انتخابات آمریکا مشکلات ساختاری را برجسته کرد

مردم حرفشان را پای صندوق‌های رای زده‌اند و طی این پروسه نه رای‌دهندگان سرکوب شده‌اند و نه کاندیداها

سخنرانی جو بایدن در کارزار انتخاباتی در پنسیلوانیا ـ  Dominick Reuter / AFP

نتایج انتخابات پرسر وصدای ریاست‌جمهوری آمریکا تا حدودی مشخص شده و جو بایدن را به عنوان چهل و ششمین رئیس‌جمهور(منتخب) آمریکا با اختلاف رای بالا و کسب آرای کالج الکترال٬ در مقابل دونالد ترامپ قرارداده است. اگرچه تا لحظه پایان نگارش این یادداشت هنوز دونالد ترامپ نتیجه را نپذیرفته است و چنین به نظر می‌رسد که او مسیر طولانی اقدامات حقوقی را ترجیح داده است که می‌تواند کل پرونده انتخابات را تا بعدازظهر روز ۲۰ ژانویه به صورت تعلیق در آورد و در پیچ و خم دادگاه‌ها نگه دارد. او امیدوار است بتواند حزب جمهوری‌خواه و شخص دونالد ترامپ را پیروز انتخابات معرفی کند در حالی که کارشناسان انتخاباتی معتقدند تا این مرحله هیچ ادعای محکمه‌پسندی وجود ندارد و تعداد آرای مورد اختلاف در حدی نیست که بتواند نتیجه انتخابات را تغییر دهد.

روز ۲۰ ژانویه، روزی است که رئیس‌جمهور منتخب قانونا می‌تواند به کاخ سفید وارد شود. با این همه علی‌رغم بی‌سابقه بودن چالش‌های حقوقی طولانی‌مدتی که در مسیر ورود رئیس‌جمهور آینده به کاخ سفید خودنمایی می‌کند، باید گفت این‌ها مسیرهای طبیعی تضمین اجرای دموکراسی و بخشی از روند کنترل و تعادل است که آخرین مورد آن را در سال ۲۰۰۰ و نتایج انتخاباتی ال‌گور در مقابل جورج دبلیو بوش (پسر) مشاهده کردیم. دعوایی که تا اواسط ماه دسامبر به درازا کشید و به نفع جورج بوش خاتمه یافت.

آنچه مهم است این است که مردم نظر خود را پای صندوق‌های رای اعلام کرده‌اند و طی این روند، نه رای‌دهندگان سرکوب شده‌اند و نه کاندیداها. حاکمیت هم تا به امروز از قهوه قهریه استفاده نکرده است تا کاندیدای مورد حمایت خود را برنده کند و طرف مقابل را به حبس خانگی و یا رای‌دهندگان را به زندان نفرستاده است. فراتر از آن و مهمترین وجه اجتماعی این انتخابات، گزینش کامالا هریس به عنوان معاون رئیس‌جمهور است. انتخاب حساب شده کامالا هریس توسط جو بایدن دو واقعیت را نشان می‌دهد: اول آنکه او نخستین زن رنگین‌پوستی است که در یک کشور با تاریخ مخربی از بی‌عدالتی نژادی به چنین جایگاهی می‌رسد؛ و دیگر اینکه انتخاب کامالا هریس، این کشور را از نظر زمینه‌سازی برای مشارکت نژادی و جنسیتی -که از خواسته‌های همیشگی جامعه بوده- از تنوع بیشتری خواهد بخشید. برای سالیان متمادی زنان آمریکا جامعه خود را با کشورهای اروپایی مقایسه می‌کردند که در آن زنان نقش اجتماعی بیشتری دارند و بسیاری از کرسی‌های تصمیم گیری را اشغال کرده‌اند. بنابراین انتخاب کامالا هریس می‌تواند این مسیر را باز کند. ضمن اینکه حضور یک معاون ۵۶ ساله در کنار یک رئیس‌جمهور ۷۸ ساله، تداوم دموکراسی را تضمین خواهد کرد.

در این مرحله می‌توان گفت اگر دموکرات‌ها در تعداد سناتورها به یک موازنه برسند، با استفاده از حق رای معاون رئیس‌جمهور می‌توانند برنامه خود را از روز اول دوره ریاست‌جمهوری جو بایدن به خوبی پیش ببرند ولی رسیدن به برابری در سنا در حال حاضر منتفی است. اگر دولت جو بایدن به چنین موازنه‌ای دسترسی نداشته باشد و سناتورهای جمهوری‌خواه اکثریت را حفظ کنند، مجلس سنا به سنگر رویارویی دو حزب تبدیل می‌شود و تحقق برنامه‌های دموکرات‌ها را در دوسال اول و تا انتخابات بعدی سنا با بن‌بست مواجه می‌کند.

تاکنون جمهوری‌خواهان ۵۰ کرسی سنا را در اختیار دارند و سرنوشت دو کرسی دیگر سنا  به مبارزه برای انتخاب مجدد در ۵ ژانویه موکول شده است. در هر صورت برتری سناتورهای جمهوری‌خواه احتمالا تا دو سال آینده که دور بعدی انتخابات سنا شروع می‌شود، ادامه خواهد داشت. تصویب لوایحی که از مجلس نمایندگان گذشته و به مصوبه سنا نیاز داشته باشد در این دو سال تحت ریاست‌جمهوری جو بایدن، چالش مهمی خواهد بود اما ناتوانی در رسیدن به برتری در میان سناتورها تنها چالشی نیست که رئیس‌جمهور بعدی آمریکا، جو بایدن، با آن روبرو خواهد شد. در مجلس نمایندگان نیز برتری شکننده است: دموکرات‌ها ۲۱۸ نماینده (حداقل برای اینکه به عنوان اکثریت شناخته شوند) در برابر جمهوری‌خواهان که ۲۱۲ نماینده (اقلیت) در اختیاردارند.

شیوه مبارزات انتخاباتی ترامپ و بایدن تغییرات مشهودی در میزان مشارکت عام ایجاد کرد به نحوی که جمع عددی رای‌دهندگان که در انتخابات سال ۲۰۱۶ حدود ۱۳۰ میلیون (۶۶ میلیون کلینتون و ۶۳ میلیون ترامپ) بود اکنون به ۷۲ میلیون (ترامپ) و ۷۷ میلیون (بایدن) افزایش یافته است. اعداد این یادداشت رند و از مراکز رای‌گیری گرفته شده‌اند و با آمار ادعایی دونالد ترامپ همخوانی ندارد.

Read More

This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)

به عبارت دیگر، علاوه بر اینکه خواسته‌های زنان و رنگین پوستان به سطح بالاتری ارتقا یافته است، لایه‌های جدیدی از رای‌دهندگان احساس کرده‌اند که حفظ حقوق اجتماعی و سیاسی آنان ضرورت مشارکت در انتخابات را ایجاب می‌کند و لذا از پناهگاه بی تفاوتی خارج شده، درانتخابات شرکت کرده و جمع عددی آرای ملی را به حدود ۱۶۰ میلیون رسانده‌اند که در سال ۲۰۱۶ حدود ۱۳۶ میلیون و ۸۰۰ هزار نفر بود. در سال ۱۹۶۰ رقم مشارکت ۶۳/۸ درصد صاحبان حق رای بود. هم اکنون در بسیاری از ایالات این رقم بسیار فراتر از سال ۱۹۶۰ است. گرچه هنوز آمار نهایی دقیق و قابل اتکایی برای انتخابات امسال منتشر نشده ولی به گزارش بلومبرگ این رقم فراتر از ۶۶/۸ درصد خواهد بود. منابعی مانند مرکز تحقیقاتی پیو می‌گویند ارقام مشارکت در انتخابات امسال در ۱۲۰ سال اخیر سابقه نداشته است. نتیجه نهایی انتخابات هرچه که باشد نشان می‌دهد در دو سطح ساختار اجتماعی و ساختار احزاب نیاز مبرم به تغییرات اساسی وجود دارد.

ساختار اجتماعی نیازمند دوباره سازی است - بدون اینکه بخواهیم به چرایی جامعه شناختی این قضیه بپردازیم، باید بگوییم که عملکرد ترامپ در طول چهار سال ناراضیان زیادی در کلیه سطوح خلق کرد و دموکرات‌ها توانستند به خصوص از نحوه مدیریت او در مهار و گسترش بیمار فراگیر کووید-۱۹ استفاده کنند و مشارکت عمومی را افزایش بدهند. طرفداران ترامپ او را صدای بی‌صدایان و نماینده طبقاتی از جامعه می‌شناختند که در ترکیب دولت‌های قبلی نماینده نداشتند که از حقوقشان دفاع کند: افرادی که در هر دو سطح سیاسی و اجتماعی به بی تفاوتی در قبال مسایل ایالتی و فدرال رسیده بودند و اصلا در انتخابات شرکت نمی‌کردند چون به نظرشان کاندیدایی نداشتند که حافظ منافع آنان باشد.

حتی قبل از اینکه بیماری فراگیر کووید-۱۹ مطرح باشد، جامعه آمریکا با مشکل فاصله عمیق طبقاتی بین سیاهان و سفیدپوستان روبرو بود که بیش از هر زمینه‌ای در ابعاد اقتصادی پرداخت دستمزدهای کمتر، بیکاری، تبعیض در استخدام و تبعیض در بسیاری مسایل دیگر نمود پیدا می‌کرد و این اواخر در شکل جنبش سیاهان و درگیری‌های وسیع با پلیس بروز کرد. درمقابل این گروه، زنان، دوجنسیتی‌ها، همجنس‌گرایان و کسانی که از برنامه «بیمه همگانی اوباما» بهره مند می‌شوند، مهاجران خاورمیانه‌ای که به علت فرمان ممنوعیت صدور ویزا برای مسلمانان و برخی کشورهای خاورمیانه‌ای قادر نبوده‌اند افراد خانواده خود را ملاقات کنند و بسیاری گروه‌های اجتماعی کوچک و بزرگ دیگر به جمع مخالفان سیاست‌های ترامپ پیوسته‌اند. طبعا این افراد را باید در مقابل طرفداران برتری سفید پوستان و خداباوران افراطی و کسانی که در مناطق روستایی و حومه شهر زندگی می‌کنند قرار داد که فقط به دنبال تامین معاش خود بودند و لازم بود تا به آنها انگیزه‌های قوی‌تری داده شود تا در انتخابات شرکت کنند. این انتخابات به هر دو طرف انگیزه‌های قوی بخشید تا پای صندوق‌های رای حاضر شوند و در نتیجه به عدد نجومی و بی‌سابقه ۱۶۰ میلیون نزدیک شدند.

ساختار کهنه احزاب نیازمند تغییر است – در چنین شرایطی تنها خردگرایی رئیس‌جمهور باید بتواند از طریق همگرایی و خلق ائتلاف‌ها و منافع مشترک، اختلافات را از میان بردارد. تا همین جا جو بایدن به دفعات گفته است او رئیس‌جمهور آبی یا قرمز (نماد رنگ پرچم‌های دو حزب) نیست، او رئیس‌جمهور همه مردم ایالات متحده آمریکا است. در جهت مقابل، وجود کامالا هریس به عنوان معاون رئیس‌جمهور، با توجه به تجربه و شرایط سنی که دارد می‌تواند ساختار حزب دموکرات را نیز تغییر بدهد و استحکام جایگاه اجتماعی آن را موجب شود. در واقع امر همانطور که بسیاری از مردم نسبت به سلامت جسمی جو بایدن نگرانی‌هایی دارند، ساختار حزبی هر دو حزب نیز فرسوده است. رهبران اقلیت و اکثریت سنا و مجلس نمایندگان نیز از این قاعده مستثنی نیستند و خود این قضیه، بر مشارکت عمومی تاثیر گذاشته است.

در بعد داخلی، جو بایدن اقدام فوری برای مقابله و مهار ویروس فراگیر کووید-۱۹ را در راس برنامه‌های خود داده است. علاوه بر آن برنامه‌هایی برای اشتغال، آموزش و پرورش، بیمه همگانی، مدیریت حقوق اقلیت‌ها، اصلاح سیستم مالیاتی و مقابله با بی‌عدالتی‌های نژادی و غیره و اصلاح ساختار پلیس را در افق دوران ریاست‌جمهوری خود دنبال می‌کند. فراتر از این، سیاست جو بایدن باید به همگرایی ملی منتهی شود و نه اینکه به اتکای آرای به دست آمده نیمه بازنده انتخابات را نادیده بگیرد و این زخم را باز باقی بگذارد.

در سطح بین المللی او در تلاش برای بازگشت به نقش جهانی ایالات متحده است که در زمان دونالد ترامپ آسیب دیده است. اما آیا این چنین تغییرات ساختاری برای آوردن مردم به پای صندوق انتخابات سال ۲۰۲۴ کافی خواهد بود؟

شاید فقط این اظهارات کافی نباشند. دو حزب دموکرات و جمهوری‌خواه تا انتخابات چهار سال آینده وقت کافی دارند که بر این نقص ساختاری فایق آیند ولی آیا اراده سیاسی هم وجود دارد که گام‌های عملی برداشته شود و احزاب با برنامه‌های کاری جدیدی برنامه ریزی کنند و به خواست‌های مردم اولویت بیشتری بدهند یا نه، امر دیگری است که در حال حاضر نمی‌توان با قاطعیت به آن جواب مثبت داد.

دیدگاه و نظرات ابراز شده در این مقاله لزوماً سیاست یا موضع ایندیپندنت فارسی را منعکس نمی کند.

بیشتر از دیدگاه