پس از ۲۷ سال زندگی مشترک، سه فرزند و پایه‌گذاری بزرگترین بنیاد نیکوکاری در جهان، این هفته بیل و ملیندا گیتس به شکلی غیرمنتظره، تصمیم خود برای طلاق را اعلام کردند.

این زوج که سال‌های درازی با هم زندگی کرده‌اند، روز دوشنبه در یک بیانیه مشترک که در رسانه‌های اجتماعی به اشتراک گذاشته شد، قصد خود برای پایان دادن به ازدواجشان را اعلام کردند. آن‌ها نوشتند: «پس از اندیشه بسیار و کار زیاد روی رابطه‌ خود، تصمیم گرفتیم به ازدواجمان پایان دهیم.»

بیانیه آقا و خانم گیتس ادامه می‌دهد: «در ۲۷ سال گذشته، ما سه فرزند فوق‌العاده بزرگ کردیم و همچنین بنیادی بنا گذاشتیم که در همه جای دنیا فعالیت دارد تا همه مردم بتوانند زندگی سالم و پرباری داشته باشند. ما همچنان به این ماموریت اعتقاد داریم و در بنیاد به کار مشترک با هم ادامه خواهیم داد، اما فکر نمی‌کنیم  که در مرحله بعدی زندگی‌ خود بتوانیم زوجی باشیم که با هم رشد می‌کنند.»

بیل و ملیندا، این بیانیه را با درخواست از مردم برای احترام به حریم خصوصی خانواده‌ آن‌ها «در جریان گذار به مرحله جدید زندگی»، پایان دادند.

این اعلامیه ضمن آن که برای فعالیت‌های بشردوستانه و نیز دنیای فناوری، شوک بزرگی بود، برای عموم مردم نیز تعجب‌آور بود زیرا این دو در ظاهر یک زوج خوشبخت و با یک رابطه سازنده بودند. 

در ادامه، ماجرای فراز و فرود ازدواج یکی از ثروتمندترین زوج‌های جهان، از نحوه ملاقات آن‌ها گرفته تا حرف‌هایی که درباره رابطه خود بر زبان رانده‌اند و نیز آنچه ممکن است این رابطه را فرو پاشیده باشد، می‌خوانید.
 

بیل و ملیندا چگونه با هم ملاقات کردند؟

بیل و ملیندا در سال ۱۹۸۷ در شرکت مایکروسافت که آقای گیتس بنیان‌ گذاشت و ملیندا در سمت مدیر تولید در آن کار می‌کرد، ملاقات کردند. به گفته ملیندا، اولین ملاقات واقعی آن‌ها در یک شام کاری در شهر نیویورک بود. این خانم ۵۶ ساله در کتاب خاطرات خود با عنوان «لحظه برخاستن: چگونه توانمندسازی زنان دنیا را تغییر می‌دهد» (منتشر شده در  سال ۲۰۱۹) به یاد می‌‌آورد‌ که در آن ملاقات، آن دو کنار هم نشستند.

چند ماه بعد، بیل از همسر آینده‌اش درخواست کرد که به قصد آشنایی و رابطه بالقوه با هم بیرون بروند. بیل گیتس در پارکینگ مایکروسافت به ملیندا برخورد و از او پرسید که آیا می‌تواند دو هفته دیگر با هم بیرون بروند؟

ملیندا در ابتدا آن پیشنهاد را به دلیل نداشتن آمادگی و نامترقبه بودن آن، رد کرد. این نیکوکار به یاد می‌آورد که چگونه به بیل گیتس گفته بود که باید در فرصتی دیگر نزدیک به قرار ملاقات، دوباره پیشنهادش را مطرح کند و شماره تلفنش را نیز به او بدهد.
 

به گفته ملیندا در مستند سه‌قسمتی نتفلیکس با عنوان «درون مغز بیل»، بیل، همان روز و ساعاتی بعد با او تماس گرفته و از او خواسته است که با هم برای شام بیرون بروند.

رابطه اولیه آن‌ها چگونه بود؟

از تمام سال‌های زندگی مشترک آن‌ها، شاید این سال‌های آغازین بود که رابطه بیشترین تزلزل را داشت، چرا که هر دو درباره آینده مشترک‌ خود پر از تردید بودند. از نظر بیل، آن تردیدها در تعهد او به توسعه مایکروسافت ریشه داشت، زیرا این میلیاردر از میزان وقت و انرژی‌ای که توسعه شرکت از او می‌طلبید، خبر داشت و از طرفی می‌دانست که ملیندا «دوست پسر‌های» دیگری هم داشته است.

بیل گیتس در آن مستند گفت: «هنگامی که برای اولین بار آشنا شدیم، او دوست پسرهای دیگری داشت و من مایکروسافت را داشتم. مثل این بود که: سلام، ظاهرا ما درباره رابطه با هم چندان جدی نیستیم؟ نمی‌خواهیم از یکدیگر بخواهیم که برای رابطه وقت صرف کنیم. اما بعد از حدود یک سال، در کمال تعجب، لااقل قطعا برای من، گفتم: من عاشق تو هستم و او گفت که عشق من است. بعد یک دفعه این‌گونه شد که اوه! حالا چه می‌شود؟»

وی سرانجام برای تصمیم‌ به ازدواج، لیستی از مزایا و معایب زندگی مشترک تهیه کرد.

به گفته ملیندا، شوهر آینده او «باید تصمیمی می‌گرفت … او می‌خواست ازدواج کند، اما نمی‌دانست که آیا واقعا می‌تواند هم به ازدواج متعهد باشد و هم مایکروسافت را [اداره کند].»

بیل گیتس در آن مستند گفت: «راستش، ما برای شادی و رفاه یکدیگر بسیار ارزش قائل بودیم. فقط دو گزینه وجود داشت: یا ما می‌خواستیم از هم جدا شویم، یا قصدمان ازدواج بود.»

جالب است که بیل قبل از خواستگاری از ملیندا، از دوست دختر سابق خود، آن وینبلاد، که  گفته می‌شود پس از ازدواجش، بارها با او به تعطیلات رفته است، مشاوره گرفت. وی در معرفی کوتاهی از خود که در سال ۱۹۹۷ برای مجله تایم قلم زد، نوشت: «من با او تماس گرفتم و خواستم که تائیدش را برای این تصمیم بگیرم.»

با وجود تردیدهای هر دو طرف، سرانجام این زوج در سال ۱۹۹۴، در مراسمی در هاوایی ازدواج کردند. با این حال، سال‌ها بعد، ملیندا فاش کرد که هرگز انتظار ازدواج با شوهرش را نداشته است. وی در یک پست اینستاگرامی  در روز ولنتاین سال ۲۰۱۹ نوشت: «هرگز تصور نمی‌کردم که من و بیل برای آشنایی با هم بیرون برویم، چه برسد به این که عاشق شویم و ازدواج کنیم ...» اما «این یکی از بهترین اتفاق‌‌های نامنتظره زندگی من» بوده است.

بچه‌دار شدن‌ چه اثری بر رابطه‌ آن‌ها گذاشت؟

هنگامی که جنیفر، فرزند ارشد ملیندا و بیل، در سال ۱۹۹۶ به دنیا آمد، این زن و شوهر با مانع دیگری روبه‌رو شدند: تصمیم ملیندا به بازنگشتن به کار.

به نوشته این مادر سه فرزند در كتابش، وی وقتی فهمید که باردار شده است می‌خواست که اول به شوهرش نگوید، زیرا آن‌ها قصد سفری به چین را داشتند. وی به یاد می‌آورد که خبر بازنگشتن او به کار، برای شوهرش «غیرمترقبه» بود.

وی نوشت: «او مبهوت شده بود» و افزود كه شوهرش از او پرسید: «منظورت چیست، بر نمی‌گردی؟»

ملیندا در مصاحبه‌ای با برنامه «ساندی مورنینگ» شبکه سی‌بی‌اس در سال ۲۰۱۷ گفت که او به این نتیجه رسید که می‌خواهد فرزندانشان را خودش بزرگ کند و با توجه ثروتشان دیگر به کار کردن او نیازی نبود.

وی گفت: «[بیل] تعجب کرد، قطعا تعجب کرد.» اما من به او گفتم: «با عقل جور در نمی‌آید. نمی‌شود که تو مدیرعامل باشی و انرژی‌ات را صرف توسعه شرکت کنی و من هم سر کار بروم. کسی باید در خانه باشد، درست است؟ ما نمی‌خواستیم فرزندانمان را کسان دیگری تربیت کنند. من گفتم: «اگر ما بخواهیم، فرزندانمان با ارزش‌های ما تربیت شوند، کسی باید در خانه بماند.»

این زوج علاوه بر جنیفر ۲۵ ساله، صاحب دو فرزند دیگر نیز شدند: روری ۲۱ ساله و فیبی ۱۹ ساله.

ملیندا در گفت‌وگو با روزنامه «ساندی تایمز» در سال ۲۰۱۹، از گله‌مندی‌اش از بیل در سال‌های کودکی فرزندانشان سخن گفت. وی گفت که در یک مورد، در حالی که او داشته سه فرزند را آماده و سوار خودرو می‌کرده است، شوهرش بی‌توجه به آن‌ها مشغول خواندن کتابی درباره وینستون چرچیل بوده است.

در طول آن مصاحبه، او همچنین گفت: «می‌توانم روزهایی را به یاد بیاورم که ازدواجمان زیر فشار زیادی بود. آنقدر که از خود می‌پرسیدم که آیا می‌توانم ادامه دهم؟»

اما این‌گونه نبود که بیل همیشه حواسش جای دیگری باشد. همان‌طور که خود ملیندا در کتابش می‌نویسد، شوهرش دخترشان را خود به مهدکودک می‌رساند و این الهام‌بخش پدران دیگر شد که همین کار را بکنند.

استاد فناوری [بیل گیتس]، پیش‌تر از علاقه خود را به شستن ظرف‌ها خبر داده و گفته بود که هر شب کارهای خانه‌ را انجام می‌دهد.

به گفته ملیندا، با وجود همه فشارها، ازدواج آن‌ها دوام آورد، چون «یک مشارکت برابر» بود.

تاسیس بنیاد غیرانتفاعی چه اثری بر رابطه‌ آن‌ها گذاشت؟

در سال‌های اخیر، این زوج به بنیاد بیل و ملیندا گیتس تعهدی روزافزون داشته‌اند. شاهد آن این است که بیل و ملیندا، میلیاردها دلار را برای مبارزه با «فقر، بیماری و نابرابری در سراسر جهان» هزینه کرده‌اند.

در بیانیه‌ای، بنیاد اعلام کرد که این زوج سابق به کار مشترکشان در حوزه‌ بشردوستانه ادامه خواهند داد. در این بیانیه آمده است: «آن‌ها به همکاری با یکدیگر در شکل دادن و تعیین استراتژی‌های بنیاد، مشورت درباره مسائل آن و تعیین جهت کلی فعالیت‌های آن ادامه خواهند داد.»

آن‌ها یکدیگر را چگونه توصیف کرده‌اند و در نهایت چه چیزی به فروپاشی ازدواجشان انجامید؟

با وجود فراز و نشیب‌های گاه و بیگاه که این زوج درباره آن به صورت عمومی سخن گفته‌اند، در بیشتر موارد، این دو فقط در تائید و ستایش یکدیگر زبان گشوده‌‌اند. ملیندا در یک پست وبلاگی در سال ۲۰۱۸، در پاسخ به سوالی درباره این که بروز اختلاف‌نظر بین آن‌ها چه پیامدی دارد، گفت که بیل «قلبی مهربان» دارد و با «ذهن بسیار باز» با آن برخورد می‌کند: «بر خلاف تصور خیلی‌ها، بیل ذهن بسیار بازی دارد. من بیل را دوست دارم، زیرا او قلبی مهربان دارد، به حرف های دیگران گوش می‌دهد و اجازه می‌دهد که آن سخنان بر او اثر بگذارد. وقتی من درباره ماجرایی دیده‌های خود را با او مطرح می‌کنم، او آن را احساس می‌کند. ممکن است از من بخواهد برای سنجش بهتر وضعیت شواهدی جمع‌آوری کنم، اما هرگز در واقعیت تجربیات من یا درستی قضاوتم شکی ندارد.»

 

 

ملیندا در رسانه‌های اجتماعی هم تحسین و عشق خود را به شوهرش به طور علنی ابراز داشته است. این مادر سه فرزند، برای تولد بیل در پستی در فیس‌بوک نوشت: «بیل، بعد از دو دهه شگفت‌انگیز کنار هم، شوخ‌طبعی‌، انگیزه، هوش، کنجکاوی، تفکر، خوش‌بینی و البته، تصمیم‌گیری‌های فی‌البداهه تو، مانند همیشه فوق‌العاده است. در خشکی، دریا و هر جای دیگر، خوشحالم که در کنارم هستی.»

ملیندا به تازگی در نوشته‌ای در شبکه‌های اجتماعی، سالگرد ازدواجشان را با تحسین شوهرش جشن گرفت. در آن نوشته، وی بیل را «مردی که مرا در طول زندگی به رقص و پایکوبی برمی‌انگیزد» توصیف کرد.

 

 

بنیانگذار مایکروسافت نیز درباره همسرش سخنان مثبتی گفته است. وی در مستند نتفلیکس گفت که اگر از یک چیز پشیمان باشد، این است که هر چقدر هم که برای ۲۷ سال زندگیشان از همسرش قدردانی کرده باشد، هنوز کم است.

به طور کلی ، به نظر می رسد این تصمیم آنها ادامه عشق و حمایت مداومشان از یکدیگر باشد،همان‌طور که برخی از کاربران شبکه‌های اجتماعی اشاره کرده‌اند: همیشه پایان یافتن ازدواج، به معنای موفقیت آمیز نبودن آن نیست.