهمین سال درگذشت او همزمان بود، از جمله این خوانندگان است که  صدایش از چنین ویژگی‌ای برخوردار بود.

در کارنامه کاری قبل از انقلاب مهستی بیش از ۸۰ ترانه به چشم می‌خورد. نخستین ترانه‌ او را پرویز یاحقی ساخت روی شعری از بیژن ترقی با عنوان «آن که دلم را برده خدایا» که در در مقام شوشتری ساخته شد و زمانی خوانده شد که مهستی تازه ۲۰ سال داشت. این ترانه در گل‌های شماره ۴۲۰ خوانده شد و به محض انتشار، مخاطبان موسیقی و کارشناسان فن دریافتند که با خواننده‌ای نوظهور روبه‌رو هستند که حرف‌های فراوانی برای گفتن دارد.

Read More

This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)

در چگونگی معرفی مهستی و آوردنش به میدان خوانندگی، اختلاف نظر وجود دارد. برخی از علی تجویدی به عنوان معرف او و خواهرش هایده سخن گفته‌اند، اما اکبر گلپایگانی، خواننده کم‌نظیر موسیقی آوازی، در گفت‌وگویی در شهریور ۹۶ با روزنامه قانون، خود را به عنوان معرف هایده و مهستی به پرویز یاحقی و علی تجویدی شناسانده است. به گفته گلپا، آن‌ها در سال‌های جوانی به آموزشگاه او (آموزشگاه گام) آمدند تا آواز بیاموزند و همان جا بود که استعدادشان در خوانندگی کشف شد. مهستی اگرچه کوچکتر از هایده بود، اما سریعتر از او به فضای موسیقی وارد شد. با شنیدن ترانه «آن که دلم را برده خدایا»، می‌توان دریافت که چرا پرویز یاحقی یکی از بهترین آثار خود را به این خواننده جوان و ۲۰ ساله (متولد ۱۳۲۵) اختصاص داد. این اثر چه از منظر شعری و چه از نظر بافت ملودیک، یکی از زیباترین آثار پرویز یاحقی است و گذشته از‌ آن، نشان می‌دهد که یاحقی تا چه اندازه روی کیفیت صوتی مهستی و استخراج صدایی مناسب و ورزیده از او برای این اثر کار کرده است و تقریبا گل صدای او را کشف کرده است و در همان منطقه و دامنه صوتی مهستی آن اثر را نوشته و تنظیم کرده است.

یاحقی اثری دیگر را نیز برای مهستی تنظیم کرد با عنوا «چه کنم» که در مایه افشاری و در همان سال ۱۳۴۵ منتشر شد. این اثر از نظر سبک کاری و حتی شعری که ترقی سرود، از آن فخامت و وزانت کار اول بهره‌مند نیست، اما همچنان صدای مهستی در آن درخشنده است. 

پس از آن، دیگر هیچ‌گونه همکاری با مهستی را در کارنامه کاری یاحقی نمی‌بینیم؛ بعدها نیز نه از سوی مهستی و نه از سوی یاحقی پاسخی به این پرسش داده نشد که چرا این همکاری آنقدر کوتاه بود و در همان سال ۱۳۴۵ و با دو اثر اول، متوقف شد.

 در میان ۸۴ ترانه قبل از انقلاب مهستی، ۷ اثر با همایون خرم و ۴ اثر با حبیب بدیعی هم به چشم می‌آید که طراز و کیفیت کاری‌ آن‌ها برتر و بالاتر از دیگر آهنگسازان بود. اما تمرکز بقیه آثار مهستی بر کار با آهنگسازانی است که بین موسیقی پاپ ایرانی و موسیقی سنتی سرگردانند: آهنگسازانی چون جهانبخش پازوکی و انوشیروان روحانی.  برای نمونه، آثار محمد حیدری در میان همین مجموعه به دلیل ملودی‌های زیبا و تاثیرگذار، شهرتی فراوان برای مهستی ایجاد کرد. حیدری در سال‌های اول بعد از انقلاب و در لس‌آنجلس، یکی از معروفترین ترانه‌های مهستی را با عنون«برگ گل» روی شعری از هما میرافشار ساخت که بسیار گل کرد و معروف شد. این ترانه با مطلع زیر شروع می‌شود:

«دست بهش نزن که می‌شکنه، ظریف و نازکه دلم!»

در میان آهنگسازان قبل از انقلاب، همکاری جهانبخش  پازوکی با مهستی، آهنگساز و ترانه‌سرایی که بیش از ۲۰ آهنگ و ترانه برای مهستی ساخت، رکورددار است. پازوکی در سال‌های پس از انقلاب نیز از جمله آهنگسازان و ترانه‌سرایانی بود که بیشترین سهم را در ترانه‌سرایی برای مهستی ایفا کرد. او با نزدیک به۶۰ ترانه‌ای که در طی بیش از ۲۰ سال برای مهستی سرود، عملا فرد پیشرو در همکاری با مهستی است. از جمله معروفترین کارهای پازوکی با مهستی، ترانه «دورنگی» است که با مطلع زیر شروع می‌شود:

«در عالم این عالم یک‌رنگی، بگو از چه تو دلتنگی …»

به نوشته سعید کریمی، مولف کتاب «جریان شناسی موسیقی مردم‌پسند»،  پازوکی که خود ساز ویلن می‌نوازد، پس از سال‌ها شاگردی و همکاری در موسیقی ردیفی با جلیل شهناز و حسن کسایی، از اوایل دهه چهل با رویکردی مردم‌پسند شروع به ترانه‌سازی می‌کند و از سرآمدان ترانه‌سرایی در قبل و بعد از انقلاب به شمار می‌آید. (جریان شناسی موسیقی مردم‌پسند - ص ۱۸۶)

 پس از او، انوشیروان روحانی نیز آثاری در خور اعتنا، هم ازنظر کمی ‌و  هم کیفی، سروده است که مهستی بسیاری از آن‌ها را خوانده است.

و اما چه شد که خوانندگانی چون مهستی،‌ هایده، و حتی اکبر گلپایگانی که کارشان را با برنامه‌ گل‌ها شروع کرده بودند و به نوعی وصل به جریان موسیقی سنگین و وزین بودند،‌ ناگهان و در اوایل دهه پنجاه به سمت خوانندگی در موسیقی سبک‌تر و پاپ روی آوردند؟ یک دلیل آن مشکلات معیشتی است که به نوشته مولف کتاب «جریان‌شناسی موسیقی پاپ»، باعث شد تا «از اوایل دهه پنجاه و با قطع حقوق  ماهیانه خوانندگان، آهنگسازان و تصنیف‌سرایان برنامه ‌گل‌ها، بسیاری از آن‌ها، جز چند نفر، جذب موسیقی کوچه بازاری» شوند و به اجراهای منظم در کابار‌ه‌ها بپردازند. «در این دوره خوانندگانی چون عهدیه، ‌پوران، هایده، حمیرا، مهستی، جمال وفایی و حتی الهه و مدتی بعد اکبر گلپایگانی، و آهنگسازانی چون پرویز یاحقی، انوشیروان روحانی، و اسدالله ملک نیز به سمت اجرای برنامه در کاباره روی آوردند.» (همان. ص ۱۱۳). اما نمی‌توان عامل اقتصاد را تنها دلیل این روی‌آوری به شمار آورد. در واقع، موسیقی پاپ فضایی را ایجاد کرده بود و طیفی گسترده از هواداران را در بستر اجتماعی به وجود آورده بود که عملا هر هنرمندی را وسوسه می‌کرد که به سراغ این بازار برود، و مهستی نیز در زمره نخستین کسانی بود که جذب موسیقی بازاری و کاباره‌ای شد.

 رابطه هایده و مهستی

در عالم هنر اگر چه کم پیش آمده است که دو فرد از یک خانواده به یک پیشه روی آورند،‌ اما از آن هم کمتر پیش آمده که دو فرد به سمت هنر خوانندگی روی آورند و هر دوی آن‌ها نیز پله‌های شهرت و اعتبار را تا عالی‌ترین مدارج و محبوبیت عمومی طی کنند. مهستی چند سالی زودتر از هایده به جرگه خوانندگی پیوست و البته ۱۴ سالی هم بیش از هایده عمر کرد، اما با تمام شهرت و محبوبیت خود، در تمامی این سال‌ها زیر سایه نام و صدای هایده قرار داشت. در واقع صدای هایده از استثنائات تاریخ موسیقی معاصر ایران به شمار می‌رود.

پرویز خطیبی ‌در کتاب «خاطراتی از هنرمندان» چاپ ۱۹۹۴ لس‌آنجلس، در خاطرات خود از کیفیت صدای هایده و توصیف علی تجویدی (کاشف و معرف صدای هایده) و حیرتی که آن صدا برانگیخت، با تحسین یاد می‌کند. همین امر سبب شده بود که در آن سال‌ها شایعاتی در مطبوعات زرد رواج یابد که از جمله آن‌ها، شایعه قرارداد انحصاری مهستی با جهانبخش پازوکی برای ساخت کار تنها برای خودش بود که به صفحه اول مجله «اطلاعات هفتگی» ۲۴ فروردین ۱۳۵۲ راه پیدا کرد.

این دو صدا بعدها در خاطرات اهالی و علاقه‌مندان موسیقی نیز بسیار در کنار هم نشستند و افراد زیادی از این دو به عنوان یک زوج یاد کردند. این نفود به اندازه‌ای بود که حتی افراد منتسب به بالاترین شخصیت سیاسی بعد از انقلاب (‌آیت‌الله خمینی) از این که بگویند از آن صدا لذت می‌بردند، پروا نداشتند. از جمله این افراد، زهرا اشراقی (نوه آقای خمینی و همسر محمدرضا خاتمی) ‌است که در گفت‌و‌گویی با روزنامه‌ الشرق‌الأوسط  در روزهای اول بعد از پیروزی دولت اول حسن روحانی، به علایق موسیقایی‌اش اشاره کرد وگفت: «ولی خب آره صدای هایده و مهستی را دوست دارم، هایده و مهستی از زیبایی‌های موسیقی ما هستند.»

مرگ هایده ضربه‌ای بزرگ برای مهستی بود و او در بسیاری از گفت‌و‌گوها و یادکردهایش، از خواهرش سخن می‌گفت و از او یاد می‌کرد و در برنامه‌های مختلف برخی از آثار هایده را نیز اجرا می‌کرد.

نوستالژی دیدار از ایران و مرگ در اثر سرطان

مهستی اگر چه عمری طولانی‌تر از خواهرش یافت، اما او نیز در سنی از دنیا رفت که در صورت ادامه حیات، حداقل می‌توانست به مدت ده سال دیگر با آن حنجره بخواند و مخاطبان موسیقی را به لذت از صدای نابش برساند. او همه‌گاه علاقه‌مند بود و از آرزوهای زندگی‌اش بود که به ایران بازگردد و در ایران بخواند، به همین دلیل نیز از جمله کشورهایی که او کنسرت‌های متعددی در آن برگزار کرد، ‌کشور امارات بود  که فرصت حضور ایرانیان داخل کشور در آنجا بیش از هر جای دیگر فراهم بود.

خود مهستی در گفت‌و‌گویی که در اواخر عمر از او به صورت فایل ویدیویی و در کنسرتش در امارات منتشر شد، با تاکید بر این که کنسرتش در امارات او را به ایران نزدیکتر می‌کند، و در پاسخ به این پرسش که چه خاطراتی از از ایران با خود مرور می‌کند، می‌گوید: «ایران برای من همه‌اش خاطره بوده، چه از بچگی و اون کوچه باغ‌ها که می‌رفتیم و شادی‌ها که دیگر هیچ‌وقت به وجود نخواهد آمد، و چه خاطره روز اولی که من کار هنری‌‌ام را در رادیو شروع کردم. در استودیو هشت که با یک ارکستر شصت نفره، زنده برنامه اجرا کردم با شادروان آقای پرویز یاحقی و آقای معروفی ...»

او اما، چند سال آخر عمرش را با بیماری سرطان طی کرد و حتی در ماه‌های آخر از نظر پرداخت حق‌بیمه با دشواری‌هایی روبه‌رو شد، تا در نهایت سرطان بر او و حنجره کم‌نظیرش غلبه کرد و جامعه موسیقی پاپ و مخاطبان بی‌شمار آن را داغدار کرد. 

مهستی در چهارم تیرماه درگذشت و در آرامگاهی در وست‌وود لس‌آنجلس آرام گرفت.

بیشتر از فرهنگ و هنر