امانوئل مکرون از بوریس جانسون خواست به عهدش سر برگزیت وفا کند

سیاست فعلی دولت بریتانیا صرفاً نادیده گرفتن پروتکل ایرلند شمالی در بخش توافق‌نامه برگزیت است

امانوئل مکرون (چپ)، رئیس جمهوری فرانسه، و بوریس جانسون، نخست وزیر بریتانیا- PHIL NOBLE / POOL / AFP

در زمان نوشتن این مقاله، واقعاً به نظر می‌رسد که برخی از صاحبان قدرت در جهان که برای گرفتن عکس با یکدیگر به ساحل زیبا کورنوال پرواز می‌کنند، مشکلاتی را که می‌توانسته‌اند حل کنند، لاینحل باقی گذاشته‌اند.

امانوئل مکرون، رئیس جمهوری فرانسه، احمق نیست، بنابراین مشخص نیست که دقیقا چه انتظاری دارد از گفتن این حرف به بوریس جانسون که از دروغ گفتن دست بردارد. دروغ‌های جانسون اثر جانبی نامبارک موضع دولت نیست. دروغ، عین موضع است. فقط با دروغ است که مسئله حل‌ناشدنی، «حل» می‌شود. دولت چاره‌ای ندارد جز نادیده گرفتن واقعیت‌، ژست گرفتن برای عکس جی ۷، و امیدواری به این که شمار کافی از افراد آن را فراموش کنند.

با آن که رؤسای جمهوری و نخست‌وزیران مختلف کنار هم جمع شده‌اند، راه حلی برای مسئله ایرلند شمالی یافت نشده است. با عرض پوزش، اشتباه گفتم. اصلاً مشکلی در ایرلند شمالی وجود ندارد. این مسئله ۲۳ سال پیش به‌دست سیاستمداران واقعی و درست‌وحسابی حل شد و وجود اتحادیه اروپا در دو طرف مرز، حل آن را بسیار آسان‌تر کرد.

اکنون مشکلی جدید وجود دارد، مشکل برگزیت، که در واقع ارتباط چندانی با ایرلند شمالی ندارد، فقط اثرش آنجا ظاهر شده است. این مشکل زاده دانشجویان دوره لیسانس پزشکی سالمندان و آدم‌بزرگ‌های کودک‌مانده است و از آنجا که بچه‌ها بیشتر بلدند دردسر ایجاد کنند و نه حل مشکل، هنوز هیچ راه حلی در کار نیست.

البته، هیچ کس دوست ندارد که این مطالب را دوباره تایپ کند، درست همان‌طور که هیچ کس دوست ندارد آن را دوباره بخواند. اما پنج سال پس از همه‌پرسی، و دو سال پس از پایان گرفتن زودرس جست‌وجوی ایان دانکن اسمیت برای «ترتیب‌های جایگزین»، هنوز راهی برای داشتن مرزی کاملاً باز بین دو کشور با نظام گمرکی متفاوت، وجود ندارد.

باز هم متاسفم. از داشتن مرز گریزی نیست. خط مرزی یا باید در خود مرز [ایرلند شمالی و جمهوری ایرلند] باشد، یا در دریا بین بریتانیا و ایرلند شمالی، که بریتانیا اکنون آن را دارد، حتی اگر نخست وزیرش همچنان وانمود کند که این‌گونه نیست. (نخست وزیر قبلی، ترزا می‌، گفت كه هیچ نخست‌وزیری هرگز نمی‌تواند چنین راه‌حلی را بپذیرد. او در آن زمان حق داشت، اما بعد نفر بعدی این كار را كرد و وانمود كرد كه نکرده است.)

Read More

This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)

باز هم، با خمیازه‌‌ای، باید تکرار کنم که شرایط اگر همین‌گونه پیش رود، ماه آینده، ارسال محصولات گوشتی سرد، مانند سوسیس، از بریتانیا به ایرلند شمالی اگر ناممکن نشود، بسیار دشوار خواهد شد. این بدان معنی است که مقادیر بسیار زیادی از محصولات بسیار محبوب از قفسه‌های سوپرمارکت‌های بلفاست رخت برخواهد بست. البته عین دیوانگی است که چنین شود. اما افسوس که این دقیقاً همان چیزی است که ۱۷ میلیون بریتانیایی به آن رای دادند.

در خلیج کاربیس، بوریس جانسون از اتحادیه اروپا به‌التماس می‌خواهد که «عمل‌گرا» باشد. آه، عمل‌گرایی! چه چیز معرکه‌ای! این عمل‌گرایی بود که‌ قبل از انقلاب آدم بزرگ‌های کودک‌مانده، حزب محافظه‌کار را ترغیب کرد که طرفدار ماندن در اتحادیه اروپا باشد. اما اکنون برای همه این‌ها خیلی دیر است. بنابراین طبیعتاً اینک این کار افراد دیگری است که راه‌حل‌هایی عملی برای مشکلاتی پیدا کنند که خود ایجاد نکرده‌اند.

ماکرون با صبر و حوصله به جانسون گفته است که فقط باید بر سر بگزیت «به حرف خود احترام بگذارد»، و اگر چنان کند، روابط بریتانیا و فرانسه می‌تواند به شدت بهبود یابد. البته، معلوم نیست که آیا در فهرست ۱۰۰ نفر آدمی که از جانسون خواسته‌اند تا به قول خود پایبند باشد و ناامید شده‌‌اند، جایی هم برای ماکرون مانده باشد.

سیاست فعلی دولت بریتانیا صرفاً نادیده گرفتن پروتکل ایرلند شمالی در بخش توافق‌نامه خروج [از اتحادیه اروپا] است که امضایش را پای آن گذاشته است.همان چیزی که جانسون «آماده پخت» توصیفش کرد، کارزار یک انتخابات عمومی را حول آن هدایت کرد، و آدم‌ها را این طرف و آن طرف فرستاد تا پلاکاردهای «Get Brexit Done» را بر دیوارها نصب کنند.

درک کامل مقیاس بلاهت اوضاع دشوار است. هنوز ۱۸ ماه نگذشته است که ستون‌نویسان مختلف طرفدار برگزیت، نمایندگان مجلس را به حمایت از پیمان خروج ترغیب کردند. حالا همان‌ها پروتکل ایرلند شمالی را نوعی خیانت اتحادیه اروپا به بریتانیا توصیف می‌کنند.

این مقاله ترجمه صحیح و صادقانه از منبع اصلی است و نظرات ابراز شده لزوما نمایانگر نظرات ودیدگاه ایندیپندنت فارسی نمی باشد.

© The Independent

بیشتر از دیدگاه