در حالی که سه بخش باقیمانده از دیوار دفاعی تاریخی شهر سمنان، متعلق به دوره نادرشاه افشار، دارای ارزش ثبت در فهرست آثار ملی است، وزارت میراث فرهنگی و گردشگری جمهوری اسلامی تاکنون برای ثبت و حفاظت از آن هیچ اقدامی انجام نداده است و به گفته پژوهشگران و کارشناسان ابنیه تاریخی، این بیتوجهی میتواند به نابودی کامل اثر منحصربهفرد در آیندهای نزدیک منجر شود.
محمدعلی مخلصی، پژوهشگر تاریخ که بخشی از این مجموعه را بررسی کرده است، دراینباره به ایسنا گفت: «این بارو تاریخی با بیش از ۵۰ برج و دیواری به قطر ۱.۵ تا دو متر داشت و محدوده اصلی شهر سمنان را در برمیگرفت. بر اساس مستندات تاریخی از جمله نوشتههای صنیعالدوله، ساخت این حصار به دوران نادرشاه بازمیگردد.»
به گفته این باستانشناس، اکنون در سایه بیتوجهی مدیران وزارت میراث فرهنگی، تنها سه بخش از این دیوار تاریخی شامل یک برج نسبتا سالم در خانهای در خیابان شیخ علاءالدوله، بخشی از دیوار دفاعی در نزدیکی دروازه اعلا به طول ۵۰ تا ۶۰ متر با ارتفاع ۲.۵ متر و همچنین بقایای یک برج دیگر در یکی از خانههای قدیمی سمنان، باقی مانده است.
این دیوارها که بخشی از ساختار اصلی دفاعی شهر سمنان در قرون گذشته بودند، در حال حاضر در خطر تخریب کامل قرار دارند و بخشی از اتاقهای نگهبانی این دیوار که تا چند سال پیش مشخص بودند، نیز حالا با بلوکهای سیمانی تخریب شدهاند.
مخلصی تاکید کرد که با وجود ارائه گزارشهای اولیه به اداره میراث فرهنگی و گردشگری سمنان، این نهاد هنوز هیچگونه اقدامی انجام نداده و دلیل این تاخیر هم اعلام نشده است. این پژوهشگر به ارتباط این دیوار با ارگ دولتی دوره قاجار که پیش از این تخریب شده و تنها بخشهایی از آن باقی مانده است، هم اشاره کرد.
بیتوجهی به این دیوار تاریخی تنها یک نمونه از روند گسترده بیاعتنایی و حتی دشمنی برخی مدیران ارشد و میانی نظام جمهوری اسلامی با میراث باستانی و ملی ایران است. از آغاز استقرار نظام جمهوری اسلامی در سال ۱۳۵۷ تاکنون، نهادهای رسمی و حکومتی در دولتهای مختلف بارها نشان دادهاند که به تاریخ ایران پیش از اسلام نهتنها تعلق خاطری ندارند، بلکه نگاه و برخوردی خصمانه با آن دارند.
تخریب مداوم بناهای چندهزار ساله در اطراف آرامگاه کوروش در پاسارگاد، تخریب سنگنگارهها و کتیبههای باستانی شوش، تغییر پیاپی نام خیابانها و میدانها مرتبط با شخصیتهای ملی، بیتوجهی به وضعیت نابسامان تختجمشید و شهر سوخته، به حال خود رها کردن آثار مهمی همچون نقش رستم یا دستاندازی و تخریب عامدانه صدها بنای چندهزار ساله و چند صدساله در فارس، اصفهان، مازندران، یزد یا خوزستان، بخشی از سیاستهای رسمی و غیررسمی نظام حاکم در این سالها بوده است.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
وزارت میراث فرهنگی که مسئولیت مستقیم حفاظت از این آثار را دارد، بارها در برابر تعرضها و تخریبهای سازمانیافته یا ساختوسازهای غیرقانونی ساکت مانده یا نقش حامیان پروژههای مخرب را ایفا کرده است؛ رویکردی که به گمان منتقدان، در دیدگاه ایدئولوژیک حاکمیت ریشه دارد.
از همین رو است که حتی در کتب درسی، سهم تاریخ ایران پیش از اسلام به حداقل رسیده و نام بزرگترین پادشاهان ایرانزمین مانند کوروش و داریوش حذف یا کمرنگ شده است. میراثی که میتوانست هم ابزار پیوند فرهنگی و ملی میان نسلهای امروز و گذشته باشد، هم ظرفیت جذب گردشگر و منبع درآمد پایدار ملی باشد، نیز به دست بیتوجهی و تخریب سپرده شده است.
فعالان حوزه میراث باستانی در ایران میگویند در حالی که بسیاری از کشورهای منطقه مانند عربستان سعودی با صرف بودجههای کلان تلاش میکنند روایتهای تاریخی خود را بازسازی و بینالمللی کنند، جمهوری اسلامی با تخریب، سانسور و رها کردن آثار باستانی، عملا در حال محو حافظه ملی ایران است.