برونو فرناندز فرصت خلق میکند و برونو فرناندز از فرصت استفاده میکند. برونو فرناندز توپ را پاس میدهد و برونو فرناندز ریسک میکند. این روشی است که اوله گونر سولشر [ّسرمربی نروژی منچستریونایتد] دوست دارد تیمش بازی کند.
این بازیکن پرتغالی در اولین سال حضورش در ورزشگاه اولدترافورد بازیهای اثرگذاری داشته است. با این حال، حتی با استانداردهای او نیز، نمایش روز شنبه او در لستر بسیار چشمگیر بود. او پاس گل اول را به مارکوس راشفورد داد. شاید آن پاس ناخواسته بود، بسته به اینکه آیا واقعا قصد پاس دادن به همتیمی انگلیسیاش را داشت یا نه، اما، همانطور که خودش اشاره کرد، موقعیت دومی که برای گل زدن او فراهم شد، کاملاً اندیشیده بود. این بدان معنا بود که وی از زمان حضورش در منچستر یونایتد، در ۲۸ بازی تیمش در لیگ برتر، در ۳۱ گل از ۶۰ گل تیمش سهیم بوده است.
اما آماری که شاید او کمتر به آن علاقه داشته باشد، این است که او غیرمستقیم در یک گل لستر نیز نقش داشت. او در فاصله ۲۵ یاردی از تور دروازه داوید دخیا توپ را از دست داد و هاروی بارنز آن را گرفت. سه روز پیش از آن، خوزه مورینیو دله آلی را به خاطر از دست دادن توپ در نزدیک دروازه چند ثانیه قبل از گل خوردن تاتنهام، حسابی سرزنش کرده بود. در بازی لستر خبر از سرزنشهای مشابه نبود.
او عامل موفقیت است اما بیش از حد به یک بازیکن متکی است
هنگامی که سولشر به عنوان سرمربی منچستر یونایتد منصوب شد، او خود را در تقابل با مورینیو تعریف کرد. با گذشت دو سال از سرمربیگری او، او هنوز معکوس مورینیو عمل میکند. حکم او در مورد فرناندز را در نظر بگیرید و تصور کنید که اگر مورینیو بود چه حرفی میزد.
«او ریسک میکند. ریسک کردن کاری است که هر بازیکن منچستر یونایتد باید هم مجاز به انجام آن باشد و هم شجاعت آن را داشته باشد. او قطعاً پسر شجاعی است. بعضی اوقات ممکن است موهایم را بکنم و بگویم که یک پاس آسانتر به سمت راست یا چپ یا عقب وجود داشت، اما نمیتوان از برونو خواست که بازی ریسکی نکند.» برای سولشر، فرناندز همان تصویر ایدهال او از بازی ماجراجویانه و سرگرمکننده را خلق میکند.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
شاید بازی لستر یک نسخه افراطی از بازی فرناندز بوده باشد. نرخ تکمیل پاس او به ۷۰.۵ درصد کاهش یافت. متوسط نرخ تکمیل پاس او در این فصل ۷۵.۷ درصد است. اما بازیکنی که کمترین نرخ تکمیل پاس را داشت، ادینسون کاوانی بود. ولی همین ریسک کردنهای کاوانی بود که پاس گل او به فرناندز را خلق کرد.
بین حفظ توپ و انجام کاری با توپ، یک بدهبستان وجود دارد. اگر قرار بود فرناندز مطابق همان استانداردهای گذشته برای حفظ توپ بازی کند، میتوانست این کار را بکند. اما بعد نوع خاصی از شماره ۱۰ ظهور کرد. بازیکنی که تا ۹۰ درصد توپ را در مالکیت داشت، اما نه گل میزد و نه موقعیت گل خلق میکرد. گونهای دقت بیخاصیت در حفظ توپ. هنگامی که در نیمه اول فصل گذشته آندریاس پریرا و جسی لینگارد دروازه یونایتد را اشغال کردند، هیچ یک تهدید زیادی بهشمار نمیرفتند. آنها مالکیت داشتند، اما نفوذ نداشتند.
فرناندز یک نیروی تحولآفرین بوده است، زیرا برای آزاد کردن مهاجمان سریع یونایتد همیشه آماده ریسک کردن و از دست دادن توپ است. سولشر میگوید: «او قطعاً بازیکنی است که بر نتیجه اثر میگذارد.» تأثیر او را میتوان از راههای دیگری نیز سنجید. آوازه موریسیو پوچتینو و تصور این که او قرار است جانشین سولشر بشود، در حال رنگ باختن است. ورود ناگهانی منچستر یونایتد به چهار تیم برتر، نشانی از قدرت ماندگاری سرمربی آن است. فرناندز، با هفت گل و چهار بازی در یک مسابقه هشتمسابقهای که ۲۰ امتیاز کسب کرده است، برگ برنده سولشر است.
سولشر میگوید: «او عامل موفقیت است» و درست میگوید. بیشتر اوقات، فرناندز است که امتیاز کسب میکند. مطمئناً سولشر میخواهد که او همچنان این نقش را ایفا کند. اما یک نقد معتبر بر سرمربی نروژی یونایتد، این است که تاکتیکهای او بیش از حد متکی به یک بازیکن است و نتایج تیم بیش از اندازه به او وابسته است. اما اگر بازی شگفتانگیز فرناندز نبود، احتمالاً الان سولشر در سمت سرمربیگری منچستر نبود و پوچتینو نیز راهی پاری سن ژرمن نبود.
© The Independent