سیاست خارجی ترامپ؛ پرخاش و تنش بی‌سرانجام

نگاهی به کتاب «تئوری مرد کله‌خراب: ترامپ در سیاست بین‌الملل» از جیم شیتو

کتاب «تئوری مرد کله خراب: ترامپ در سیاست بین الملل» ـ تصویر از شبکه های اجتماعی 

سیاست خارجی ترامپ همانند شخصیت وی غیرمتعارف و گاهی اعصاب خردکن بود. اول کره شمالی را به حمله شدید تهدید کرد اما بعداً با رهبر آن از نزدیک ملاقات کرد و نامه‌های محبت‌آمیز به هم فرستادند. همچنین، ترامپ می‌خواست که چین و جمهوری اسلامی ایران زیر تهدیدها و فشارهای اقتصادی تغییر رفتار بدهند. ترامپ تصور می‌کرد که با مواضع تند و غیرقابل پیش‌بینی می‌تواند طرف مقابل را به تمکین وادارد.

جیم شیتو، خبرنگار ارشد سی‌ان‌ان در حوزه مسائل امنیتی و نویسنده کتاب پرفروش «جنگ‌های سایه» درباره نبرد‌های مخفی روسیه و چین با ایالات متحده، در توضیح رفتار تند و ظاهراً بی‌مبالات ترامپ با دولت‌های خارجی می‌گوید که او فرمول «مرد کله‌خراب» ریچارد نیکسون، رییس جمهور پیشین آمریکا را دنبال می‌کرد. نیکسون در سال ۱۹۷۱، در اوج ناکامی آمریکا در جنگ ویتنام، برای شکاندن بن‌بست مذاکرات، به هنری کسینجر، مشاور امنیت ملی خود دستور داد که به ویتنام شمالی به طور غیرمستقیم بگوید که اگر پیشنهادات آمریکا مورد قبول واقع نشود، نیکسون دست به هر کاری خواهد زد. در واقع رییس جمهور آمریکا می‌خواست به جانب مقابل بفهماند که حتی حاضر به استفاده از سلاح هسته‌ای است.

اما ویتنام شمالی مرعوب «بلوف» نیکسون نشد و به خواسته‌های وی تن نداد. شیتو تصور می‌کند که ترامپ هم دقیقاً از همین راهکار استفاده می‌کند و مثل نیکسون به اهداف خود نرسیده است. از جمله وی به مذاکرات تجاری آمریکا با کره جنوبی اشاره می‌کند که ترامپ به مذاکره‌کننده ارشد خود گفت تا به نمایندگان کره جنوبی بگوید: «اگر حاضر به دادن امتیاز نباشند، این مرد کله‌خراب آمریکا را از قرارداد[تجارت آزاد دو کشور] بیرون می‌کشد.» ترامپ در عین حال در توییتر خود کره شمالی را به جنگ هسته‌ای تهدید کرد تا این کشور به پای میز مذاکره بیاید و امتیاز بدهد.

شیتو در کتاب خود می‌گوید که ترامپ در هیچ مذاکره‌ای با این رویکرد به اهداف خود نرسیده است. مذاکرات با کره شمالی شکست خورد و این کشور به آزمایش موشک‌های قاره‌پیما دست زد؛ چینی‌ها هنوز سیاست‌های تجاری گذشته خود را ادامه می‌دهند و رفتارهای خصمانه ایران نسبت به حضور آمریکا و متحدان آن در منطقه افزایش یافته است.

Read More

This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)

البته این رویکرد ترامپ بر این تصور استوار بوده است که ایالات متحده یک کشور قدرتمند و تاثیرگذار جهانی است و از روی اقتدار می‌تواند کشورهای خارجی را تسلیم خواسته‌های خود کند. اما در این مورد مشخص می‌توان با این تحلیل جان میرشایمر، یکی از نظریه‌پردازان برجسته آمریکایی، موافق بود که ایالات متحده قدرت و نفوذ سال‌های ۵۰ و ۶۰ میلادی را ندارد و دولت‌های دیگر می‌توانند ایالات متحده را به چالش بکشند و آن‌ها برای حفظ منافع و بقای خود دست به هر کاری می‌زنند.

آقای شیتو باور دارد که ترامپ با اتخاذ رفتار غیرقابل پیش‌بینی به منظور ایجاد ارعاب در کشورهای دیگر، سیاست خارجی ایالات متحده را از اعتبار ساقط کرد. او به نقل از مقامات پیشین وزارت خارجه آمریکا می‌نویسد که از یک طرف دستیابی به توافق و تفاهم دشوار بود، چون یک توییت جدید ترامپ می‌توانست صحبت‌ها را بی‌نتیجه کند. از سوی دیگر، کاخ سفید سیاست منسجم و پایداری را در قبال رویدادها و بحران‌های بین‌المللی دنبال نمی‌کرد.

وی نمونه این تزلزل را در سیاست ترامپ در قبال ایران نشان می‌دهد که برخلاف گفتار تلخ و تند علیه جمهوری اسلامی، همیشه جانب احترام را رعایت می‌کرد و نمی‌خواست که اقدامات نظامی آمریکا منجر به جنگ شود. مقامات نظامی آمریکا نگران بودند که «امتناع رییس جمهور از پاسخ نظامی به اقدامات ایران، رهبران این کشور را جسورتر کند». به گفته یکی از مقامات پیشین وزارت دفاع آمریکا، «[ایرانی‌ها] حضور ما را در عراق به چالش می‌کشیدند. آن‌ها به تاسیسات نفتی حمله می‌کردند.» چنان که، نیروهای تحت حمایت ایران در یمن به تاسیسات نفتی عربستان حمله کردند و ترامپ از واکنش متقابل خودداری ورزید که برای مقامات پنتاگون قابل درک نبود. به گفته آنان، آمریکا دست کم می‌توانست به شیوه ایران، یک سلسله عملیات نظامی مخفی مخرب را علیه جمهوری اسلامی انجام دهد و رد پایی از خود به جای نگذارد. آن‌ها به جای موشک‌باران مراکز نظامی ایران که تلفات انسانی بالا داشت، گزینه‌هایی چون «استاکس نت» را پیشنهاد می‌کردند.

ترامپ برخلاف مواضع و ادبیات درشت و تهاجمی در برابر ایران مایل به افزایش تنش نبود. به همین دلیل، شیتو هلاکت قاسم سلیمانی به دست نیروهای آمریکایی را یک حرکت غیرمنتظره و بالقوه جنگ‌افروزانه توصیف می‌کند که با رویکرد عمومی ترامپ نمی‌خورد و احتمالا آن را باید بخشی از رفتار غیرقابل پیش‌بینی‌اش دانست. نویسنده کتاب اعتقاد دارد که کشتن قاسم سلیمانی طرح مایک پمپئو، وزیر خارجه کنونی بود و رییس جمهور را برای اجرای آن متقاعد کرده بود. پمپئو از زمان ریاستش بر سازمان سیا، قاسم سلیمانی را فردی خطرناک برای منافع و نیروهای آمریکا در خاورمیانه می‌پنداشت و در یک دهه گذشته به دنبال حذفش بود.

مقامات وزارت دفاع آمریکا باور دارند که تردید و انفعال ترامپ در برابر اقدامات ایران مانند حمله به تاسیسات نفتی عربستان و موشک‌باران سفارت آمریکا در بغداد، باعث شد که جمهوری اسلامی تهدید‌ها و ادبیات درشت ترامپ و پمپئو را جدی نگیرند. مایک مول‌روی، دستیار پیشین وزیر دفاع آمریکا در امور خاورمیانه، به نویسنده می‌گوید که ایران دخالت خود در حملات کتائب حزب‌الله بر سفارت آمریکا را پنهان نمی‌کرد و از این بابت هیچ نوع هراسی نداشت. ایران در زیر سایه تهدید‌های میان خالی دولت ترامپ، غنی‌سازی اورانیوم بیش از حد مجاز را ادامه داده و از آزمایش موشک‌های بالستیک دست برنداشته است. سیاست مهار ایران ترامپ را به اهدافش نزدیک نکرده است.

مشخصات کتاب:

جیم شیتو/تئوری مرد کله‌خراب: ترامپ در سیاست بین‌الملل/ انتشارات هارپر کالینز/۳۲۰ ص/۲۰۲۰

بیشتر از فرهنگ و هنر