نیم قرن کار هنری در آلمان

نقاش ایرانی، هنر غربی را ابزار به رخ کشیدن هنر شرقی کرده است

www.hamid-sadighi-neiriz.com

در بدو ورود به خانۀ حمید صدیقی نی­ریز، نقاش معاصر ایرانی، در برلین مجسمه­‌های بزرگ افریقایی به میهمان خوشامد می­‌گویند؛ سه صورتک عجیب، نشان­دهندۀ علایق هنرمند. خانه سرشار از آثار هنری معاصر است. دیدن تابلوهای سورئالیستی و هم­زمان، شنیدن موسیقی کلاسیک غربی از گرامافون حس و حال خاصی دارد. دقیقاً احساس می­کنی در این محیط اندیشه طور دیگری است و خیال­پردازی­‌های هنرمندانه کاملاً متبلورند.

وقتی پای در خانه‌­اش گذاشتم، در بالکن باصفای خانه‌­اش مشغول نوشیدن چای عصرگاهی بود. مرا هم به نوشیدن چای گرم دعوت کرد. گپ مختصری زدیم و کوشیدم بیشتر با کسی آشنا شوم که نشریۀ دی ولت(DieWelt) آلمان دربارۀ او و آثارش نوشته است که ”حمید نی­ریز بیش از 50 سال در این سرزمین زیسته و فقط از هنر غرب چون ابزاری بهره برده تا هنر شرقی و ایرانی­اش را به رخ بکشد.“

 

برایم از وقتی گفت که جوان ۱۷ ساله‌­ای بود. تنها با یک چمدان به برلین غربی آن روزها رفت و شش ماه بعد، جوان‌ترین دانشجوی دانشگاه هنر برلین شد. می­‌گوید: ”آن روزها قبول شدن در دانشگاه هنر سخت بود. از بین ۲۰۰ دانشجوی بااستعداد در مرحلۀ نهایی انتخاب فقط هشت نفر پذیرفته شدند و من هم تنها دانشجوی خارجی بین آنها بودم. معیار قبولی ما صرفاً تکنیک نبود، بلکه مهم­تر از آن جنبه­‌های هنری کار بود.“

مثل هر دانشجوی هنر هر روز به کوچه‌­ها و کافه‌­های برلین سرک می­‌کشید. هم­زمان با چشیدن قهوه، از طراحی­ عابران و اتوبوس‌ها و اشیای پیرامونش لذت می­برد. گاهی سری هم به باغ وحش می­زد و از شکلک­های حیوانات نقاشی می‌­کرد. طی شش ماه بیش از صد نقاشی آماده و به دانشگاه عرضه کرد. حاصل کارش قبولی در رشتۀ معماری دانشگاه هنر بود.

می­‌گوید: ”بعد از سه سال که معماری خواندم، به خاطر علاقۀ زیاد به رشتۀ عکاسی تغییر رشته دادم. از سال ۱۹۶۸ به عنوان عکاس فعالیت می‌­کردم و در کنار عکاسی، به خاطر علاقه‌­ام به تاریخ هنر وارد این رشته شدم.“

در دانشگاه فنی برلین (TU) تاریخ هنر را به همراه دو رشتۀ فرعی باستان­شناسی و مردم­شناسی آغاز و ۱۴ سال در آن تحصیل می­کند. اما چطور می­‌شود در یک رشته ۲۸ ترم درس خواند؟ ”فقط عشق بود! آن­قدر به هنر علاقه داشتم که یک­بار برای دیدن یک تابلوی هنری اثر هیرونیموس بوش، با عنوان باغ لذت دنیوی(The Garden of Earthly Delights)، از برلین به مادرید رفتم.‌“

به داخل آپارتمان سرشار از هنر نی­ریز می­‌رویم. کتاب بزرگی می­‌آورد که ماحصل ۵۰ سال فعالیت هنری­‌اش است. با ذوق هنرمندانه دربارۀ کارهایش توضیح می­‌دهد. توضیح نیم قرن هنر، عشق، زیبایی و احساسات هنری در زمانی کوتاه ممکن نیست، مگر آنکه شنونده نیز عاشق هنر و زیبایی و عشق باشد. 

گفت که در آغاز علاقه­‌اش معطوف به سورئالیسم بود و به شیوۀ نقاشی فراطبیعی (Pittura Metafisica) نقاشی می­کرد و این سبک را تا ۱۹۷۹ ادامه داد.

میشاییل نونگسا، منتقد هنری، در نقد آثار نی­ریز می­‌نویسد:”در آثار او نوعی ارجاع مداوم به اسطوره، مذهب، قدرت­‌های فراطبیعی و معنویت وجود دارد. مذهب زرتشت در آثار او نقش مهمی دارد، مانند درک او از اندیشۀ جادویی عشایر. این عناصر هم­زمان در آثار حمید نی­ریز موجب کاوشگری برای بروز هنری مدرن شده است که می­‌توان آن را جانشین نگرش­‌های باستانی به جهان دانست.“

نی­ریز از ۱۹۸۰ به سبک کبرا (cobra) روی آورد؛ مکتبی که بعد از جنگ جهانی دوم در کشورهای اسکاندیناوی پا گرفت و نقاشان آنارشیست متنفر از جنگ و جنایات جنگی به این سبک وحشی و طغیانگر پیوستند.”مهم‌ترین تابلویی که آن زمان کشیدم تابلویی با نام جزر و مدبود که در آن، صدف­هایی که از داخل دریا بیرون آمده­اند، شبیه ساختمانی­اند که داخل آنها خرابه است. این نقاشی انتقادی به خرابی­‌های حاصل از جنگ در سراسر جهان است.“معتقد است که سبک کبرا به واسطۀ استفاده از رنگ­‌های شاد و کاربرد کاردک آزادی بیشتری عرضه می­‌کند. 

در 1988 به مکتب جدید نیویورک علاقه­‌مند شد که در آن هم آزادی عمل بیشتری احساس می­‌کرد؛ نقاشی فرم­‌های روان و غیرانتزاعی هر چیز ممکن. 

نی­ریز در سال ۲۰۰۴ طرحی از پرچم ایران کشید که جنجالی شد. مگر می­‌شود ایرانی بود و جای رنگ­‌های پرچم را ندانست؟ او رنگ قرمز پرچم را بالا و سبز را پایین کشیده بود. خودش دربارۀ این اثر، با نام کمپوزسیون در سه‌رنگ، می­‌گوید که به علت خشونت‌ها، جنگ و مشکلات و مصیبت­‌هایی که بر وطن رفته است، رنگ قرمز را در بالای نقاشی آورده است.

در سال ۲۰۱۱ و بعد از هفت سال وقفۀ هنری، تعدادی پرتره با عنوان ساحره خلق کرد. با این همه، زندگی هنری او هم، مانند هر هنرمند دیگری، از شگفتی خالی نبوده است. پس از این همه فراز و فرود، در سال ۲۰۱۶ ناخودآگاه به سبک آبستره برمی­‌گردد.

آخرین آثار نیریز در اوایل امسال (۲۰۱۹) خلق شده­‌اند، هنگام دعوتش به نمایشگاه حفاظت از محیط زیست در چین. می­‌گوید: ”از مسئولان نمایشگاه ده عدد بوم مربعی بزرگ و یک ماکت دو متری انسان درخواست کردم. ماکت را با اره قطعه­ قطعه کردم و روی آن رنگ‌های قرمز و سیاه پاشیدم و نامش را بازدیداز سفارت گذاشتم.“در توضیح این اثر می­‌افزاید: ”در واقع، این کار انتقادی به خاطر ناامنی و خطرهایی بود که در کار خبرنگاران وجود دارد و همچنین ماجرای قتل جمال خاشقچی. مخصوصاً خواستم این کار را در چین انجام دهم، چون خبرنگاران در آنجا هم مورد آزار و اذیت قرار می­‌گیرند.“

او طی یک ماه حضور در چین ۱۶ کار روی بوم و ۲۸ اثر روی کاغذ خلق کرد که به گفتۀ خودش یکی از آنها با نام کونفلیت،شامل هشت فیگور درگیر با هم، جزو بهترین آثار هنری اوست

گفت­‌وگوی ما در اتاقی مملو از نقاشی­‌های هوش­رُبا پایان می­‌یابد. هنگام خداحافظی، چشمان مجسمه­‌های افریقایی بدرقه‌­ام می­‌کنند.

بیشتر از فرهنگ و هنر