کیفیت زندگی زنان و مصائب بچه‌دار شدن

نگاهی به کتاب «جانوران کوچک؛ تربیت فرزند در عصر هراس»

بروکس باور دارد که تربیت فرزند تبدیل به رقابت و فشار اجتماعی برای زنان شده است - عکس از تارنمای کیم بروکس

امروز، والدین به خصوص مادران، بیشتر از هر زمانی برای تربیت مطلوب فرزند فشار و اضطراب احساس می‌کنند. از پدرها و مادرها نه تنها توقع می‌رود که بچه سالم و درس‌خوان تربیت کنند بلکه باید زمینه‌ها و پله‌های موفقیت را نیز برایش مهیا سازند. والدین، به خصوص در طبقات متوسط و بالای شهری، برنامه‌ریزی برای موفقیت بچه‌هایشان را از همان بدو تولد آغاز می‌کنند. بچه‌ها باید در بهترین مهدکودک، مدرسه و کلاس‌های خصوصی ثبت‌نام شوند. با این همه تلاش و برنامه‌ریزی، بدون اغراق باید گفت که وسواس و اضطراب والدین امروزی نسبت به نسل‌های گذشته بیشتر شده است. چون، نگاه پدرها و مادرها به تربیت بچه تغییر کرده است؛ به خصوص که تحت تاثیر جهانی شدن، الگوهای فرزندپروری نیز تا حد زیادی تغییر کرده است.

وقتی کتاب «جانوران کوچک…» کیم بروکس را برای بررسی این هفته برمی‌گزیدم، چشمم به یکی از مصاحبه‌هایش با مجله «لس‌انجلس بوک ریویو» افتاد که به نکته ظریفی اشاره کرده بود: نویسنده‌های مرد کمتر به سراغ موضوع بچه‌داری می‌روند. البته، خانم بروکس که اصلاً رمان‌نویس است، نیز تحت تاثیر شوک یک حادثه به سراغ این موضوع رفت.

او روزی بچه چهار ساله‌اش را در ماشین و در پارکینگ یک سوپرمارکت تنها گذاشت تا سریعاً از مغازه چیزی بخرد و برگردد. اما عابری متوجه این موضوع شد و از صحنه فیلم گرفت و برای پلیس فرستاد. در آمریکا و کانادا رها کردن یک پسربچه چهارساله در ماشین جرم است و او دو سال سرگردان دادگاه و سر و کله زدن با قاضی و نماینده دادستان بود. بروکس باور دارد که به سبب رنگ پوست و تعلقش به طبقه متوسط مرفه، قاضی پذیرفت که کارش یک سهو آنی بود تا سهل‌انگاری و صدمه زدن به بچه. به گفته نویسنده، زنان رنگین‌پوست و فقیر بیشتر در مظان این اتهام‌اند که مادر خوبی برای بچه‌هایشان نیستند و مجازات سخت‌تری نسبت به زنان سفیدپوست طبقه متوسط آمریکا دریافت می‌کنند.

بروکس در کتاب «جانوران کوچک…» فراتر از این تجربه تحقیرآمیز و دلهره‌آور، می‌کوشد تا نگاهی وسیع‌تر به مشکلات تربیت فرزند برای مادران شهری بیندازد. او علاوه بر روایت خاطرات و ماجراهایش پای صحبت‌های متخصصان حوزه‌های مختلف، از روانکاوان و جامعه‌شناسان تا دوستان و زنان بیگانه می‌نشیند و تجارب و دیدگاه‌های آنان را در مورد موضوع تربیت فرزند بازتاب می‌دهد. بروکس اعتراف می‌کند که تجاربش شاید بیشتر برای زنان طبقه متوسط آمریکایی قابل درک باشد. اما من به عنوان یک پدر و خواننده خاورمیانه‌ای متوجه نکات جالبی در این کتاب شدم.

Read More

This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)

بروکس باور دارد که تربیت فرزند تبدیل به رقابت و فشار اجتماعی برای زنان شده است که بیشترین اضطراب‌ها را در این دوره تجربه می‌کنند. از مادران، و نه پدران توقع می‌رود که تمام وقت خود را صرف موفقیت بچه کنند. برای همین، مادران بیشتر از پدران آینده و پیشرفت کاری خود را قربانی بچه‌داری می‌کنند. نویسنده تا حد زیادی دسترسی نابرابر زنان بچه‌دار را به ثروت و فرصت‌های شغلی و موفقیت در زندگی شخصی و کاری توضیح می‌دهد.

بروکس می‌نویسد که قبل از بچه‌دار شدن تصور می‌کرد که در خانه می‌ماند و در کنار بزرگ کردن بچه رمانش را تمام می‌کند. اما او آن قدر درگیر مراقبت و رسیدگی به نیازها و ناخوشی‌های بچه‌اش شد که گاهی یک چرت خواب برایش به یک رویا می‌ماند. رمانش ناتمام مانده بود و به ندرت چیزی می‌توانست بخواند. به گفته خودش، «آن چه اغلب اتفاق می‌افتد؛ ما زنان خیلی به سادگی و به آهستگی در زندگی خانوادگی محو می‌شویم.»

به گفته نویسنده، فشار اجتماعی زیاد بر زنان برای قربانی کردن زندگی و آرزوهای شخصی به پای بچه‌داری باعث شده است که زنان موفقیت خود را با تلاش‌ها و برنامه‌ریزی برای تربیت جز به جز کودکان خود پیوند بزنند.

بروکس به این نکته جالب اشاره می‌کند که وقتی پدر و مادر تمام مراحل زندگی فرزند و رشدش را برنامه‌ریزی و هدایت می‌کنند، استقلال بچه و فرصت‌های کسب مهارت برای مواجهه مستقلانه با مشکلات زندگی را از آنان می‌گیرند. بچه‌ها کمتر با همسالان خود بازی می‌کنند و وقت زیاد خود را در اتاق‌هایشان با اسباب‌های سرگرمی الکترونیک سپری می‌کنند. نویسنده با اشاره به تعدادی از تحقیقات علمی می‌گوید که «میان وسواس شدید والدین برای برنامه‌ریزی جز به جز زندگی کودک و مشکلات روحی نوجوانان پیوندی وجود دارد.» زیرا، کودکان در نوجوانی مهارت‌های مقابله با مشکلات شخصی و اجتماعی خود را ندارند و فشار شکست‌ها و درماندگی به سلامت روحی‌شان ضربه می‌زند.

بروکس می‌نویسد که تصور غیر واقعی والدین امروزی از خطرات باعث شده است که فضای بازی و اجتماعی شدن برای کودکان محدود باشد؛ به خصوص که خانواده‌های شهری و روابط اجتماعی‌شان کوچک‌تر محدودتر شده است.

رسیدگی تمام‌وقت به بچه‌ها، فشارهای روحی را بر مادران افزایش داده است؛ هرچند که این موضوع کمتر از سوی مردان و جامعه به رسمیت شناخته می‌شود و حتی خیلی طبیعی تلقی می‌گردد. اما نویسنده باور دارد که بار بچه‌داری و تربیت فرزند بر شانه‌های زنان سنگینی می‌کند و از کیفیت زندگی و اوقات فراغت‌شان کاسته است.

نویسنده باور دارد که هم دولت و هم جامعه، زنان را در تربیت فرزند تنها گذاشته‌اند. با کوچک‌تر شدن خانواده‌ها و روابط اجتماعی، زنان در قسمت نگهداری فرزند، از وابستگان خود کمک کمتری می‌گیرند و دولت هم روی امکانات مراقبتی و مهد کودک سرمایه‌گذاری نمی‌کند. مساله مراقبت و پرورش اطفال کاملاً یک مساله خصوصی شده است. اکنون والدین احساس می‌کنند که «تنها با تلاش‌های فردی و برنامه‌ریزی دقیق وقت‌گیر می‌توانند جلوی عقب‌ماندگی شخصی و اجتماعی کودکان خود را بگیرند.»

مشخصات کتاب:

کیم بروکس/ جانوران کوچک؛ تربیت بچه در عصر هراس/انتشارات فلتی‌رون بوکس/۲۵۶ ص/ ۲۰۱۹.

بیشتر از کتاب