تقریبا به محض این که هیجان‌زده لندرور دیفندر جدیدم را تحویل گرفتم، آن را به زیستگاه طبیعی‌ آن، نزدیکترین پارک ماشین‌‌سواری در ویت‌روز منتقل کردم. آنجا، مثل این بود که دیفندر به خانه‌اش بازگشته است، چرا که حال و عملکردش بسیار خوب بود. 

دیفندر من با هر معیاری که بسنجیم، وسیله نقلیه توانمندی است. این ماشین با کمک‌فنرهای اضافی، برای عملکرد فوق‌العاده آفرود (‌Off-Road یا رانندگی خارج از جاده، بیراهه نوردی) مجهز است. تجهیزات آفرود ماشین من شامل دیفرانسیل فعال الکترونیکی، باربند سیاه‌رنگ، لاستیک‌های آفرود، پریز برق، رانندگی پیشرفته بر روی همه سطوح (ATPC)، واکنش زمینی دو (Terrain Response2)، واکنش زمینی با قابلیت تنظیم (configurable terrain response) و سیستم تعلیق الکترونیکی (electronic air suspension) است و حدود دو هزار و ۳۰۰ پوند آب خورده است. به هر حال، قابلیت‌هایش بیشتر از آن است که پارک ماشین‌سواری اجازه خودنمایی‌ کردنش را می‌داد.

دیفندر به راحتی توانست از یک سربالایی بالا رود و بدون زحمت از یک چاله عبور کند. دو کیسه موادغذایی خریداری شده در عقب ماشین به راحتی جا داده شدند و من خوشحال بودم که قلاب نگهدارنده به شکل نشان تجاری لندرور، به خوبی نصب شده است.

معلوم بود که دیفندرم را به جایگاه واقعی‌اش آورده‌ام، چون تعداد زیادی لندرور قدیمی در جاده تردد می‌کرد، گله گوسفندان هم چشم‌انداز جاده بود و هنگامی که برای خرید جلوی فروشگاه ایستادم، مردی از من درباره ماشینم پرسید. بنابراین دانستم که احتمالا می‌توانم با تاکید بر توانایی آفرود این خودرو، ظاهر زیبا و ناهموارش، فضای داخلی قابل شست‌وشو، سیستم صوتی عالی و اتاق عقب برای گوسفندان و مسافران، یک ماشین به آن مرد بفروشم (نسخه بزرگ‌تر با هفت صندلی نیز موجود است). قابلیت‌های دیگری که می‌توانستم برای آن بازاریابی کنم، اتصال به اینترنت و گرافیک روشن و واضح مانیتور راهبری و دوربین دنده‌عقب بود.

مشخصات

لندرور دیفندر 110 D240 SE
قیمت: ۶۳ هزار و ۹۴۰ پوند (نسخه آزمایش شده در این بررسی؛ قیمت مدل پایه ۴۴هزار و ۲۰۰ پوند است)
ظرفیت موتور: دو لیتر دیزل، چهار سیلندر؛ ۴×۴ خودکار
توان خروجی (اسب بخار در دور در دقیقه hp@rpm): 240@4000
حداکثر سرعت (کیلومتر در ساعت): ۱۸۸
شتاب ۰ تا ۶۰ (ثانیه): ۸.۷
مصرف سوخت: (۴۷.۶ کیلومتر در هر گالون)
انتشار گاز دی‌اکسیدکربن ( گرم در کیلومتر): ۲۵۱

او تحت تاثیر قرار گرفت و ما هم‌نظر بودیم که موتور قدرتمندتر دیزلی، بهترین گزینه برای قدرت و عملکرد است، زیرا موتور دوگانه‌سوز با شش سیلندر بنزینی همیشه تشنه بنزین است و هزینه و وزن باتری در مقابل افزایش اندک عملکرد، توجیهی ندارد. ما در این مورد هم توافق داشتیم که رانندگی با آخرین نسخه پنج لیتری V8 لذت‌بخش‌تر است، اما قیمت را به ۱۰۰ هزار پوند می‌رساند و احتمالا برای محیط زیست هم خوب نیست (شاید پولداربازی به نظر برسد، اما لندرور تولید این مدل را متوقف کرده و اینک طرفداران این مدل «قدیمی» می‌توانند ماشین جدید را به قیمت ۲۰۰ هزار پوند از Bowler Motors، یکی از شرکت‌های تابعه شرکت لندرور بخرند).

من اضافه کردم که آن‌ها در ظاهر ماشین هم تغییرات خوبی داده‌اند، اما ظاهرا ذکر این موضوع برای بازاریابی این مشتری فکر خوبی نبود. جگوار لندرور کمی اشتباه کرده‌ که ظاهر ماشین جدید را تماما از مدل قدیمی کپی نکرده و فضای داخلی را با امکانات مهندسی پیشرفته و وسایل آسایش مدرن، پر کرده‌ است.

به نظر می‌رسید که بازاریابی من خوب جواب داد، چرا که آن مرد فورا برای خرید مدل هوشمند آبی پیشنهاد داد. چون اگر می‌خواست ماشین نو بخرد باید در لیست انتظار کمی صبر می‌کرد. من بهانه‌های خود را آوردم و همانطور که روزنامه‌نگاران می‌گویند، از این خوشحال بودم که یک سفارش از او گرفته‌ام و با تلاشم، از صنعت خودروسازی انگلیس حمایت کرده‌ام. هرچند واقعیت این است که این روزها لندرور به جای سولیهال در اسلواکی مونتاژ می‌شود.

کمی احساس گناه کردم که به اینوس گرنادیر (Ineos Grenadier) که ظاهر لندرور دیفندر اصلی را کپی کرده و قرار است به زودی روانه بازار کند، اشاره نکردم. بعد از رد شکایت حقوقی شرکت لندرور برای محافظت از ظاهر متمایز ماشین قدیمی، این ماشین جدید قرار است با شمایل شبیه لندرور قدیمی، در مرز فرانسه / آلمان، نه در ولز که قبلا وعده داده شده بود‌، ساخته شود. دانستن این موضوع احتمالا برای طرفداران برگزیت خوشایند نخواهد بود.

واقعیت، هرچند ناخوشایند، این است که دیفندر، مانند گرنادیر جدید، مرسدس بنز جی-واگون و جیپ رانگلر (که شمایل قدیمی خود را حفظ کرده‌اند) حالا یک اتومبیل‌ لوکس به حساب می‌آید و دیگر مثل قدیم‌، ماشین کشاورزان نیست. مشتریان آن‌ها نسبت به قیمت یا مفاهیم ارزش پول خیلی حساس نیستند. وقتی در جاده آن‌ها را می‌رانید، مثل این است که دارید یک ساختمان کوچک را حرکت می‌دهید، چرا که مرکز ثقل ماشین بالا است. اما اگر به دیفندر جدید خود به عنوان یک فروشگاه مواد غذایی روی چهارچرخ فکر کنید، ناامیدتان نمی‌کند.